هشت مارس، فضای انتخاباتی و فشار بر فعالان زن در ایران
۱۳۹۵ اسفند ۱۷, سهشنبههشت مارس، روز جهانی زن امسال در ایران همزمان شده با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری. تنها دو ماه به برگزاری این انتخابات باقی مانده و هشت مارس هم فرا رسیده، اما نه خبری از "طرح مطالبات زنان از کاندیداهای ریاست جمهوری" است و نه نشانی از تلاش زنان برای شکستن سد "رجل سیاسی".
این سکوت ناشی از چیست؟ آیا فعالان زن از طرح مطالباتشان به سیاستمداران خسته و دلزده شدهاند و تلاشهایشان را در جهت دیگری متمرکز کردهاند؟ آیا فضا در داخل ایران مناسب برای طرح مطالبات زنان نیست؟ آیا مسئله مشارکت سیاسی زنان دیگر جزو اولویتهای فعالان زنان نیست؟
واقعیت این است که امسال از فضای انتخاباتی سالهای گذشته مثل ۱۳۸۴، ۸۸ و ۹۲ خبری نیست. در سالهای قبل دو ماه قبل از انتخابات ائتلافهای زنان برای طرح مطالبتشان شکل گرفته بود، مسئله "رجل سیاسی" و بحث بر سر تفسیر آن در رسانهها و میزگردها آغاز شده بود و خلاصه فضا فضای انتخاباتی بود. امسال اما سکوت همهجا را در بر گرفته است.
یکی از فعالان زن داخل ایران که نخواسته نامش فاش شود (شاهدی بر فضای سخت و بسته داخلی) در این باره با ما گفتوگو کرد و از تشکیل گروهها و هستههایی در میان زنان سخن گفت که "هنوز رسانهای نشدهاند" و البته شاید تا درازمدتی هم نشوند.
بیشتر بخوانید: عفو بینالملل: فشار بر نهادها و کنشگران حقوق زنان در ایران بیشتر شده است
او از فضای "احضار و بازجویی و اخراج از کار" فعالان زن گفت و از اینکه هنوز پسلرزههای "کمپین تغییر چهره مردانه مجلس" که برای کاندیداتوری زنان در انتخابات سال ۱۳۹۴ مجلس تشکیل شده بود ادامه دارد؛ پسلرزههایی مثل احضارها و بازجوییهای طولانی و مکرر.
این فعال زنان میگوید: «تجربه کمپین تغییر چهره مردانه مجلس نشان داد که چقدر حساسیت درباره مشارکت سیاسی زنان در ایران وجود دارد. برخوردهای امنیتی که پیش آمد و احضارهایی که اتفاق افتاد یکی از دلایلی هست که امروز زنان خیلی درباره مشارکت سیاسی صحبت نمیکنند و حتی هراس هم دارند.»
هما هودفر استاد دانشگاه در آمریکا یکی از کسانی بود که به دلیل ارتباط با کمپین تغییر چهره مردانه مجلس ماهها در ایران زندانی بود. همزمان با حبس این محقق، بیشتر فعالان زنی که با این کمپین و با او در ارتباط بودند بارها و بارها احضار و بازجویی شدند.
کمپین "نه به کابینه مردانه دولت اعتدال"
با این وجود کنشگران زن از پا ننشستهاند و مشارکت سیاسی را حق خود میدانند، هرچند مجبور باشند این حق را با صدای آهسته فریاد بزنند. تشکیل کمپین "نه به کابینه مردانه دولت اعتدال" یکی از همین فریادهای آهسته است؛ گروهی تلگرامی که هدفش بالا بردن میزان مشارکت سیاسی زنان در سطوح بالای دولتی است.
کنشگری که با دویچهوله گفتوگو کرد، در این باره میگوید: «کمپین "نه به کابینه مردانه دولت اعتدال" شکل گرفته، چون آقای روحانی وعدههایی داده بودند که به هیچ کدام عمل نکردند، درست است که چند فرماندار زن منصوب شدند و در مدیریتهای میانی، زنان مدیر را داریم اما در کل وعدهها عملی نشده و جو دولت هم جو مردسالارانهای به نظر میرسد که در آن نسبت به ورود زنان به عرصه سیاست یک گارد وجود دارد.»
بیشتر بخوانید: تلاش برای تغییر چهره مردانه مجلس؛ تلاشی موفق یا عقیم؟
این فعال حقوق زنان دلیل دیگری نیز برای رویگردانی فعالان زنان از دولتمردان قائل است. او میگوید: «من فکر میکنم اگر زنان خیلی درباره مشارکت سیاسی صحبت نمیکنند یک بخشی به خاطر فضای به شدت امنیتی و ملتهب جامعه در این روزهاست و یک بخشی هم به خاطر اینکه فکر میکنند تغییر از بالا اتفاق نخواهد افتاد و فقط یک سری شعار در زمان نتخابات یا حتی بعد از انتخابات داده میشود اما درعمل هم نرخ اشتغال به کار زنان در ایران بسیار پایین است و هم اینکه عملا با سهمیه بندی جنسیتی، با تفکیک جنسیتی و با بومی گزینی جلوی ورود زنان را به عرصه عمومی میگیرند و همینها باعث میشود که زنان ترجیح بدهند در زمینههای دیگری مثل آگاهیرسانی فعالیت کنند.»
وقتی ارتباط با معاون رئيسجمهوری هم جرم میشود
اما کار میدانی و آگاهیرسانی هم بدون مشکل نیست. سیاست کلی حاکم بر ایران به حاشیه راندن زنان و حذف هرچه بیشتر آنها از عرصه عمومی است. این هدف با ابزارهایی مانند قانون حجاب اجباری، تفکیک جنسیتی، سهمیهبندی جنسیتی، کاهش ساعت کار زنان و سخت کردن دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری تا کنون پیگیری شده است.
برای چنین سیاستی، آزادی عمل دادن به زنان برای کار میدانی، تشکیل کارگاههای آموزشی، آموزش چهره به چهره و فعالیتهایی از این قبیل پذیرفتنی نیست حتی درباره مشکلاتی که خود حکومت آنها را باور دارد مثل معضل خشونت خانگی.
بیشتر بخوانید: اعتراض فعالان حقوق زنان به رد صلاحیتهای گسترده
فعال حقوق زنان در ایران به دویچهوله میگوید: «با وجود خشونت خانگی که در ایران مانند کشورهای دیگر وجود دارد آگاهیرسانی در این زمینه از سوی نهادهای امنیتی تحمل نمیشود. در حالی که نهادهای دولتی میتوانند به کاهش آسیبهای ناشی از خشونت کمک کنند و وظیفه اصلی آنها کاهش آسیبهای اجتماعی و حفاظت از امنیت زنان و کودکان است ولی با ورک شاپهایی که برای آگاهی رسانی به این منظور برگزار میشود برخورد صورت میگیرد.»
این در حالی است که شهیندخت مولاوردی معاون امور زنان ریاست جمهوری در اولین ماههای آغاز به کارش لایحه تامین امنیت زنان در مقابل خشونت را تهیه کرد و آن را به بحث گذاشت. این نشان میدهد که معضل خشونت برای دولتیان هم مشکلی بزرگ است اما کار درباره آن حتی در چارچوب تماس و ارتباط با معاون ریاست جمهوری نیز پذیرفتنی نیست.
کنشگر حقوق زنان به دویچهوله میگوید در مواردی حتی برقراری ارتباط با شهیندخت مولاوردی نیز جزو اتهامات فعالان زنان مطرح شده است: «من میدانم که این ارتباطها با خانم مولاوردی بوده ولی حتی روی این ارتباطها هم حساس بودند حتی شخصا سوال شده در مورد اینکه چرا با خانم مولاوردی ارتباط گرفتید و چرا سراغ او رفتید یعنی فضا طوری است که حتی خانم مولاوردی که از درون نظام است و میدانیم روی خشونت دغدغه دارند باز هم تحمل نمیشوند و اگر فعالان زنان سراغ ایشان بروند هم روی فعالان و هم روی ایشان فشار میآید.»
و به همین دلیل است که بسیاری از فعالان زنان ترجیح میدهند "کارهایشان را با چراغ خاموش پیش ببرند و از هرگونه هیاهویی به دور باشند".
شبکههای اجتماعی؛ فرصتی برای فعالان زنان
این سختگیریها و فشارها باعث شده تا کنشگران برابری جنسیتی به دنبال کشف راههای تازه برای آگاهیرسانی باشند. یکی از بهترین و امنترین این راهها استفاده از شبکههای اجتماعی است.
شبکه تلگرام شاید به دلیل رواج زیادش در ایران و فیلتر نبودنش، یکی از مهمترین ابزارهای اطلاعرسانی کنشگران زن است. هم اکنون دهها کانال اطلاعرسانی درباره حقوق زنان، آموزش جنسی، ورزش زنان و...در شبکه تلگرام وجود دارند از جمله آنها میتوان به کانال نه به خشونت علیه زنان، کارزار منع خشونت، زنان و توسعه پایدار، خانه امن، روایتهای زنانه و کانون شهروندی اشاره کرد.
فعال برابریخواهی جنسیتی در گفتوگو با دویچهوله در این باره میگوید: «کتابچههای اطلاعاتی که قبلا در خیابانها و مراکز زنان توزیع میشدند هم اکنون در قالب پیدیاف تولید میشوند و در داخل کانال یا گروههای تلگرامی پخش میشوند یا فیلمهای تاثیرگذار. میزان استقبال هم خیلی خوب است، خیلی بازنشر میشوند و خیلی خواننده دارند به خصوص اگر فیلم باشند و هرچیزی را ساده توضیح داده باشند در زمینه حقوق زنان، خشونت، آموزش مسائل جنسی. تلگرام یک فرصت برای جنبش زنان است اگر بتواند به زبان ساده مطلب تولید کند و در اختیار مخاطب عام قرار دهد.»
گروههای پراکنده و غیر متمرکز
یکی دیگر از شگردهای فعالان برابریخواهی دوری از تمرکز و تشکیل هستهها و گروههای کوچک و متکثر است. با توجه به وسعت ایران و تنوع قومی، زبانی، دینی و فرهنگی مردم شاید بهترین روش برای کارهای میدانی همین تشکیل گروههای کوچک با اهداف مشخص باشد.
با یک نگاه به همین کانالهای تلگرامی هم میتوان به تنوع موضوعاتی که گروههای مختلف روی آنها کار میکنند پی برد. اما این تنوع و تکثر راه رسیدن به هدف را سختتر نمیکند؟
فعال زنان در ایران میگوید: «فکر می کنم چون با شرایط بحرانی مواجه هستیم تمرکز از روی یک پروژه مشخص برداشته شده و روی مسائل مختلف پخش شده اما به نظر من اگر فعالان زنان تلاش کنند تعامل بهتری باهم داشته باشند و روی مثلا دو موضوع خاص تمرکز کنند شاید میزان تاثیرگذاریشان بیشتر شود.»
این کنشگر حقوق زنان به پیچیدگی مسائل زنان در شهرهای کوچک و در میان اقلیتهای قومی و زبانی اشاره کرده و میگوید: «از تهران که دور می شویم مسائل زنان به شدت پیچیده تر میشود و اولویتگذاری هم به مراتب سخت تر اما عمیقا فکر میکنم افزایش اشتغال زنان، کاهش خشونت و تمرکز بر سلامت زنان مهم ترین مواردی هستند که فعالان میتوانند روی آنها تمرکز کنند. بین این سه هم ارتباط تنگانگ هم وجود دارد.»
"امیدی به بازتر شدن فضا در آستانه انتخابات نیست"
به طور سنتی همواره در آستانه انتخاباتهای مهم مثل ریاست جمهوری و مجلس، فضای سیاسی جامعه کمیبازتر میشود، امکان نقد و نظر بیشتر فراهم میشود و جمعهای خیابانی بیشتری شکل میگیرند. این اتفاق حتی در دولت بسته احمدینژاد هم در آستانه انتخابات سال ۱۳۸۸ کاملا مشهود بود.
دو ماه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است. آیا امیدی به بازتر شدن فضا برای فعالیتهای اجتماعی در این دو ماه وجود دارد؟
فعال زنان میگوید: «اصلا فکر نمیکنم که فضا در آستانه انتخابات باز شود، به هیچ عنوان چنین دیدی ندارم. امسال کاملا متفاوت از زمانهای دیگر است. واقعا فضا فضای احضار و امنیتی است، از احضار فعالان زیست محیطی گرفته تا زنان، حتی اخراج فعالان مدنی و زنان از کار را هم شاهد بودیم. وقتی همه اینها را کنار هم میگذاریم من اصلا امیدی ندارم که فضا کمی باز بشود و زنان بتونند خواستههایشان را مطرح کنند.»
او میگوید سالهای قبل فعالان زن در آستانه هشت مارس دفترچههای خانه امن و بروشورهایی در حوزه حقوق زنان را در تهران و برخی از شهرستانها بین مردم عادی پخش میکردند. اما حالا به گفته او «هرچه به انتخابات نزدیکتر میشویم فضا بستهتر میشود و طبعا فعالان از روشهای دیگری تلاش میکنند پیام خود را برسانند مثل فضاهای مجازی.»
۲۹ اردیبهشت دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار میشود، احتمالا این بار هم بدون حضور نامزدهای زن و شاید این بار حتی بدون طرح مطالبات زنان از کاندیداهای مرد.
شاید هشت مارس، بیش از هرچیز فرصتی برای "دولتمردان" باشد تا بیندیشند که با نیمی از جامعه که در طول سالهای گذشته بسیار هم توانمند شده، چه میخواهند بکنند.