۶۵ سالگی چهره سرشناس جنبش نوین زنان آلمان
۱۳۸۶ آذر ۹, جمعهآلیس شوارتزر یکی از سرشناسترین چهرههای فمینیستی جنبش نوین زنان آلمان است. او در سوم دسامبر امسال، ۶۵ ساله میشود. هنگامیکه آلیس در زمستان سال ۱۹۴۲ در وپرتال ـ البرفلد به دنیا آمد، کسی از تولدش خوشحال نشد. پدربزرگش که چندان از حامله شدن دختر خود راضی نبود، وقتی از وضع حمل او با خبر شد، روی تکه کاغذی نوشت: "دختر به دنیا آورده!" و روی میز آشپزخانه گذاشت تا همسرش از تولد نوهی ناخواندهاش اطلاع یابد. هیچ کس به فکر نیفتاد که به این مناسبت جشنی بگیرد. چون مادر آلیس، رسماً ازدواج نکرده بود و هویت پدرش هم نامعلوم بود.
دوران کودکی و جوانی
پس از تولد، مادر آلیس هم "ناپدید شد" و مسئولیت تربیت او، بر دوش پدربزرگ مهربانش، افتاد. جو "بسامان" خانواده، نابسامانیهای پیش از تولد او را جبران کرد. آلیس میگوید: «من در خانوادهای بزرگ شدم که کسی عقیده خود را به دیگری تحمیل نمیکرد که زنها، مثلاً، از بدو تولد، مادران خوبی هستند و مردها غول!»
دوران جوانی آلیس شوارتزر، در سالهایی گذشت که جنبش نوین زنان آلمان در حال شکلگیری بود. او وقتی ۲۱ ساله شد، تصمیم گرفت روزنامهنگار شود. پس از آنکه یک سال در پاریس زبان خواند، در سال ۱۹۶۶ به آلمان برگشت و در "بخش محلی تحریریه" روزنامهی "دوسلدورفر ناخریشتن"، (Düsseldorfer Nachrichten) به کارآموزی مشغول شد. پس از این دوره، مدت زمان کوتاهی با چند مجلهی عامهپسند،همکاری کرد و سرانجام به عنوان خبرنگار روزنامهی فکاهی "پاردون" مشغول به کار شد.
بازگشت به پاریس
درسال ۱۹۶۹ آلیس شوارتزر، به عنوان خبرنگار چند روزنامه دوباره به پاریس بازگشت و در آنجا با فمینیستهای فرانسوی و نیز نویسندهی مشهور این کشور، سیمون دوبووار آشنا شد. این آشنایی تأثیر تعیینکنندهای در شکلگیری دیدگاههای فمینیستی آلیس گذاشت. او در سال ۱۹۷۱ در برپایی کارزار جنجال برانگیز مجلهی "نوول ابزرواتور"، (Nouvel
Observateur) علیه "ممنوعیت سقط جنین" در فرانسه شرکت کرد. در این کارزار رسانهای، ۳۴۳ زن اعتراف کردند که سقط جنین کردهاند. مجلهی "اشترن"، همین آکسیون را با عنوان "ما سقط جنین کردیم" در آلمان با همکاری آلیس شوارتزر پیاده کرد. او توانست ۳۷۴ زن را "بسیج کند" که آشکارا اعتراف کنند، بر خلاف نص صریح قانون، سقط جنین کردهاند؛ از جمله هنرپیشگان معروفی مثل رومی اشنایدر، سانتا برگر، زابینه سنین (Sabine Sinjen) و روزنامهنگارانی چون کارولا اشترن (Carola Stern).
سانسور درآلمان و "یک تفاوت کوچک"
شوارتزر پس از بازگشت به آلمان، همچنان به عنوان روزنامهنگار با رسانههای این کشور همکاری میکرد؛ از جمله برای بخش "پانوراما"ی برنامهی اول سیمای آلمان (ARD) مطلبی انتقادی تهیه کرد در رابطه با مادهی ۲۱۸ قانون مدنی آلمان که بر منع سقط جنین نظارت دارد. این برنامه به خاطر مخالفت سرپرست آن، پخش نشد. جنجالی که پیرامون سانسور این برنامه به پا شد، بیش از خود آن در جهت روشنگری در مورد این ماده، مؤثر واقع شد.
این جنجال فایده دیگری هم داشت: نام شوارتزر را دوباره بر سر زبانها انداخت، تا این که او سرانجام در سال ۱۹۷۵، به عنوان سرشناسترین فعال حقوق زنان آلمان شناخته شد. در سپتامبر این سال، شوارتزر کتابی با عنوان "یک تفاوت کوچک" منتشر ساخت و بر این توهم خط بطلان کشید که "بودن زن و مرد با هم، امری طبیعی است."
شوارتزر در این کتاب مینویسد: "زندگی زناشویی و سکسی زن ومرد، بهطور فردی و شخصی تعیین نشده، بلکه فرهنگ و اجتماع آن را مشخص کرده است." این کتاب، یکی از پر فروشترین کتابهای سال شد. به خاطر طرح این تئوری جامعهشناسانه، آلیس شوارتزر مورد لعن و نفرین محافظهکاران و رسانههای آنها قرار گرفت. این که روزنامهی "بیلد تسایتونگ"، شوارتزر را "جادوگری پلید" نامید که مسائل را با "نگاهی زهرآلود از پشت عینکی بزرگ" میبیند، نسبت به هتاکیهای دیگر، توهینی بیضرر بود. این فحش و فضاحتهای بیپایان، ولی حتی سبب نشد که شوارتزر، قاب عینکش را که خیلی بزرگ بود، تغییر بدهد!
ماهنامهی "اما"
موفقیت مالی ناشی از فروش کتاب "یک تفاوت کوچک"، به شوارتزر امکان داد، به رؤیای انتشار مجلهای حرفهای برای زنان که همیشه در سر داشت، جامهی عمل بپوشاند. در ۲۶ ژانویهی ۱۹۷۷ اولین شمارهی ماهنامهی "اما"، (Emma) در کلن منتشر شد که تا به امروز، موفقترین مجلهی سیاسی زنان در سراسر اروپاست. او به مناسبت ۳۰ـمین سال انتشار این ماهنامه در مصاحبهای میگوید: «جالب ایناست که "اما" از درون جو تبلیغاتی سیاسی ـ کلاسیک دههی هفتاد به وجود آمد، و این که روزنامهای از این سالها، یعنی "اما" توانسته است، در این سی سال چنین زنده و آزاد، همراه روندهای تکاملی رشد کند.»
اعلام جرم علیه مجلهی "اشترن"
پس از آن، شوارتزر هر سال پروژههای متنوعتر و پربارتری تهیه دید و پیاده کرد. مثلاً در ژوئن سال ۱۹۸۷ با اینگه میزل (Inge Meysel) علیه هفتهنامهی "اشترن" به خاطر "روی جلدهای زنستیزانهاش" شکایت کرد. به نظر او این مجله، چندین بار با عکسهایی که منتشر ساخته بود، به "حیثیت زنان، توهین" کرده بود و شوارتزر نمیخواست "این تحقیر و توهین را بدون اعتراض تحمل کند." خود او در این رابطه میگوید: «با زنان، نسبت به مردان طور دیگری رفتار میشود. در خانوادهی من این تبعیض وجود نداشت و من نمیخواستم در جامعه به آن تن بدهم.»
شوارتزر و انقلاب اسلامی ایران
شوارتزر به آن گروه از منتقدانی تعلق دارد که از ابتدا به انقلاب اسلامی در ایران به دیدهی شک و تردید مینگریستند. او در سال ۱۹۷۹، درمصاحبهای که پس از سفرش به ایران داشت، زن ستیزی بنیادگرایان اسلامی را در این کشور مطرح کرد.
شوارتزر در رابطه با بنیادگرایی و نقش آن در جامعهی آلمان نیز دیدگاههای روشنی دارد. او تز "نسبیت فرهنگی" را رد میکند و خواهان مجازات شدید مردانی است که با توسل به این تز، در جامعهی آلمان دست به قتل و شتم و ضرب زنان و دختران خود میزنند، و در برابر دادگاه با یک جمله، جنایت خود را توجیه میکنند: «در فرهنگ اسلامی، این عمل رایج است.» شوارتزر معتقد است، همهی بنیادگرایانی که در آلمان زندگی میکنند، موظف به رعایت قانون اساسی این کشور هستند؛ قانونی که آزادیهای فردی و اجتماعی را برای همهی شهروندان خود تضمین میکند. شوارتزر میگوید: «ما باید مسائل را خوب مشخص کنیم: حقوق بشر تقسیم شدنی نیست. قانون اساسی آلمان نباید زیر علامت سئوال برود. اعتقاد، یک مسئلهی شخصی است. بنیادگرایی اسلامی، فاشیسم قرن بیست و یکم است. و ما باید با آن مبارزه کنیم. بیش از هرچیز ما باید از مادران بیزبان و دخترانی که در خطرند، دفاع کنیم.»
روسری و پورنو گرافی
شوارتزر در مورد روسری، اختیار و اجبار سر کردن آن و این که آیا معلمهای مسلمان روسری به سر، مجاز به آموزش در مدارس آلمان هستند، بحثهای متعددی در مجلهی "اما" و نیز در مراکز فرهنگی مستقل به راه انداخته است. او خود در این باره میگوید: «روسری، پرچم اسلام گرایی است. روسری، نشانی است که زن را به فردی دیگر، به انسانی درجهی دو تبدیل میکند.»
شوارتزر با همین سرسختی با جریاناتی که زن را تنها عامل و حامل "سکس" میدانند، روبرو میشود. او در سال ۱۹۸۷ کارزاری علیه "پرنوگرافی" به راه انداخت و در سال ۱۹۹۴ عکاس معروف آلمانی، هلموت نیوتن، (Helmut Newton) را به پایهی میز محاکمه کشاند: او در یک سری از عکسهای پورنو گرافی خود، زنها را در حال "شکنجهشدن" به نمایش گذاشته شده بود.
شوارتزر همچنین در سال ۲۰۰۲به دفاع از حقوق "زنان تن فروش" پرداخت که با تصویب قانونی از سوی مجلس آلمان، مورد تبعیض قرار گرفتند. او در گفتوگویی نظر خود را در این مورد چنین بیان میکند: «موضع من نسبت به مسئلهی تن فروشی همیشه، همبستگی با این زنان بوده. اگر قرار باشد در این میان کسی شرمنده باشد، این "مشتری" است که بدن زن را میخرد یا آن پاانداز که از قبل زن، درآمدی به هم میزند. ۹۹ درصد زنان تن فروش، خیلی فقیرند یا دوباره خیلی زود فقیر میشوند، چون پول را از چنگشان در میآورند. برای ما تنفروشی، مسئلهی حیثیت انسانی است و دست آخر، آن شرایطی که بتوان در آن انسانی را خرید، شرایطی غیر انسانی است.»
زندگینامههای زنان مشهور
شوارتزر، در کنار فعالیتهای ژورنالیستی خود، به نوشتن کتاب هم پرداخته است. از میان آثار او، به ویژه زندگینامههای زنان مشهور آلمان، چون رومی اشنایدر و ماریون گرفین دونهوف، (Marion Gräfin Dönhoff) که از ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۳ سردبیر و صاحب امتیاز هفتهنامهی معتبر "دی تسایت" بود، اهمیت خاصی دارند. شوارتزر همچنین در سال ۲۰۰۲ ، کتاب "آلیس در سرزمین مردان" را منتشر کرد که در آن کارنامهی ۳۰ سال فعالیتهای فمینیستی در آلمان ارائه شده است. در همین سال آلیس شوارتزر کتاب دیگری با عنوان "یک تفاوت بزرگ"، به بازار عرضه کرد که در آن "تقسیم انسان به زن و مرد" را به باد انتقاد گرفته است.
انتقاد از فمینیسم شوارتزری
آلیس شوارتزر، تنها از سوی نیروهای محافظهکار، سنتی و طرفداران نظم مردسالارانه در جامعهی آلمان مورد انتقاد قرار نمیگیرد. برخی از گروههای فمینیستی نیز از او به خاطر "مواضع زن ستیزانه" اش خرده میگیرند. از جمله در سال ۲۰۰۰، هنگامی که روزنامهی "اما" با چاپ مقالهای دربارهی اولین زن سرباز آلمان و چاپ عکسهای او، بر پیوستن زنان به ارتش آلمان مهر تأئید زد، نه تنها اعتراض مدافعان حقوق زنان، بلکه نیروهای پاسیفیست جامعه را نیز برانگیخت. در این کارزار روزنامههای "چپ" از جمله "تاتس" با این اعتراضکنندگان همصدا شدند. برخی دیگر از گروههای فمینیستی، از شوارتزر به خاطر "شهرت طلبی" و حرص اندوختن مال از طریق قربانی کردن آرمانهای فمینیستی" انتقاد میکنند.
با اینحال، آلیس شوارتزر در آستانهی ۶۵ سالگی خود نیز دست از مبارزه برنمیدارد و برای طرح دیدگاههای انتقادی خود از هر امکانی سود میجوید؛ گفتوگو با رسانه ها و شرکت در بحثها، بازیها و مسابقات رادیو ـ تلویزیونی، حتی نزد فرستندههای خصوصی، از جملهی این امکانات است.
شوارتزر به خاطر خدمات خود به جامعهی زنان و فعالیت در راه احقاق حقوق زنان، جوایز و نشانهای رسمی بسیاری را از آن خود کرده است.