۴ ژوئیه ۱۸۸۸: داستانهایی به دقت قانون
۱۳۹۵ تیر ۱۴, دوشنبهتئودور اشتورم (Theodor Storm) در شهر هوزوم در کنار دریای شمال زاده شد و در خانواده فرادستی رشد کرد. پدرش محضردار و قاضی دادگستری بود و او هم حرفه پدر را ادامه داد. اما چون ولایت او هولشتاین (Holstein)، گاه زیر سلطه آلمانیها و گاه در دست دانمارکیها بود و او به شدت از میهن خود هواداری میکرد، حکومت دانمارک پروانه قضاوت او را در سال ۱۸۵۲ یعنی زمانی که او ۳۵ ساله بود، لغو کرد. او به مدت ۱۲ سال برای ادامه کار به شرق آلمان رفت و تنها زمانی برگشت که آلمانیها توانستند حکومت سرزمین مادری او را به دست گیرند.
آنچه نام تئودور اشتورم را تا هم اکنون بر سر زبانها انداخته وکالت و قضاوت نبوده است. او نویسندهای واقعگرا و شاعری خوشذوق بود تا جایی که سرودهها و داستانهایش به کتابهای درسی هم راه یافتند.
آگاهان و ادبشناسان توصیفهای او مثلا در داستان "سوارکار" (der Schimmelreiter) را از نظر دقت به متنهای حقوقی شبیه میدانند.
تشریحات او از زادگاهش هوزوم (Husum) چنان دقیقاند که امروزه از روی داستانهای او برخی از بناهای زمان زندگیش را بازسازی کردهاند.
سرپرست نهاد تئودور اشتورم در هوزوم ارزش کار این نویسنده را در سرودههای ماندگارش میداند:
"در چشم شوخ دلبری، افتاد تا چشمان من
گلهای سرخ عشق باز افتاد بر دامان من
قلبی کنار قلب من پرشور و غوغا میتپد
باز از نسیم گرم تابستان خروشد جان من"
اشتورم بر خلاف آنچه بعدها نازیها از او ساختند، در عین اینکه که شاعر میهنپرستی بود، سخت به آزادی، دموکراسی و کثرتگرایی باور داشت و باورهای خود را در خاطرات و داستانهایش ثبت کرده است.
تئودور اشتورم در ۷۱ سالگی در شمال آلمان درگذشت.