۴ اکتبر ۱۸۹۵: جاسوسی به سود صلح

پدر ریشارد زورگه (Richard Sorge) از مهندسان آلمانی بود که در شرکت نفت باکو در آذربایجان کار می‌کرد. از آن‌جا که عموی ریشارد زورگه از هم‌رزمان کارل مارکس بود، او از کودکی ایده‌های سوسیالیستی را می‌شناخت و با آن‌ها سازگاری داشت. سه ساله بود که به همراه خانواده‌اش به برلین رفت. 

۱۹ ساله بود که پس از پایان دبیرستان با آغاز جنگ جهانی اول، داوطلبانه به جبهه رفت ولی پس از چندی زخمی شد و تا پایان عمر با نقص عضو درگیر بود. به محض این‌که در سال ۱۹۱۶ یعنی در ۲۱ سالگی دیگر نتوانست در جنگ شرکت کند، به دانشگاه کیل در شمال آلمان رفت و ۵ سال بعد در رشته علوم سیاسی دکترا گرفت. 

ریشارد زورگه از ۲۲ سالگی با کمونیست‌های آلمان همکاری داشت و از ۲۴ سالگی عضو حزب کمونیست بود و به خاطر فعالیت‌های تندروانه مقام استادیاری در دانشگاه آخِن را از دست داد. 

۲۹ ساله بود که به مسکو رفت و از همان زمان همکاری با سازمان اطلاعات شوروی را آغاز کرد و به خواست آن‌ها به اسم گزارش‌گر روزنامه "فرانکفورتِر تسایتونگ" برای خبرگیری به چین و سپس به ژاپن رفت. 

ریشارد زورگه برای پنهان‌کاری عضو حزب نازی‌ها شد و خبرهای دسته اولی از طریق سفارت آلمان در ژاپن به شوروی‌ها می‌رساند. ۲ روز پیش از حمله آلمان به اتحاد شوروی، ریشارد زورگه زمان و چند و چون این حمله را مخابره کرده ولی استالین این خبر را اطلاع نادرست دانسته و نادیده گرفته بود. 

در جریان "کارزار تسخیر مسکو" در اکتبر ۱۹۴۱ زورگه به شوروی‌ها خبر داد که ژاپنی‌ها با وجود اتحاد محوری با آلمان در آن کارزار شرکت نخواهند کرد و همین باعث شد که شوروی‌ها بتوانند با تمرکز نیروهای خود آلمانی‌ها را از پیش‌روی بازدارند. 

در اکتبر سال ۱۹۴۴ ریشارد زورگه و همکار ژاپنی‌اش لو رفتند و در نزدیکی توکیو به دار آویخته شدند. 

زندگی ریشارد زورگه در ۴۹ سالگی در شهر توشیما ژاپن پایان یافت.