۳ مه ۱۸۷۶: از شیفتگان گویش مردم
۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۴, سهشنبهریشارد اُنزورگ (Richard Ohnsorg) کودکی بی سر و صدایی داشت؛ در شهر ماربورگ در شمال آلمان ادبیات و زبانشناسی خواند و ۲۴ ساله بود که دکترای خود را در رشته ادبیات دراماتیک انگلیسی در شهر روستوک در شرق آلمان گرفت.
او یک سال پس از آن به هامبورگ بازگشت و طبق رسم آن روزها یک کتابخانه عمومی برای مردم فرودستی که پول خریداری کتاب نداشتند، به راه انداخت و ۳۴ سال سرپرستی این کتابخانه و قرائتخانه آن را به عهده داشت.
اما اُنزورگ از نوجوانی شیفته تئاتر و از آن بیشتر شیفته هنرپیشگی به لهجه شمال آلمان (Plattdeutsch) بود.
او ۲۶ ساله بود که با همکاری هنرپیشههای هامبورگی "تئاتر آلمان سفلا" (Niederdeutsches Theater) را برپا کرد. پیش از او البته نمایشنامههای کمدی به این لهجه اجرا میشدند اما اُنزورگ همه تلاش خود را کرد تا این لهجه نه فقط برای اجرای هزل و شوخی که به عنوان زبان نمایشنامههای فاخر و فخیم هم به کار رود و به این خاطر پیوسته از نمایشنامهنویسان شمال آلمان دعوت میکرد که چنین آثاری بنویسند. مشهورترین و ماندگارترین این آثار، "دریانوردی یعنی اضطرار" (Seefahrt ist Not) است که شاعر و نویسنده هامبورگی گورش فوک (Gorch Fock) آن را نوشت و سالها توسط اُنزورگ و همکارانش اجرا شد.
استقبال از کار اُنزورگ به شهر هامبورگ و شمال آلمان محدود نماند بلکه پس از گشایش رادیو مورد پسند همه شنوندگان آلمانی قرار گرفت.
ملیگرایی و مردمپسندی اُنزورگ باعث شد که نازیها با او کاری نداشته باشند و او هم برای ادامه کار خود هیچ انتقادی از آنها نکند. به این خاطر پس از فروپاشی نازیسم او را از مدیریت تئاتر برکنار کردند اما به افتخار او نام آن تئاتر را اُنزورگ گذاشتند.
ریشارد اُنزورگ در ۷۱ سالگی در زادگاهش درگذشت.