۲۹ ژوئیه ۱۹۷۴: داستاننویس بزرگ بچههای کوچک
۱۳۹۵ مرداد ۸, جمعهپدر اریش کِستنر (Erich Kästner) کارگر چرمسازی و مادرش آرایشگر بود. سختیهای پدر و سختکوشی مادرش در او چنان تاثیر ژرفی داشت که بازتاب آنها به داستانهای او نیز راه یافت.
۱۴ ساله بود که به مدرسه عالی تربیت معلم رفت ولی سه سال بعد او را به جبهه جنگ جهانی اول فرستادند. در خاطراتش مینویسد: «جنگ فرا رسید و به کودکی من یکباره پایان داد.»
اریش کستنر که از آن پس مخالف هرگونه نظامیگری شده بود، با کار در روزنامهها و نوشتن در نشریهها پس از جنگ جهانی اول هزینه تحصیل در دانشگاه را تامین میکرد. ۲۶ ساله بود که تز دکترایش را در رشته تاریخ نوشت.
اریش کستنر در ایران بیش از آنکه به عنوان شاعر شناخته شده باشد، داستاننویس کودکان است و داستانهای او به قدری جالب و آموزندهاند که همیشه طرف توجه بزرگسالان هم بودهاند.
نخستین داستانها از این دست را در ۲۹ سالگی با عنوان "امیل و کارآگاهان" (Emil und die Detektive) (ترجمه نیره جعفری) منتشر کرد که برخلاف داستانهای گذشته کودکان، در زمان زندگی نویسنده و در برلین رخ میدهد.
در داستانهای او کودکان از عقل سالم برخوردارند و به جای اینکه توسط بزرگسالان تربیت شوند، آنها را تربیت میکنند و به آنها درس میدهند.
اریش کستنر با وجود گرایشهای ضد جنگ و ضد هیتلری به خاطر مراقبت از مادرش در آلمان نازی ماند و گفت:
"منم انسانی از آلمان
نگاهم داشته میهن
درختی که اگر خشکد
ولی بر جای میماند"
کستنر پس از برقراری دموکراسی در آلمان بیشتر به ادبیات کودکان و طنز پرداخت ولی دیگر نتوانست شهرت و محبوبیت دوره پیش از نازیها را به دست آورد.
اریش کستنر در ۷۵ سالگی در جنوب آلمان درگذشت.