۲۹ اوت ۱۹۶۰: چنگنوازی بسیارنویس
۱۳۹۵ شهریور ۸, دوشنبه۲۹ اوت ۱۹۶۰: ۵۶ سال پیش در چنین روزی ویكی باوم Vicki Baum در كالیفرنیا درگذشت. آوازه او نخست به عنوان چنگنواز در آلمان و اروپا پیچید اما هیچكس فكر نمیكرد شهرت جهانی ویكی باوم در رشته دیگری هم باشد.
آوازه او نخست به عنوان چنگنواز در آلمان و اروپا پیچید. ۱۶ ساله بود كه نخستین كنسرتهایش را برگزار كرد و سه سال پس از آن در سال ۱۹۰۷ بهترین اركستر اتریش او را به عنوان چنگ نواز استخدام كرد. روزنامهها دربارهاش نوشته بودند: «هنگامی كه به دختری به این زیبایی و جوانی برمیخوری، پختگی در اجرای موسیقی او غافلگیرت میكند.»
در آن هنگام هیچكس فكر نمیكرد آوازه شهرت جهانی ویكی باوم در رشتهی دیگری باشد؛ تا اینكه در سال ۱۹۲۹ "آدمها در هتل" را نوشت و در این رمان اشخاصی را گرد هم آورد كه شاید جز در آنجا هیچگاه به هم برنمیخورند: توانگران و تنگدستان، قاچاقچیها و بازرگانان و خلاصه كاركنان و مهمانان هتل.
ویكی باوم در این ملودرام، عشق و جنایت و تراژدی و ماجراجویی را در كنار هم میگذارد تا هرآنچه سرگرمكننده و هیجانانگیز است را ارائه دهد.
نیكول نورتلمان كه زندگینامه مفصلی درباره ویكی باوم منتشر كرده در این باره میگوید: «سادگی رمان باعث شد كه هالیوود امتیاز آن را به بهایی سنگین از نویسندهاش بخرد و از روی آن فیلمی با شركت گرتا گاربو بسازد كه به خاطرش نخستین جایزه اسكارش را گرفت.»
ویكی باوم به زودی اهمیت رسانهها را دریافت و فعالانه با آنها همكاری كرد. نورتلمان مینویسد: «او همواره مسألهای برای طرح در رسانهها داشت و اصرار میكرد از او و خانوادهاش عكس بگیرند و منتشر كنند و از هیچ كاری كه باعث شهرت بیشتر او شود، فروگذار نمیكرد.»
ویكی باوم در سال ۱۸۸۸ در یک خانواده آلمانیتبار یهودی در وین زاده شد. پدری بس سختگیر و خشن و مادری بیمار داشت كه بیشتر عمر را در درمانگاههای اعصاب به سر میبرد. نام اصلیش هدویگ Hedwig بود ولی خود از كودكی میخواست كه ویكی صدایش كنند.
او كودكی سختی داشت. از كتابهای غیردرسی محروم بود و اجازه نداشت با بچههای دیگر بازی كند. به همین علت برای گریز از بندهای خانهی پدری با نویسندهای به نام ماكس برلس Brels ازدواج كرد.
این پیوند بیش از سه سال دوام نیاورد اما نتیجه مثبت بزرگی برای ویكی باوم داشت. هرگاه كه همسرش ایدهای برای نوشتن نداشت، ویكی به كمک او میشتافت و به جای او مطالبی برای مجلهها مینوشت.
نخستین بار در سال ۱۹۱۱ در مسابقهای كه توماس مان داور آن بود، شركت كرد و جایزه بهترین داستان طنز را در مونیخ دریافت كرد.
توماس مان سرمشق او بود. ویكی باوم آرزو داشت رمانهایی در سطح او و به گفته خودش "در سطح والای هنری" بنویسد اما موفقیت و شهرت او همه به خاطر رمانهای سرگرم كنندهای بود كه از سال ۱۹۱۹ مرتب به عنوان پاورقی مجلهها و سپس كتاب منتشر میكرد.
ویكی باوم در دهه ۱۹۲۰ بیش از ۲۰ رمان منتشر كرد و همزمان برای چند روزنامه و مجله مطالبی مینوشت. او در رمانهایش مسائل زنانی كه خانواده و فرزند مزاحم پیشرفت آنها میشوند را هم مطرح میكرد و از مسائل هنری روز نیز غافل نمیماند.
نیكول نورتلمان موفقیت ویكی باوم را در این میداند كه مضمونهای جنایی، عشقی و افسانهآمیز یعنی مضمونهای دیرآشنا را با مسائل روز درمیآمیخت.
ویكی باوم در سال ۱۹۳۱ یعنی پیش از ظهور نازیها به قصد سفر و سپس كار به آمریكا رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند. او به محض ورود به ایالات متحده زبان انگلیسی را به سرعت آموخت و چند سال بعد، دیگر رمانها و فیلمنامههایش برای هالیوود را به زبان انگلیسی مینوشت.
ویكی باوم بیش از آنكه اهل سیاست باشد، هوادار زندگی عادی و لذت از شهرت و ثروت بود. او انسانی پركار و پربار بود كه آرامش را تاب نمیآورد.
او در سال ۱۹۴۵ به فرزندان خود در نامهای نوشت: «فرزندان عزیزم، من مرگ را یكی از بخشهای طبیعی، ساده و راستش دلخواه زندگی میدانم. این است كه نه برایم مراسم یادبود بگیرید نه گل بیاورید و نه در حضور دیگران اشک بریزید. مرا به عنوان مادری شاد و شوخ و سرگرم كننده در یاد خود نگه دارید.»
ویکی باوم در ۷۲ سالگی در هالیوود درگذشت.