۱۸ فوریه ۱۸۶۷: مادر سریالهای عشقی
۱۳۹۴ بهمن ۲۹, پنجشنبهبیش از ۲۰۰ رمان عشقی از هدویگ کورتس مالر (Hedwig Kurz-Mahler) منتشر شده است که هنوز هم با وجود شخصیتها، رخدادها و پایان کلیشهای آن داستانها خریداران بسیار دارند: «اِوا قدری جا خورد وقتی لبهای مرد لبانش را لمس کردند. بیاراده دستش را به نشان پس کشیدن بالا برد اما بعد دستش بیاراده، آرام روی سر او فرود آمد و نرم و لرزان همانجا آرمید.»
خودش درباره داستانهایش میگفت: «پایان خوش سعادت دوردستی است که شاید هیچوقت دست ندهد. اما چون شخصیتهای من همه به امید میآویزند، همیشه داستان را خوب و خوش پایان میدهم.»
نام اصلیش ارنستینه بود. خانوادهاش از سر تنگدستی او را به پدرخواندهای سپردند که کفاش بود و در کارگاهش از بام تا شام برای دخترخوانده کوچکش داستان و افسانه میگفت.
دخترک بیچیز و بیخانواده برای فرار از دلتنگیها و سختیها، شروع به نوشتن کرد. وقتی متوجه شد که مادرش در شهر لایپزیگ برای گذران زندگی مجبور به تنفروشی شده، برای نخستین بار زندگی آن قشر را در رمانی به تصویر کشید.
از آن پس تا مدتی، همه شخصیتهای داستانهایش را در پایان میکشت تا این که چندی به پرستاری پیرزن بیماری گماشته شد و برای دلداری آن پیرزن داستانهای خوشفرجام نوشت و گونهای "ادبیات تسلیبخش" پدید آورد.
از آن پس هدویگ کورتس مالر داستانهای عشقی مینوشت و چنان موفق بود که توانست همسر مخالف با کارش را متقاعد کند. از آنجا که در دوره نازیها حاضر نشد به داستانهایش رنگ ایدئولوژیک بدهد و شخصیتهای یهودی را بدفرجام ترسیم کند، نوشتههایش ممنوع شدند اما پس از پیروزی دموکراسی بر فاشیسم، باز به نوشتن ادامه داد.
در زمانی که هنوز تلویزیون پا نگرفته بود، رمانهای او نقش سریالها را داشتند به طوری که کتابهای او را پرفروشترین در درازنای ادبیات آلمان دانستهاند.
هدویگ کورتس مالر در ۸۳ سالگی به هنگامی که رمان بعدیش را مینوشت، در تگرنزه (Tegernsee) در جنوب آلمان درگذشت.