۱۴ اکتبر ۱۹۰۶: جستجوگر ریشه شرارت
۱۳۹۵ مهر ۲۳, جمعههانا آرِنت (Hannah Arendt) سه ساله بود که به همراه خانوادهاش به زادگاه فیلسوف بلندآوازه امانوئل کانت مهاجرت کرد و در آنجا یعنی کونیگزبِرگ به مدرسه رفت.
۵ ساله بود که پدر را از دست داد و مادرش که هوادار سوسیالدموکراتها بود او را فردی مستقل و به دور از مراسم صوری آیین یهودیت، تربیت کرد.
۱۴ ساله بود که یک محفل فلسفی تشکیل داد و پس از مدت کوتاهی به برلین رفت و به عنوان مستمع آزاد در کلاسهای دانشگاهی رشته فلسفه شرکت کرد.
۱۸ ساله بود که برای تحصیل فلسفه به دانشگاه ماربورگ رفت و در آنجا نخست شاگرد و سپس یار و همنشین پنهانی فیلسوف بنام، مارتین هایدِگِر شد و با اینکه هایدِگِر در دوره نازیها عملا از آنها هواداری کرد، تا پایان عمر دوست او ماند.
۲۲ ساله بود که رساله دکتری خود را در دانشگاه فرایبورگ در رشته فلسفه نوشت. با این حال و با اینکه آثار او نظام فکری و فلسفی ویژهای را دربر میگیرند، خود را فیلسوف نمیدانست و تاریخدان مینامید.
با روی کار آمدن نازیها آرِنت پس از مخالفت آشکار با آنها به فرانسه و سپس به آمریکا گریخت و تازه در ۴۵ سالگی تابعیت ایالات متحده را دریافت کرد.
از آثار ماندگار او "سرچشمهها و ریشههای حاکمیت تمامخواه"، "آیشمن در اورشلیم" و "درباره قهر و قدرت" را باید نام برد که در آنها از جمله ریشههای شرارت انسانی را میجوید. انسانهای شریر از دیدگاه او دیوهای مجسم نیستند بلکه قیافه و اندیشهای عادی دارند و چون از نیروی شناخت برخوردار نشدهاند و هدف زندگی را در اقتدارطلبی و تمامیتخواهی میجویند، به ستمکارانی چون آیشمن دستیار هیتلر تبدیل میشوند. هانا آرِنت به این منظور واژه "شرارت مبتذل" را پیشنهاد میکند.
هانا آرِنت در ۶۹ سالگی در نیویورک درگذشت.