۱۳ آذر، روز مبارزه با سانسور
۱۳۸۷ آذر ۱۳, چهارشنبهدکتر زرافشان، میگوید قرار بر این بوده که روز ۱۳ آذر (۳ دسامبر) مراسمی در امامزاده طاهر کرج بر سر مزار محمد مختاری و جعفر پوینده دو تن از قربانیان قتلهای پاییز ۷۷ برگزار شود که از برپایی این مراسم جلوگیری شدهاست.
دویچهوله: آقای زرافشان کمیتهای در کانون نویسندگان ایران تشکیل شده است با نام «کمیته مبارزه با سانسور» که شما هم عضو آن هستید. اگر ممکن است برای ما از اهداف و برنامههای این کمیته بگویید.
دکتر ناصر زرافشان: هدف در واقع جلب حمایت همه گروههای اجتماعی و اصنافیست که قربانی سانسور هستند و در این چشمانداز منظور از سانسور فقط سانسور کتاب و مطبوعه نیست. اگرچه در حال حاضر این یکی از رایجترین شکلهای سانسور در جامعهی ماست، اما وقتی از حق آزادی اندیشه و بیان صحبت میکنیم، موضوع گستردهتر و عمیقتر از سانسور کتاب و مطبوعات است و قربانیان سانسور هم گستردهتر از نویسندگان و مترجمین و مثلا ناشران هستند. سانسور سایر عرصههای هنری مثل سینما، تئاتر، مطبوعات و زمینههای دیگر را هم دربر میگیرد و هدف ما در واقع جلب حمایت و همکاری همهی اصناف و نیروهای اجتماعیست که در این زمینه ذینفع هستند. اما بهرغم بازتاب گستردهیی که این حرکت بهخصوص در خارج از کشور داشته، در داخل بعضی از گروهها و اصناف هنوز آن برخورد فعالانهیی را که ما انتظار داشتیم نشان ندادهاند. بهعنوان مثال ناشران، که در واقع زندگیشان، سرمایهشان، هستیشان و حرفهشان با این قضیه ارتباط دارد. ما آن چیزی که انتظار داریم این میزانی که ظرف امسال شاهدش بودهایم نیست و به همین دلیل به این قضیه به عنوان یک حرکت پیگیر و مداوم نگاه میکنیم که ضمن آن باید اینها را هم فعال کرد.
فکر میکنید علت این امر چیست که به گفتهی شما برخورد برخی گروهها با سانسور فعال نیست و به آن اعتراض نمیکنند؟
علتش روشن است. در درجهی اول رعب است و شرایطی که وجود دارد. این شرایط برای ما قابل درک است، اما در هر صورت مصلحت جامعه، مصلحت واقعی جامعه ایجاب میکند که آنها هم در این کار شرکت کنند. جامعهی ما جامعهایست که رو به آینده و رو به رهایی و رو به رشد دارد و چنین جامعهای در بین همهی نیروهایی که برای رشد و تکاملش موثر و دخیلاند، گل سرسبد این نیروها انسان است. باید فضای آزاداندیشیدن و آزاد بیانکردن را فراهم کرد تا این آینده تامین بشود.
چرا «کمیتهی مبارزه با سانسور» روز سیزده آذر، را به عنوان روز مبارزه با سانسور انتخاب و نامگذاری کرده است؟
کانون نویسندگان، انسانهای نازنین بسیاری را در راه آزادی اندیشه و بیان نثار کرده است. اما آخرین آنها محمد مختاری و محمدجعفر پوینده هستند. مختاری و پوینده را به فاصلهی یک هفته از یکدیگر ربودند و به قتل رساندند، و سیزده آذر میانهی آن دو روزیست که مختاری و پوینده جان در راه آزادی اندیشه و بیان گذاشتند.
غیر از اهداف و برنامههای درازمدتی که برای کمیتهی مبارزه با سانسور ذکر کردید، آیا برنامهی خاصی هم برای این روز در نظر دارید؟
ما امروز برنامهیی داشتیم به صورت همایش و تظاهرات که از آن جلوگیری کردند و به صورتهای دیگری برگزار شد. اما گفتم به این حرکت فقط به صورت یک روز نگاه نمیکنیم. فکر میکنیم، کار میبرد. باید زمینههای این حرکت را فراهم کرد. باید همکاری، همراهی و همدلی دیگران را هم، که در معرض سانسور و قربانی سانسور هستند، جلب کرد و از این بابت به صورت یک حرکت مستمر به آن نگاه میکنیم و کار را ادامه خواهیم داد.
ممکن است که توضیحات بیشتری بدهید که برنامهی امروز قرار بود کجا و کی برگزار بشود؟
این برنامه قرار بود در امامزاده طاهر و به یاد جانباختگان، مختاری و پوینده بر مزار آنها برگزار بشود که بهرحال به ممانعت برخورد.
یعنی از طرف جای خاصی به شما گفتند که اجازه ندارید آنجا برنامهیی برگزار کنید یا این که خودتان این طور ترجیح دادید؟
به هرصورت ممانعت شد و جلویش را گرفتند و در این باره بعدا توضیح خدمتتان خواهم داد.
آقای زرافشان «انجمن بینالمللی قلم» بیانیهای صادر کرده و از نویسندگان دنیا و از نویسندگان انجمن بینالمللی قلم خواسته است که از نویسندگان ایران حمایت کنند و به طور تلویحی از این روز هم حمایت کرده است. این گونه پشتیبانیهای بینالمللی چه تاثیری میتواند بر مبارزه با سانسور در داخل ایران داشته باشد ؟
هر قدمی به این شکل موثر است. نگرانی برای سرنوشت انسان، امری نیست که به مرز خاصی مربوط شود. از اینرو اندیشمندان، نویسندگان و کسانی که نگران آیندهی بشر هستند در مرزهای ملی محدود نمیشوند. برای ما هم خوشحالکننده است و هم طبیعیست که همقلمانمان هرجای دنیا هستند از ما حمایت کنند. زیرا نویسندگان و اندیشمندان تبار واحدی را در سراسر جهان تشکیل میدهند. حساب آنها از حساب حاکمیتها و دوستیها و دشمنیهایی که میان رژیمهای حاکم بر کشورهای مختلف وجود دارد جداست. بنابراین، بسیار شادمانیم از این امر و در عین حال فکر میکنیم بسیار طبیعیست که هر جا کسی دست به قلم است این نگرانی مشترک را با ما داشته باشد.
آقای زرافشان شما علاوه بر این که خودتان عضو کانون نویسندگان و عضو این کمیته هستید، وکالت پروندهی موسوم به «قتلهای زنجیرهای» که دو موردش را هم شما اشاره کردید برعهده داشتید. بارها تقاضای بازگشایی این پرونده شده است. حتا بهار امسال جبهه مشارکت تقاضا کرد که این پرونده بازگشایی شود. به عنوان وکیل پرونده بفرمایید الان این پرونده در چه مرحلهییست؟
به جایی نرسیده است، برای این که در واقع همان یک دور هم که رسیدگی شد، آن رسیدگی قانونی نبود. در واقع رسیدگی نبود و دلایلش را هم من بارها گفتهام و بنابراین کسانی که آن همه تلاش کردند که پرونده را بهقول خودشان آنجور جمعوجور کنند، طبیعیست که به این سادگی زیر بار بازگشاییاش نمیروند. ولی این پرونده یک زخم باز است و بههرحال یک روزی در محضر جامعه باید باز و حقایقاش افشا شود و آنجور که حقاش است مورد رسیدگی قرار بگیرد.