۱۰ مه ۱۷۶۰: از خوابهايش داستان مینوشت
۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۱, سهشنبهيوهان پتر هبل (Johann Peter Hebel) پدرش را در يک سالگی از دست داد و كودكی را به سختی در زادگاه و روستای زادگاه مادرش ويزنتال گذراند و تنها به كمک دوستان خانواده ش توانست هزينه دبيرستان را بپردازد.
مشكل هزينه زندگی تا آغاز كار نويسندگی همواره با او همراه بود به طوری كه امكان نيافت رسما به عنوان كشيش پذيرفته شود.
تا ۴۰ سالگی روزگار را از طريق آموزش به شاگردان خصوصی، كار در چند مدرسه و موعظه در كليساهای مختلف میگذراند.
۳۹ ساله بود كه به فكر نوشتن شعرهايی به لهجه مناطق جنوبی آلمان "آلمانی "alemannisch افتاد و با انتشار آن كتاب، شهرت بسياری به دست آورد و رفته رفته جای خود را به عنوان نويسنده اشعار، تمثيلات و داستانکهای بومی باز كرد. كار تازه او اين بود كه اين لهجه بومی را نه تنها برای قصههای خندهدار بلكه برای بيان دلمشغولیهای مردم هم استفاده كرد. هبل در خاطراتش گفته كه هميشه خوابهايش را يادداشت میكرده و از آنها داستان میساخته است.
گذشته از نخستين مجموعه شعر هبل، اثر ماندگار او "حكايتهای سالنامهای "Kalendergeschichten است كه به زبان عاميانه در قالب داستانهای بسيار كوتاه، پندآموزی میكنند.
حكايتهای هبل از چنان گيرايی و شيوايی برخوردار بودند كه بزرگان زمان مانند گوته و ژان پاول آنها را برای مردم میخواندند و نقدهايی بر آنها مینوشتند. پيش از هبل اين حكايتها به عنوان پانويس در سالنامههای مردمی چاپ میشدند ولی او اين حكايتها را به عنوان يک سبک ادبی عرضه كرد و جا انداخت:
"پسری پيش مادرش ناليد،
كه پدر چک به گوش من زده است
پدرش گفت: از دروغ بترس
كه چک دومی هم آمده است".
يوهان پتر هبل در ۶۶ سالگی در شهرک شوتسينگن (Schwetzingen) در جنوب آلمان درگذشت.