پیامدهای راهاندازی نیروگاه بوشهر
۱۳۸۹ مرداد ۳۰, شنبهکارشناسان سیاست خارجی میگویند که تکمیل نیروگاه بوشهر با پیمانکاری روسها و تامین سوخت این رآکتور از سوی آنها، نشان میدهد که ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای، نیاز به غنیکردن اورانیوم در داخل کشور ندارد. رییس سازمان انرژی اتمی روسیه هم گفته که این پروژه یک بار دیگر نشان میدهد که ایران میتواند با نظارت و رعایت قوانین بینالمللی، انرژی صلحآمیز هستهای داشته باشد.
دکتر مهرداد خوانساری، عضو مرکز مطالعات خاورمیانه در لندن در مصاحبه با دویچهوله میگوید که از این پس، کار مقامات جمهوری اسلامی برای توجیه غنیسازی اورانیوم دشوارتر از همیشه خواهد شد.
دویچهوله: آیا راه اندازی نیروگاه بوشهر با توجه به همکاری روسیه و تبلیغات گسترده جمهوری اسلامی اثری در معادلات منطقه خواهد گذاشت؟
مهرداد خوانساری:
بهنظر نمیرسد که این رویداد تاثیری روی معادلات کلی منطقه و روی مشکل ایران با جامعه بینالمللی بگذارد. جامعه بینالمللی هیچگاه مخالف این نبوده که نیروگاه بوشهربا هدف تولید برق راهاندازی شود. جامعه جهانی هیچگاه روسیه را از تکمیل این قرارداد که ده سال پیش منعقد شده بود، منع نکرد. حتی هیچوقت بهصورت رسمی عنوان نشد که راهاندازی این نیروگاه منوط به همکاری ایران در زمینههای دیگر باشد. جمهوری اسلامی های و هوی زیادی برای گشایش این نیروگاه بعنوان یک پیروزی بهراه انداخته اما این تفاوت محسوسی در معادلات سیاسی جاری ایجاد نمیکند. مناقشه اتمی و مسائل جمهوری اسلامی با جامعه بینالمللی به قوت خود باقیخواهد ماند.ولی به موازات اعلام راهاندازی این نیروگاه ما شاهد اوجگیری تهدیدهایی از سوی اسراییل و لابی آن در آمریکا علیه ایران و واکنش متقابل ایرانیها بودیم. اگر این نیروگاه تاثیری در فعل و انفعالات جاری ندارد، چرا اینهمه مانور تبیلغاتی از سوی دو طرف در این زمینه داده شد؟
مانور تبلیغاتی اسراییل و لابی یهودیان درآمریکا با سیاست دولت آامریکا یا دولتهای اروپایی و عربی تفاوت دارد. بدیهی است که لابی یهودیان در آمریکا خواستار این باشد که هرنوع کمک به ایران مشروط به قدمهای مثبت جمهوری اسلامی شود. جمهوری اسلامی هم مانند همیشه در صدد القای موفقیتهای خود هست. هر دو طرف در حال عوامفریبی برای مشتریان خود هستند، اما با این مانورها نمیتوان واقعیت را تغییر داد.
آژانس اتمی هرگز با جمهوری اسلامی یا حاکمیت قبلی مشکلی در باره استفاده صلحجویانه از نیروی هستهای نداشته است. مشکل این است که این دولت دارد بر خلاف تعهدات خود در " ان پیتی" قدمهایی برمیدارد.
آمریکا میگوید راهاندازی این نیروگاه ثابت میکند که ایران نیاز به غنیسازی اورانیوم ندارد. به این ترتیب آیا تبلیغات جمهوری اسلامی روی نیروگاه بوشهر بهعنوان یک موفقیت، پارادوکسی در این زمینه نیست؟
درست است. بهکار افتادن رآکتور بوشهر بدون پشتیبانی و سوخت روسیه عملی نبود. ده سال است که وعده میدادند که تا ششماه یا یکسال دیگر این نیروگاه راهاندازی میشود و تا زمانی که روسها متقاعد به همکاری و تکمیل آن نشدند، این پروژه معلق ماند. اگر جمهوری اسلامی دارای رآکتور دیگری نیست و هدفاش استفاده صلحجویانه از انرژی هستهای است، چرا از جیب مردم خرج میکند و امنیت ملی را بهخطر میاندازد؟ جمهوری اسلامی برای اصرار خود در غنیسازی پاسخی ندارد و تنها حرفهای عوامفریبانه در باره حق مسلم برای غنیسازی را تکرار میکند.
آیا پشتیبانی و حضور روسیه در راهاندازی نیروگاه بوشهر، تاثیری روی موضع این کشور در تحریم ایران یا پرونده مناقشه اتمی میگذارد؟
فکرنمیکنم. عدم حضور مدودیف یا پوتین درمراسم امروز در ایران خودش گویای خیلی چیزهاست. وقتی اولین کارخانه تولید فولاد در ایران با کمک روسها راه افتاد، وقتی اولین بار گاز ایران به شوروی آن زمان صادر شد، در هر دو مورد مقامات رده اول روسی حضور داشتند.
ایران با راهاندازی نیروگاه بوشهر وارد کلوب جدیدی میشود و به جرگه کشورهایی میپیوندد که توان استفاده فعال از انرژی هستهای را دارند. ما میبینیم در چنین پروژه پر پرستیژی، نخستوزیر یا رییس جمهور روسیه شرکت ندارد. معنای این حرکت ایناست که روسیه موقعیت خیلی حساسی درقبال ایران دارد و منافع خود را در نظر میگیرد. بهنظر نمیرسد که روسیه از سیاست کلان خود در بحث تحریم یا پرونده هستهای فاصله گیرد و از جامعه جهانی دور شود.
مصاحبهگر: مهیندخت مصباح
تحریریه: بهمن مهرداد