وقتی کتابها را در آلمان سوزاندند
۸۵ سال از برپا کردن هیمههای آتش در آلمان برای خاکستر کردن هزاران جلد کتاب میگذرد. نازیها کتابهایی را سوزاندند که آنها را "غیرآلمانی" و "ضاله" میخواندند. رژیم هیتلر این کارزار را با بسیج کردن دانشجویان عملی کرد.
پیشگویی شاعر
هاینریش هاینه، شاعر بزرگ آلمانی صد سال پیش از روی کار آمدن نازیها در منظومه تراژیک "المنصور" نوشته بود: «این آغاز کار است... جایی که کتابها را بسوزانند، انسانها را هم خواهند سوزاند.» چکامههای غنایی هاینه نیز در سال ۱۹۳۳ در برلین به کام آتش انداخته شدند.
پیگرد روشنفکران
جشن کتابسوزان نازیها در دهم مه سال ۱۹۳۳ تنها چند ماه پس از به قدرت رسیدن هیتلر انجام شد. زمینهچینیها با پیگرد صدها نویسنده صورت گرفته بود؛ پیگردی که برای تعدادی به قیمت تبعید و برای برخی به بهای جان تمام شد.
کتب ضاله
منظور از نوشتههای "غیرآلمانی"، مطالبی بودند که مغایر ایدئولوژی "حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان" تشخیص داده شدند. دهم ماه مه ۱۹۳۳، نازیها به کتابفروشیها و کتابخانهها ریختند و کتابهای مورد نظر را جمعآوری کردند.
بسیج دانشجویان
یوزف گوبلز، وزیر تبلیغات نازیها، از مشارکت پرشور دو تشکیلات دانشجویی وفادار به رژیم هیتلر برای عملی کردن مراسم کتابسوزی سود برد. کتابهای ضاله و "نافی روح آلمانی" را گروهی از استادان، دانشجویان و کتابداران داوطلب شناسایی و فهرست کرده بودند.
کلام در آتش
گوبلز قبلا در یک سخنرانی تهییجی گفته بود: «دولت را گرفتهایم، دانشگاهها ماندهاند.» او در سخنرانی مراسم کتابسوزان از جمله گفت، کتابهای فاسد مثل غذای فاسد هستند و ذهن جوانان را مسموم میکنند.
همدستی زبونانه
مدیران اتحادیه سراسری کتابفروشان آلمان نه تنها در برابر کتابسوزی مقاومت نکردند بلکه آگاهانه جلوی پخش و نشر بسیاری از کتابها را گرفتند و فهرستی از کتابهای ضاله و سوزاندنی را به عوامل نازیها دادند. انگیزه این مشارکت، امتیازهای اقتصادی بود.
دگراندیشان
در کارزار کتابسوزی، بیش از همه یهودیها مورد نظر بودند اما چپها، لیبرالها، صلحطلبها و منتقدان ایده ناسیونال سوسیالیسم هم در شمار نویسندگانی قرار داشتند که فاقد "روح آلمانی" بودند. کسانی چون برتولت برشت، کورت توخولسکی یا هاینریش مان.
بیگانگان
آلفرد دوبلین (از پایهگذاران ادبیات اکسپرسیونیستی در آلمان) و بسیاری دیگر از نویسندگان داخلی خطرناک تشخیص داده شدند، اما دانشمندان هم از انگ بینصیب نماندند؛ مثل آلبرت اینشتن یا زیگموند فروید. تقریبا صد نویسنده و دانشمند آلمانی و چهل نویسنده خارجی، از جمله ارنست همینگوی یا آندره ژید در رده "غیرآلمانی" فهرست شدند.
صفآرایی با مشعل
کانون کتابسوزان در شب دهم ماه مه ۱۹۳۳، میدان اپرا در برلین بود. حدود ۵هزار دانشجوی بسیج شده، با مشعل رژه رفتند و بیش از ۲۰ هزار جلد کتاب را سوزاندند. این گوبلز بود که دستور آتش را داد و فریاد کشید: «دوران پیشتازی روشنفکران یهودی به پایان رسید. حالا نوبت آلمان واقعی است.»
همراهی و خودنمایی
آن شب باران شدیدی نیز میبارید. آتشنشانی برلین هم در اعلام همبستگی با نازیها، به کمک گوبلز و بسیجشدگان آمد و روی کتابها بنزین ریخت.
آتشبیاران معرکه
تنها برلین شاهد شعلهور شدن کتابها نبود و سوزاندن کتابها هم به آن شب محدود نشد. یک هفته قبل و بعد، شهرهای دانشگاهی آلمان صحنه به آتش انداختن کتابهای نویسندگان "ناباب" بودند. دانشگاه شهر فرایبورگ هم شاهد کتابسوزان بود؛ دانشگاهی به ریاست مارتین هایدگر، فیلسوفی که در قبال چنین افتضاحی سکوت پیشه کرد.
حذف روشنفکران
آثار برخی از نویسندگان مانند توماس مان، در آغاز ممنوع نشده بود اما بعدا جزو فهرست سیاه و کتب ضاله قرار گرفت. بسیاری از نویسندگان که تحت پیگرد بودند، آلمان را ترک کردند. آنها که در آلمان ماندند، ایزوله شدند، یا در زندان جان باختند یا مثل کارل فون اوسیتسکی یا اریش موزام در اردوگاههای کار اجباری اعدام شدند. جای نویسندگان مطرود و محکوم را نویسندگان وفادار به رژیم نازی گرفتند.
توخولسکی غمزده
کورت توخولسکی، نویسنده، شاعر و روزنامهنگار سوسیالیست آلمانی از تبعید سوئد نوشت: «حالا این روسپیان در حاشیه مانده و این قلم به مزدهای حقیر، سوراخهایی برای ورود به جهان ادبیات پیدا کردهاند. آری بالاخره یهودیها از میدان به در شدند... نازیها تابعیت آلمانی او را لغو کرده بودند. توخولسکی در ۴۶ سالگی در تبعید سوئد درگذشت.
دستگاه ارعاب
هدف هیتلر از کارزار "مقابله با عناصر غیرآلمانی" واداشتن روشنفکران و هنرمندان به سکوت بود. او میدانست که وجدانهای بیدار میتوانند جامعه خفته را برانگیزانند. هاینه درست پیشبینی کرده بود؛ جایی که کتابها را میسوزانند، دیر یا زود آدمها را هم خواهند سوزاند. تصویر: پرترهای که هیتلر از خودش کشیده است.