وقتی دولت خبرنگاران را «ثبت» میکند
۱۳۸۹ آذر ۱۸, پنجشنبهیک سال پیش بود که اعلام شد «اولویت اول وزارت ارشاد باید ايجاد بانک اطلاعات خبرنگاران باشد.» این چیزیبود که حسن کربلایی، عضو هیات مدیرهی "انجمن صنفی روزنامهنگاران و خبرنگاران ایران" به خبرگزاری "فارس" که به نهادهای امنیتی ایران نزدیک است، گفت.
"انجمن صنفی روزنامهنگاران و خبرنگاران ایران"، انجمنیست که اعضای آن را کارکنان رسانههای دولتی و یا نزدیک به دولت ایران تشکیل میدهد. این انجمن اسفند ماه ۱۳۸۷ اعلام موجودیت کرد. درست در آستانهی روزهای پرالتهاب دهمین انتخابات ریاستجمهوری ایران، انتخاباتی که اعلام نتیجهاش به اعتراضات گسترده انجامید. در اوج همین اعتراضات هم بود که یک نهاد صنفی روزنامهنگاران که اعضایش از میان روزنامهنگارانی مستقل و بهدور از حلقههای قدرت در ایران بودند، پلمب شد. عنوان آن " انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران" بود.
اکنون و در غیاب یک نهاد مستقل صنفی خبرنگاران ایران، به نظر میرسد آنچه حسن کربلایی اولویت وزارت ارشاد خوانده بود، در حال تحقق یافتن است. یکشنبه، چهاردهم آذر ۸۹، مدیر کل مطبوعات وزارت ارشاد در گفتوگو با "ایرنا" از گشایش «بانک اطلاعات تحت وب خبرنگاران» خبر داد. او گفت: «خبرنگاران موظفند ماهانه چندین نمونه از تولیدات خود را در وبسایت وزارت ارشاد ثبت کنند.»
احسان قاضیزاده گفت: «اداره کل مطبوعات داخلی، وبسایتی را برای ثبت اطلاعات خبرنگاران و به روزرسانی بانک اطلاعات ویژه خبرنگاران طراحی و آمادهسازی کرده است که از طریق این وبسایت، خبرنگاران و روزنامهنگاران میتوانند نام خود را در بانک اطلاعات این اداره کل ثبت کنند.»
این موضوع از سوی بسیاری از روزنامهنگاران و خبرنگارانی که شاهد برخوردهای امنیتی با خود و یا همکارانشان بخصوص در یک سال اخیر بودهاند، امر مثبتی تلقی نمیشود. وحید پوراستاد که از روزنامهنگاران باسابقهی مطبوعات ایران است که طعم زندان را نیز چشیده؛ میگوید: «دولت بهتر است به جای آنکه کار انجمن روزنامهنگاران را انجام دهد در رفع پلمپ خانه روزنامهنگاران بکوشد.»
محمد رهبر، از اعضای تحریریههایی نظیر "هممیهن"، "شرق" و "کارگزاران" نیز به دویچه وله میگوید که « این دیتا بانک می تواند پایهی یک انجمن صنفی حکومتی محسوب شود.»
پای صحبت خبرنگاران ایرانی مینشینیم تا ببینیم دربارهی ثبت دولتی نام و آثارشان چه فکر میکنند.
«هدف، سیاسی-امنیتی است»
«هدفشان همان چیزیست که پیش از این نیز از طرح ثبت وبلاگها و وبسایتها داشتند. آن زمان هم در تلاش بودند که تا گردش اطلاعات را به کنترل خود درآورند، حالا هم همین است. چون وقتی خودت را ثبت میکنی مجبوری چیزهایی را هم بپذیری و رعایت کنی.»
این چیزیست که روزبه میرابراهیمی، روزنامهنگار، میگوید. او تاکید دارد که اهداف پس چنین طرحهایی سیاسی-امنیتی است.
وحید پوراستاد نیز موضع مشابهی دارد: «مشکل معاونت مطبوعاتی دولت احمدینژاد این است که به جز اخطار و توقیف نشریات برنامه دیگری در حوزه مطبوعات ندارد و حالا که بخش زیادی از روزنامهها و نشریات منتقد را توقیف کردهاند گویا نوبت این است که به سراغ خود خبرنگاران و روزنامه نگاران بیایند و عملکرد آنان را زیر نظر بگیرند.»
مثال این گفتهی پوراستاد را میشود در حرفهای محمد رهبر جست: «اینها چند سال است که میخواهند بدانند دقیقاَ چه کسانی، کجا کار می کنند. حتی این اواخر از روزنامه کارگزاران خواسته بودند که همه افراد خود را معرفی کند.»
او میگوید: «این طرح هم برای شناسایی بیشتر خبرنگارهاست تا خبرنگارها را کمکم تصفیه کنند. الان کلی نیروهای حقالتحریر هست که نمی شناسند. بر اساس این دیتا بانک و با تحلیل قلم و مواضع افراد ، میتوانند بعد خبرنگارها را دستهبندی کنند. بعدا هم با اقداماتی مثل صدور پروانه فعالیت، نگذارند هر کسی در روزنامه ها کار کند.»
برخی تبعات منفی و شاید نتایج مثبت
بجز جلوگیری یا محدود کردن فعالیت خبرنگارانی که مشی فکریشان مطابق ارزشهای دولت نیست، این طرح چه عواقب احتمالی دیگری میتواند داشته باشد.
یک روزنامهنگار که نخواست نامش ذکر شود، میگوید: « اصل ماجرا این است كه از فردا شما به عنوان يک خبرنگار تنها وقتی به رسميت شناخته میشوید که در اين سايت مطالبتان ثبت شده باشد. ممکن است بعدها حتی بيایند به شما گير بدهند كه چرا فلان جا و يا در فلان مصاحبه به فلان شبكه خودت را خبرنگار معرفی كردی، تو كه در ارشاد سابقهای نداری!»
او میگوید موضع ارشاد در قبال خبرنگارهایی که با سایتها کار میکنند هم که مشخص است: «بسیاری از این خبرنگارها که با سایتها کار میکنند برای امنیتشان هم که شده نمیروند کپی مطالبشان را به ارشاد بدهند، برای همین حتی وقتی دستگیر شوند به آنها و بر اساس دیتابانک ارشاد، اتهامات سنگینتری میزنند.»
او از نظر حرفهای نیز طرح را دچار مشکل میداند و با اشاره به الزام ثبت مطالب به صورت ماهانه میگوید: «خبرنگارهای حقالتحرير كه كارشان ثابت نيست، قطعا مشكل خواهند داشت. چون يک حق التحرير ممكن است در يک بازه زمانی اصلا كاری به اسمش چاپ نشود و در يک دورهی دیگر خيلی مطلب داشته باشد. توی آن مدتی که مطلبی ندارند تکلیف چیست؟»
این روزنامهنگار البته سعی میکند آن سوی سکه را نیز ببیند: « به هر حال خبرنگارهای حقالتحريری اگر كاركرد منظمی داشته باشند، میتوانند در اين سايت برای خودشان سابقه درست كنند و از برخي مزايا مثل بيمه خويشفرما بهره ببرند. از تسهيلات برخوردار بشوند. چون تا حالا معمولا اين مزايا بيشتر به خبرنگارهای ثابت روزنامه تعلق میگرفته است. و اينكه به هر حال خبرنگارها صاحب يک آرشيو از فعاليتهایشان میشوند و خوب است.»
او در ادامه دوباره لحن سابقش را بازمییابد: «البته خب، از بس برخوردها با خبرنگارها خصوصاَ در اين يکی ۲ سال امنيتی بوده که طبیعیست که منفی باشيم. يعني شايد یک درصد هم قصدشان امنیتی نباشد، اما خب فضای غبار آلود ما را محتاط و ترسو میكند.»
تردید در موفقیت طرح ثبت خبرنگاران
طرح ثبت اطلاعات خبرنگاران در وزارت ارشاد چه با انگیزه مثبت باشد چه امنیتی، «محکوم به شکست است.» روزبه میرابراهیمی میگوید: «همانطور که طرح ثبت وبلاگها و وبسایتها موفقیتآمیز نبود، این طرح هم موفقیتآمیز نخواهد بود.» او در توضیح ادامه میدهد: «ممکن است یکسری از خبرنگارانی که به این رسمیتبخشی دولتی به هر عنوانی نیاز دارند وارد این برنامه شوند، ولی در جامعهی مطبوعاتی این امر همهگیر نخواهد شد.»
اطمینان میرابراهیمی وقتی از ناموفق بودن چنین طرحهایی حرف میزند، شاید در کلام بیتفاوت دیگران پیدا باشد. یکی از خبرنگارانی که او هم خواهان ذکر نشدن نامش است، ابتدا به تسهیلات عضویت در چنین سایت دولتیای اشاره دارد: «قبلا هم وام و کارتهای خبرنگاری به خبرنگارهایی که اسمشان را در ارشاد ثبت میکردند، داده میشد. از این طریق کار برای این دسته از خبرنگاران منظمتر و راحتتر پیش میرود.»
با اینهمه تاکید میکند: «ولی ما که استفادهای از تسهیلات نمیکنیم، اسممان را هم نمیدهیم. با این مسائل هم کاری نداریم.»
یکی دیگر از روزنامهنگاران بحث را پیوند میدهد به تجربهی یک سال گذشته که حاکمیت کسب کرده است: «این نشان میدهد که برخودهای امنیتی با خبرنگاران در طول یک سال ونیم گذشته هیچ جوابی نداده که ارشاد حالا آمده و میگوید خبرنگاران خودشان بیایند خبر دهند که چه میکنند.»
او میگوید: «این حرکت صرفاَ از احساس ضعف آنها در برابر گردش اطلاعات که خصوصاَ در طول اعتراضات مردمی برایشان گاه فلجکننده بوده، ناشی میشود و نتیجهی رضایتبخشی هم برایشان نخواهد داشت.»
مریم میرزا
تحریریه: فرید وحیدی