نشر کتاب؛ رکود و ابهام
۱۳۸۵ فروردین ۵, شنبهرونق «نهضت کتابخوانی» از وعدههای دولت جدید است و وزیر تازه منصوب شدهی ارشاد، حسین صفار هرندی، نیز در نخستین دیدارش با خبرنگاران بر آن تاکید کرد. اکنون که هفت ماهی از آن زمان میگذرد نشر ایران در رکودی کمسابقه به سر میبرد.
از ابتدای بهمن ماه و پس از ارائهی لایحهی بودجه سال آینده به مجلس بحث در مورد کاهش بودجه در زمینههای مختلف از بحثهای اصلی اقتصادی کشور بوده است. یکی از موارد مهمی که با سیاستهای اعلام شدهی دولت در تناقض است کاهش بودجهی فرهنگی است که در صورت عدم تغییر، امکانی برای رونق کتابخوانی فراهم نمیکند. ظاهرا بخشی از این بودجهی کاسته شده قرار است به توسعهی کتابخانهها اختصاص یابد اما در این توسعه خرید کتاب از اولویتها نیست! فاطمه رهبر عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، ۸ بهمن ماه، به خبرگزاری مهر گفته است «نمایندگان مجلس شورای اسلامی اعتقاد دارند که سهم بخش نشر و کتاب در لایحه بودجه سال آینده بسیار کم است و سعی خواهیم کرد که سهم این بخش را افزایش دهیم.» اما واقعیت این است که نمایندگان عمدتا امکان جابهجایی بودجه را دارند و به هر بخشی بیفزایند باید از بخشی دیگر بکاهند. مثلا برای افزایش بودجهی کتابخانههای عمومی که ۵۴ درصد کاهش داشته باید از یارانههای خرید کاغذ مایه گذاشت.
غلامرضا میرزائی ، نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی ۱۸ دیماه اعلام کرده «کمیسیون فرهنگی قصد دارد با بررسی ابعاد مختلف موضوع کندی روند تولید کتاب ، راهکار قانونی برخورد با این بحران را در قالب سئوال و تذکر به وزیر مربوطه و یا تحقیق و تفحص از وزارت ارشاد پی گیری خواهیم کرد.»
عجیب اینجاست که نه این کاهش و نه دشواریهایی که در دولت جدید برای انتشار کتاب به وجود آمده اعتراض چندانی میان ناشران و نهادهای وابسته به نشر به دنبال نداشته است. یکی از ناشران با سابقه معتقد است «بدون اعتراض هم همه جور اهرم فشار در اختیار ارشاد است و بسیاری از ناشران از ترس به خطر افتادن وام و یارانه و دیگر کمکها ترجیح میدهند سکوت کنند.»
سیاستهای فرهنگی در ربع قرن گذشته ظاهرا بنا را بر وابسته کردن هر چه بیشتر ناشران به دولت و ارگانهای دولتی گذاشته است؛ یارانههای واردات کاغذ، وامها و کمکهای جور واجور از جمله مواردی هستند که رفته رفته استقلال ناشران را از میان بردهاند. از اینها گذشته نظارت و ممیزی قبل و بعد از کتاب کار نشر را به سرمایهگذاری پرخطری بدل کرده است. کتابهایی که ماهها در انتظار مجوز و ترخیص میمانند و کتابهایی که جمع آوری و خمیر میشوند همه سرمایههایی هستند که از گردش بازمیمانند و صنعت نشر را محتضر میکنند.
بسیاری از صاحبنظران یکی از دلایل رکود نشر را چگونگی حمایتهای دولتی میدانند. به اعتقاد این عده که در میانشان هم نمایندهی مجلس یافت میشود و هم ناشر، یارانههای کاغذ از جمله باعث افزایش بیرویه و غیرواقعی قیمت کاغذ در بازار آزاد شده است. اینان معتقدند سوء استفاده از کاغذ دولتی باعث شده بخش بزرگی از یارانهها به مصرف کنندگان تعلق نگیرد. شاید این امر در افزایش بیتناسب تعداد ناشران در سالهای اخیر بیتاثیر نباشد. در حالی که در انگلستان تنها ۳۰۰۰ ناشر وجود دارد در ایران بیش از ۸۰۰۰ ناشر ثبت شده داریم. از سوی دیگر در مقابل ۳۰۰۰۰ کتابفروشی در انگلستان در ایران تنها ۱۲۰۰ کتابفروشی وجود دارد. بخش اعظم ناشران ایران غیر فعالند. ناشران درسال گذشته حدود ۱۷ هزار کتاب چاپ اول و در مجموع ۳۵ هزار عنوان کتاب منتشر کردهاند که بخش بزرگی از آن را کتابهای درسی، کمک درسی و کتابهای مذهبی و تبلیغی تشکیل میدهد.
ظاهرا قصد ارشاد در محدود کردن وام بانکی که ۹ درصد بهرهی ۱۹ درصدیاش به وسیله کمکهای دولتی تامین میشود، کم کردن خرید کتاب برای کتابخانهها و اقداماتی نظیر این، تامین کنندهی نظر کسانی است که معتقدند یارانهها باید به سوی مصرف کننده سوق داده شود. اما سیاستهای سختگیرانهی ارشاد در ماههای گذشته حکایت از تدبیرهایی دارد که چه بسا وضع انتشار کتاب را به یک دهه پیش بازگرداند. در ماههای گذشته کتابهایی که قبلا مجوزشان طی دو تا ده روز صادر میشد باید ماهها منتظر اجازه بمانند و حتا کتابهای چاپ شده برای «اعلام وصول»، یعنی اجازهی خروج از چاپخانه و پخش، باید ماهها در انتظار به سر برند. از این گذشته تصمیم ارشاد مبنی بر ضرورت کسب مجوز برای چاپهای بعدی کار ناشران را با دشواریهای تازه و ناامنیهای بیشتری روبرو کرده است. وضع در ماههای گذشته چنان بوده که حتا کتابهایی که بیش از ده بار منتشر شدهاند، از جمله بسیاری از آثار صادق هدایت، مجوزی برای انتشار مجدد دریافت نکردهاند. اول بهمن ماه مدیر نشر مروارید در گفتوگو با خبرنگارایسنا گفته بود «در حال حاضر بیش از ٥٠ روز است كه چاپهای یازدهم باغ آینه احمد شاملو، و بیستودوم زمستان، هجدهم آخر شاهنامه، چهاردهم از این اوستا و سیزدهم ارغنون از مهدی اخوان ثالث در مرحله اعلام وصول متوقف شدهاند.» او معتقد است «تداوم این روند، ورشكستگی ما را موجب خواهد شد.»
اواخر بهمن ماه سال پیش نیز کمیته تحقیق و تفحص از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بررسی نمونههایی از کتابهای منتشر شده در چهار سال آخر ریاست جمهوری خاتمی به این نتیجه رسید که بیش از ۷۸ درصد کتابهای بررسی شده مسئلهدار هستند. در این بررسی از میان ٦٥٩ عنوان کتاب که همگی در فاصله زمانی تابستان ٧٨ تا تابستان ٨١ منتشر شده اند تنها ١٥٥ عنوان کتاب تایید شدند. بیش از ۸۰ درصد کتابهای بررسی شده کتابهای داستان و رمان بودهاند.
چندی پیش سردبیر سابق کیهان و وزیر فعلی ارشاد، حسین صفار هرندی در مورد سانسور کتاب به خبرنگاران گفته بود: «ممیزی كتاب به هیچوجه سلیقهای نیست و ما قصد داریم كه قانون را رعایت كنیم، البته شاید پیش از ما كسانی بودهاند كه سلیقهای عمل كردهاند، اما ما تصمیم داریم كه از انتشار كتابهایی كه توهین به فهم خواننده به شمار میروند و كتابهایی كه اندیشههای خاصی را ترویج میدهند و پیش از این مجوز گرفتهاند، جلوگیری كنیم.»
شاید ناروشنی مفاهیمی چون «توهین به فهم خواننده» و «ترویج اندیشههای خاص» تمثیلی از ناروشنی وضعیت نشر در ماههای گذشته و آینده باشد.
بهزاد کشمیریپور، گزارشگر صدای آلمان در تهران