نخستین سرود ملی ایران؛ از مظفرالدین شاه تا میرحسین موسوی
۱۳۸۸ بهمن ۸, پنجشنبهمظفرالدین شاه (۱۲۳۲−۱۲۸۵) از نه سالگی ولیعهد ناصرالدین شاه بود و شاید اگر پدرش ترور نمیشد، ولیعهد نیز از دنیا میرفت. با اینهمه او آنقدر پادشاهی کرد تا نخستین سرود ملی ایران برای اولین و آخرین بار هنگام ورودش به پاریس نواخته شود و چند ماه پیش از مرگش، فرمان مشروطه را امضاء کند.
سرودی که فقط یکبار نواخته شد
نخستین سرود ملی ایران در اصل موسیقی بدون کلامی بود که برای پیانو نوشته شد. این سرود را بیش از یک قرن پیش ژان باتیست لومر، نظامی موسیقیدان فرانسوی ساخت. او در دوران ناصرالدینشاه برای تدریس موسیقی به دانشجویان دارالفنون به ایران آمده بود و همزمان با مظفرالدین شاه در تهران درگذشت.
سالهای آخر حکومت مظفرالدین شاه و دو شاه دیگر سلسله قاجار، سالهای ناآرامیهای گسترده و درگیری با مشروطهخواهان بوده است؛ پسرش، محمد علی شاه، آنقدر مشغول به توپ بستن مجلس شورای ملی بود که فرصتی برای شنیدن سرود ملی نداشت؛ شاه آخر قاجار، احمدشاه هم جوان و خام بود و از پس شرایط ملتهب آن روزگار برنمیآمد. در این اوضاع سرود ملی که مناسبتی برای نواختنش پیش نمیآمد فراموش شد. ظاهرا لومر این اثر را چند بار با ارکستر نظامی نیز اجرا کرده، اما نواختن آن در مراسم رسمی، جز همان یک بار در پاریس، دیگر تکرار نشد.
سلسلهی قاجار از زمان ترور ناصرالدین شاه به سراشیبی افتاده بود. دو پادشاه آخر قاجار روی هم به اندازهی نصف دوران ناصرالدین شاه هم سلطنت نکردند. هر دو هم خارج از ایران، یکی در ایتالیا و دیگری در فرانسه، از دنیا رفتند. دو شاه دودمان پهلوی نیز از این لحاظ سرنوشت مشابهی داشتند، گرچه دوران حکومتشان طولانیتر بود.
سرود "ملی" در مدح شاه و دودمان پهلوی
رضا شاه پهلوی در دوران پادشاهی خود (۱۳۰۴−۱۳۲۰) تنها یک سفر خارجی در سال ۱۳۱۳ به ترکیه داشت و رئیس جمهور این کشور، کمال آتاتورک را الگوی حکومتداری میدانست. همین سفر ضرورت و انگیزه ساخته شدن «سرود شاهنشاهی» شد. به رضا شاه خبر داده بودند، در مراسم استقبال از او لازم است سرود رسمی کشورش نواخته شود و دربار نوپای ایران تازه متوجه شد که سرود ملی ندارد. او نیز به یک انجمن ادبی و گروه موزیک ارتش دستور ساختن سرود را داد. به این ترتیب سرودی ساخته شد که همانطور که از نام و از متن آن پیداست بیش از آنکه «ملی» باشد، «شاهنشاهی» بود.
سرود رسمی دوران پهلوی با آرزوی زنده بودن "شاهنشه"ی شروع میشود که جاویدانی کشور از "فر" اوست. در سطر بعدی ادعا میشود: «کز پهلوی شد ملک ایران – صد ره بهتر زعهد باستان.» شاید بر اساس همین تصور، یا توهم، باشد که فرزند رضا شاه، هفت سال پیش از آن که تاج و تختش را از دست بدهد، در جشنهای دو هزار و پانصد سال شاهنشاهی، جلوی آرامگاه بنیانگذار امپراتوری هخامنشی ایستاد و به او گفت:
«كورش
ما امروز در برابر آرامگاه ابدی تو گرد آمدهايم تا بتو بگوییم
کورش آسوده بخواب که ما بيداريم.»
به هر تقدیر سرود شاهنشاهی تا سال ۱۳۵۷ سرود رسمی ایران ماند و حتا در سینماها و پیش از نمایش فیلمها نیز پخش میشد.
«ای ایران»، مشهورترین سرود غیررسمی ملی
در دوران محمدرضا پهلوی سرود دیگری نیز ساخته شده که تا امروز، و حتا در جمهوری اسلامی، بیش از هر سرود دیگری از سوی مردم به عنوان سرود ملی پذیرفته شده: سرود «ای ایران» که شعر آن را حسین گل گلاب سروده و روحالله خالقی روی آن آهنگ گذاشته است. این سرود سال ۱۳۲۳ در دوران جنگ جهانی دوم ساخته شد و شعر ان ظاهرا در واکنش به اشغال ایران توسط نیروهای متفقین نوشته شده است.
«ای ایران» نخستین بار به صورت همخوانی گروه کر و در یکی از تالارهای دانشکده افسری کنونی اجرا شد. کمی بعد اجرای دیگری از این سرود با صدای بنان ضبط و از رادیو نیز پخش شده است. سرود ای ایران به دلیل محبوبیتی که میان اقشار گوناگون دارد، تا کنون به وسیله افراد و گروههای موسیقی گوناگونی اجرا شده. یکی از تازهترین اجراهای «ای ایران» کار مشترک جمعی از هنرمندان سرشناس سینما و تئاتر است.
در سالهای ابتدایی جمهوری اسلامی، سرود «ای ایران» به عنوان سرود ملی از رادیو و تلویزیون دولتی زیاد پخش میشد. این سرود هنوز نیز هر جا نیاز به تحریک عواطف و تهییج مردم احساس شود، مانند روزهای نزدیک به انتخابات، مورد استفاده قرار میگیرد. به رغم استقبالی که از این سرود میشود، برخی معتقدند که بخشهایی از شعر آن بسیار اغراقامیز است.
جمهوری اسلامی و سرودهای ناآشنا
در جمهوری اسلامی دو سرود به عنوان سرود رسمی و ملی ساخته شده است. سرود نخست با عبارت «شد جمهوری اسلامی به پا...» آغاز میشد و در سال ۱۳۷۱ جای خود را به سرود کنونی جمهوری اسلامی داد. سرود جدید که در آن از تعبیرهایی مانند «پیام امام»، و «فریاد شهیدان» استفاده شده، مانند سرود نخست هیچگاه در میان مردم محبوب نشد. شعر و ملودی این سرودها چنان است که حتا در ذهن بسیاری از آنها که خواهان یا مجبور به تکرارشان هستند نیز نمیماند.
غریبه ماندن این سرودها ظاهرا فقط شامل خود ایرانیان نمیشود. در ماه نوامبر سال ۲۰۰۹ در مراسم استقبال رسمی از محمود احمدینژاد در کاراکاس، به جای سرود جمهوری اسلامی، سرود شاهنشاهی نواخته شد. دولت ایران این خبر را تکذیب کرد، اما فیلمهای این مراسم به شکل وسیعی در اینترنت منتشر شده است.
احیای سرودهای ملی قدیمی
از سالها پیش عدهای از موسیقیدانان تلاشهایی برای گردآوری سرودهای ملی و میهنی ایران کردهاند. احیای نخستین سرود ملی ایران و ارائهی اجرای جدیدی از آن، یکی از این تلاشها به شمار میرود. این کار توسط ارکستر ملل ایران به عنوان بخشی از نخستین کنسرت این گروه در مهرماه سال ۱۳۸۴ در تالار وحدت اجرا شد. سرپرستی و رهبری این ارکستر را پیمان سلطانی بر عهده دارد.
آنگونه که پیمان سلطانی میگوید، این ارکستر قرار بود کار خود را با حمایت سازمان میراث فرهنگی ادامه دهد، اما این سازمان به وعدههای خود عمل نکرد. به این ترتیب ارکستر ملل بزرگترین ارکستری است که از سوی بخش خصوصی حمایت مالی میشود. در این ارکستر مجموعهای از سازهای شرقی و غربی همنوازی میکنند و اغلب نوازندگان ان را جوانان تشکیل میدهند.
سلطانی برخی از آهنگسازان را دعوت به همکاری کرد تا قطعات انتخاب شده را برای اجرا توسط ارکستر ملل تنظیم کنند. یکی از این آهنگسازان سیاوش بیضایی بود که تنظیم سرود «ایران جوان» را بر عهده گرفت. ارکستر ملل در نخستین اجرای خود از گروهی از نوازندگان کشور ارمنستان و ۷۲ نوازنده ایرانی تشکیل شده بود. قرار بود یک گروه کر هم ارکستر را همراهی کند که اجازهی رفتن بر صحنه را دریافت نکرد.
ظاهرا گذاشتن شعر بر روی ملودی به جامانده از لومر فرانسوی، ابتکار رهبر ارکستر ملل بوده که اینکار را بر عهدهی بیژن ترقی گذاشت. بیژن ترقی، که اردیبهشت ۱۳۸۸ درگذشت، از معروفترین ترانهسرایان ایران است. تقریبا خوانندهی مشهوری نیست که در شش دههی گذشته یکی از ترانههای ترقی را نخوانده باشد. بیژن ترقی اواخر عمرش گلایه میکرد که گرچه مردم هنوز ترانههای او را میشناسند و زمزمه میکنند، خودش سالهاست فراموش شده و کسی سراغش را نمیگیرد. سرود کهنسال ملی ایران در نخستین کنسرت ارکستر ملل، با شعر ترقی و صدای سالار عقیلی اجرا شد.
اختلاف رهبر ارکستر با سالار عقیلی
اجرای سرود «وطنم وطنم» از سویی با استقبال فراوانی روبرو شد، از سوی دیگر جدلها و حواشی بسیاری به دنبال داشت. یکی از اختلافها میان سلطانی و سالار عقیلی بر سر اجرای بیاجازهی این سرود توسط خواننده در کنسرتها و در تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی درگرفته است. با اوج گرفتن پخش سرود و افزایش محبوبیت ان، اختلافها نیز اوج گرفت. سلطانی ۱۴ مرداد ماه ۸۸ در گفتوگو با روزنامه امتیاز گفت: «سالار عقیلی آدم فرصتطلبی است و حق خواندن این قطعه را ندارد.» او میگوید: «در سال ۸۴ قرار بود شجریان به همراه ارکستر ملل این قطعه را در تخت جمشید اجرا کند اما نتوانستیم مجوز آن را دریافت کنیم. او که نیامد پذیرفتم با یک خواننده دیگری کار کنم و با یک اجرای تحمیلی با سالار عقیلی کار کردم.» به رغم این اظهارات، در کنسرت دیگر ارکستر ملل در تالار وزارت کشور، آذر ماه ۸۷، نیز عقیلی این سرود را خوانده است.
پیمان سلطانی میگوید، با این استدلال که سرود «وطنم وطنم» رسما و قانونا به نام او ثبت شده، کتبا از صدا و سیمای جمهوری اسلامی خواسته، از پخش بدون مجوز آن خودداری کنند، اما به این درخواست توجهی نشد و به او «رودست زدهاند.» ظاهرا سالار عقیلی نیز با تلویزیون مشکلاتی دارد. همان روز ۱۴ مرداد، سایت «موسیقی ما» با اشاره به شایعهی ممنوعیت پخش صدا و تصویر عقیلی در تلویزیون، از قول او نوشت: «در هرحال بعد از انتخابات و آن اتفاقات من تصمیم گرفتم كه دیگر برای اجرا به تلویزیون نروم.»
دست بردن در شعر بیژن ترقی
در برخی از اجراهای این سرود، از جمله اجراهای سالار عقیلی در تلویزیون، در دو جای شعر بیژن ترقی دست برده شده؛ یکی تبدیل "همآواز" به "هوادار" در عبارت « بشنو سوز سخنم
که هم آواز تو منم بشنو سوز سخنم
که هم آواز تو منم بشنو سوز سخنم
که هم آواز تو منمبشنو سوز سخنم، که همآواز تو منم» و دیگری افزودن «ز اصالت ایران کهن» بعد از عبارت «به صلابت ایران جوان.» مشخص نیست که سراینده سرود در جریان این تغییرات بوده است یا خیر. اما شواهد نشان میدهد که لااقل تغییر دوم اساسا برخلاف منظور او بوده است.
بیژن ترقی در یادداشتی که پس از اجرای نخست ارکستر ملل نوشته و در سایت رسمی ارکستر منتشر شده، نشان میدهد که در انتخاب کلماتش دقت داشته است. او مینویسد: «این سرود برای من تنها جنبه وطنی، ملی و میهنی داشت، بنا براین نه سیاسی بود نه چیز دیگری، برای همین با یک سوز خاص و با یک امید به آینده این سرزمین که امیدوارم جوانها آن را آباد کنند این ترانه را سرودم و اسمش را هم گذاشتم "ایران جوان".» یکی از ویژگیهایی که این سرود را از دیگر سرودهای ملی متمایز میکند، اشاره به وجود اقوام و فرهنگهای مختلفی است که مردم ایران را تشکیل میدهند:
«همه با یک نام و نشان / به تفاوت هر رنگ و زبان ...»همه با یک نام و نشان
به تفاوت هر رنگ و زبان
همه با یک نام و نشان
به تفاوت هر رنگ و زبان
شکایت از رهبر ارکستر ملل به وزارت ارشاد
اختلافنظرها بر سر این سرود به همین جا ختم نمیشود. در سال ۱۳۸۷ رهبر ارکستر سمفونیک وقت ایران، منوچهر صهبایی، در نامهای به رئيس دفتر امور موسیقی وزارت ارشاد، پیمان سلطانی را متهم کرد، از تحقیقات او در مورد سرودهای ملی و میهنی ایران سوء استفاده کرده و موسیقی سرود "وطنم وطنم" را از اسنادی که در اختیار او گذاشته، استحراج کرده است. پیمان سلطانی در پاسخی که در روزنامه همشهری نیز منتشر شده مینویسد، نت این اثر و اجرای آن توسط خود آهنگساز بر روی صفحهی گرامافون موجود است و هر کس میتواند بر این مبنا اجرای جدیدی از آن ارائه کند.
در مورد این اختلاف و مشاجره با سالار عقیلی بر سر اجرای این اثر در کنسرتهایش نکات مبهم فراوانی وجود دارد. به ویژه آنکه سیاوش بیضایی که در هر دو کنسرت ارکستر ملل از او به عنوان تنظیم کننده این سرود نام برده شده، در این مورد کمتر سخن گفته است.
تقدیم رسمی «وطنم وطنم» به میرحسین موسوی
در مبارزات انتخاباتی دهمین دوره ریاست جمهوری، حامیان میرحسین موسوی بیش از طرفداران دیگر نامزدان، از سرود «وطنم وطنم» در تبلیغات خود استفاده کردهاند. دو روز پیش از برگزاری انتخابات، بیستم خرداد ۸۸، رهبر ارکستر ملل با انتشار نامهای، این سرود را رسما به میرحسین موسوی تقدیم کرد.
پیمان سلطانی در نامهی خود خطاب به موسوی مینویسد: «ضمن اعلام حمایت معنوی از جنابعالی و آرزوی موفقیت برای شما در عرصه انتخابات، سرود ایران جوان (وطنم وطنم) را که مدتی است به عنوان اثری شنیداری جهت تهییج روحیات ملی – میهنی توسط ستاد انتخاباتی شما مورد استفاده قرار میگیرد به طور رسمی به جنابعالی تقدیم میدارد.»
سلطانی در نامهی خود که همانروز در بسیاری از پایگاههای خبری، از جمله سایت خبرگزاری سازمان میراث فرهنگی، منتشر شد، ارکستر ملل ایران را «نهادی فرهنگی و غیرسیاسی» معرفی میکند. او همچنین با اشاره به وظیفهی «هنرمند واقعی در جهت رسانیدن جامعه به اهداف و آرمانهای انسانی»، یکی از رسالتهای هنرمندان را خاموش نبودن و «بیان صریح آرمانهای خود» عنوان کرده است.
دریا دادور و اجرای دیگری از نخستین سرود ملی
سرود وطنم وطنم به وسیله خوانندگان و گروههای دیگری نیز در داخل و خارج از کشور اجرا شده است. از این اجراها میتوان به دو خوانندهی سوپرانو در خارج، شقایق کمالی و دریا دادور، اشاره کرد. شقایق کمالی این اثر را بر اساس تنطیم سیاوش بیضایی خوانده و دادور همراه با پیانو و فلوت.
ویدئو کلیپ کار دریا دادور، که بسیار مورد استقبال قرار گرفته و دهها هزار بار از سایت یوتیوب دانلود شده، به فیلمهای قدیمی میماند. بسیاری از منتقدان موسیقی یکی از ویژگیهای کارهای دریا دادور را، که در اجرای این سرود نیز برجسته است، دقت و توانایی او در انتقال حس کلمات و شفافیت صدای او میدانند.
بهزاد کشمیریپور
تحریریه: بابک بهمنش