میلان کوندرا و اتهام جاسوسی
۱۳۸۷ مهر ۲۳, سهشنبهمیلان کوندرا یکی از سرشناسترین نویسندگان چک است که در ایران نیز ترجمههای آثار او خوانندگان بسیاری دارد. کوندرا تا سال ۱۹۹۰ که «نظام سوسیالیستی واقعاَ موجود» بر کشورش حاکم بود، از مخالفان و منتقدان سرسخت این نظام به شمار میآمد. اینک اما انتشار سندی اعتبار و وجههی کوندرا را زیر علامت سؤال قرار داده و در بارهی عیار مخالفت او با نظام سوسیالیستی سابق حاکم بر چکسلواکی تردیدهایی ایجاد کرده است.
ادارهی بررسی کارنامهی رژیم کمونیستی سابق در جمهوری چک چند روز پیش سندی انتشار داد که به موجب آن کوندرا برای سازمان امنیتی رژیم یادشده جاسوسی میکرده است. کوندرا این اتهام را رد کرده است، اما اداره مربوطه بر درستی سند تآکید دارد.
کوندرا: امکان ندارد
کوندرا در مصاحبهای تلفنی با خبرنگار خبرگزاری چک، در حالی که لحنی آشکارا خشمگین و عصبی داشت، اتهام جاسوسی را مطلقاَ پوچ و بیاساس خواند. او گفت: « شما با این خبر من را حیرتزده کردید، چون اصلاَ انتظارش را نداشتم. تا دیروز من از چنین ماجرایی بیخبر بودم. در واقع این ماجرا اصلاَ اتفاق نیفتاده است.» کوندرا در ادامهی مصاحبه، ادارهی بررسی کارنامهی رژیم کمونیستی سابق را متهم کرد که به اشاعهی دروغ علیه او دست زده است.
در سند انتشاریافته آمده است که کوندرا در یکی از روزهای ماه مارس ۱۹۵۰ با رجوع به یکی از دوائر «پلیس مردمی» از یک همدانشجو و چمدان او خبر داده و گفته است که حتی میداند در آن چمدان چیست. کوندرا در ادامه میگوید که نام واقعی همدانشجویش میروسلاو دورژاچک است.
دورژاچک سال ۱۹۴۸، پس از تسلط کمونیستهای بر چکسلواکی به آلمان میگریزد و در آنجا به استخدام سازمان جاسوسی آمریکا، موسوم به سی آی سی درمیآید. وی سپس برای انجام مأموریت مخفی با نام مستعار به جمهوری چکسلواکی برمیگردد. ظاهراَ با اطلاعاتی که کوندرا در اختیار «پلیس مردمی» رژیم کمونیستی سابق گذاشته دورژاچک دستگیر و به ۲۲ سال حبس محکوم میشود و سرانجام پس از طی ۱۴ سال از این محکومیت از زندان رهایی مییابد.
یافتن سند، اتفاقی تصادفی
وویچک ریپکا، سخنگوی ادارهی بررسی کارنامهی رژیم کمونیستی سابق جمهوری چک، میگوید که سند مربوط به جاسوسی میلان کوندرا به طور تصادفی پیدا شد. به گفتهی وی، این سند در چارچوب تحقیق آدام هرادلیک در بارهی نحوهی ماجرای لورفتن میلوسلاو دورژاچک به دست آمد و به این احتمال میدان داد که شاید کوندرا او را لو دا ده است.»
کوندرا اما میگوید که کل ماجرا برای او مبهم و غیرقابل توضیح است، چرا که وی نه دورژاچک را میشناسد و برایش غیرقابل تصور هم هست که چنین فردی را لو داده باشد. او حتی احتمال چنین اقدامی را هم از سوی خودش منتفی میداند، زیرا « کسی که چنین کاری میکند باید انگیزهای داشته باشد. من میدانم که نامم در اسناد سازمان امنیت رژیم سابق موجود است، که البته علتش برای خودم هم یک معماست. وی آخر من چگونه میتوانستهام کسی را که نمیشناسم لو بدهم.»
اما ادارهی بررسی کارنامهی رژیم کمونیستی سابق بر اصالت سند و درستی ادعای خود پافشاری میکند و بر آن است که نویسندهی رمان معروف «بار هستى» در سالهای جوانی جاسوسی کرده و با این کار سرنوشت ناگواری را برای دورژاچک رقم زده است. این اتهام به ویژه از آ ن رو سنگین و حیرتانگیز است که کوندرا تا سال ۱۹۶۸، یعنی تا حملهی تانکهای اتحاد شوروی به چکسلواکی برای متوقفکردن روند اصلاحات در این کشور، از کمونیستهای اصلاحطلب به شمار میرفت و پس از این ماجرا به صف مخالفان و منتقدان پیگیر رژیمهای کمونیستی پیوست. درونمایهی بسیاری از آثار کوندرا را انتقاد به رویکردها و شیوههای نظامهای تمامیتخواه تشکیل میدهد.
شناخت بیشتر از کوندرا؟
در همین حال، ادارهی بررسی کارنامهی رژیم کمونیستی چکسلواکی خبر از وجود گواهانی میدهد که محتوای سند یافتشده را تأیید میکنند و لذا دلیلی وجود ندارد که نسبت به اصالت آن شک و تردید شود. رسانههای جمهوری چک نیز در این میان آشکارا در مورد ماجرای کوندرا به اظهار نظر پرداختهاند. مجلهی معروف «رسپکت» نوشته است، که سند جدید احمتالاَ راهگشای درک و دریافت بهتر ما نسبت به کوندرا و رویکردها وکارنامهی او خواهد شد. او پس از مهاجرت تبعیدگونه به فرانسه همهی ارتباطات خود با جمهوری چک را قطع کرد و حتی نوشتن به زبان مادری را هم متوقف کرد و آثارش را تنها به زبان فرانسه نوشت.
آثار معروف کوندرا، همچون «بار هستى» ، «شوخى» ، «زندگى جاى ديگرى است» و «والس خداحافظى» به بسیاری از زبانهای دنیا و از جمله به فارسی نیز ترجمه شدهاند.