مناسبات آلمان و روسیه: میان بدگمانی و همکاری
۱۳۸۶ دی ۷, جمعه
رفتار او با مرد قدرتمند کرملین، سرد و عملگرایانه است. فرانک والتر اشتاینمایر وزیر امور خارجهی آلمان نیز اگر چه همین خطمشی را دنبال میکند، ولی نزد دیمیتری مدودف جانشین احتمالی پوتین، در پی نزدیکی شخصی هم میگردد.
اگر موضوع بر سر مناسبات بازرگانی باشد، همه چیز میان آلمان و روسیه روشن است. چندی است که شرکتهای هر دو کشور، مشترکا گاز استخراج میکنند که قرار است از طریق لولههای برنامهریزی شدهی آلمانی ـ روسی منتقل شود. فرانک والتر اشتاینمایر وزیر امور خارجهی آلمان نگذاشت فرصت حضور در مراسم بهرهبرداری گاز در سیبری غربی از دست برود. در این مراسم فرصتی پیش آمد تا او با آشنای قدیمی خود دیمیتری مدودف، نامزد پیشنهادشده توسط پوتین برای مقام ریاستجمهوری دیدار کند.
اگر چه انتخابات دمکراتیک گونهی دیگری عمل میکنند، اما اشتاینمایر این تحولات را نشانهای از تداوم سیاست میداند و میگوید: «هر دو طرف میخواهند مناسبات میان خود را در راستای اروپا ادامه دهند و به باور من، مناسبات شخصی نیز این امر را تضمین میکند».
وزیر امور خارجهی آلمان، مدودف را که مورد اعتماد پوتین است، از زمانی که رییس دفتر صدراعظمی شرودر بود میشناسد و شرودر هم چنان که معروف است، مناسبات دوستانهای با پرزیدنت پوتین داشت. روش آنگلا مرکل کاملا متفاوت است: اگر چه او هم مناسبات با روسیه را فوقالعاده مهم میداند، ولی فاصلهی معینی را با پوتین حفظ میکند.
صدور مواد انرژی از روسیه، برای آلمان هر اندازه هم مهم باشد، هنگامی که مساله بر سر موضوعاتی چون حقوق مدنی باشد، مرکل در مقایسه با سلف خود، به مراتب گذشت کمتری میکند. اینکه پلیس روسیه تظاهرکنندگان مسالمتجو را به کرات کتک میزند و بازداشت میکند، چیزی نیست که مرکل در مورد آن سکوت کند.
مرکل میگوید: «حق تظاهرات به این معنا نیست که کسی انحصار قهر دولتی را مورد پرسش قرار دهد. اما وقتی کسی کاری نکرده، بلکه تنها در راه تظاهرات است، به نظر من موضوع دیگری است».
ارعاب اپوزیسیون، پیش و در جریان انتخابات دوما در اوایل ماه دسامبر، برای مرکل چونان خاری در چشم بود. تفسیر توماس اشتگ سخنگوی دولت دربارهی این انتخابات چنین بود: «نمیتوان هیچ تردیدی داشت که برپایهی معیارها و استانداردهای ما، این انتخاباتی آزاد، برابر و دمکراتیک نبود».
در موضوعات مهم سیاست بینالمللی هم آلمان و روسیه خطمشی یکسانی ندارند، چه در مورد ایران و چه در مورد کوسوو. در سال ۲۰۰۷ پیمان تازهای میان روسیه و اتحادیهی اروپا بسته نشد. هنوز چند هفته بیشتر از سال نگذشته بود که پوتین در کنفرانس امنیتی مونیخ، به دولت آمریکا به خاطر نقشهی استقرار سیستم پدافند موشکی در اروپای شرقی حمله کرد. آنگلا مرکل سعی کرد میانجیگری کند، اما بیهوده بود.
تحلیل «یان تخاو» عضو «جامعهی آلمان برای سیاست خارجی» چنین است: «بغرنجی وضعیت در آن است که بهایی که روسیه برای همکاری میخواهد معلوم نیست. روسیه تصمیم گرفته سخت باشد، اما نگفته که چگونه میتوان این سختی را حل کرد. خانم مرکل تلاش شخصی خود را کرد، ولی فصل مشترکی وجود نداشت. وقتی آنان دیدار میکنند، در تصاویر هم میتوان این مساله را دید. آنان با هم نیستند، بلکه در کنار یکدیگرند».
این «در کنار یکدیگر بودن» به سخن مرکل «همکاری راهبردی» نامیده میشود، طرحی که همکاری و انتقاد میپذیرد، اما نه نزدیکی زیاد.
Nina Werkhäuser / رادیو دویچهوله