محمدعلی سپانلو، "شاعر تهران" درگذشت
۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۲, سهشنبه
«من در آبان به دنیا آمدم - نوزده سال پس از آغاز قرن خورشیدی ما - آبان، فرشته آب و فراوانی، اما حداقل دو کتاب از پانزده کتاب شعر و بسیاری از سطرهای من، از نام و فضای بیابان غبارآلود شده است. در جستوجوی رابطهای میان روح و خاک، تا شاید شورهزار شکوفا شود، از کویر ستایشها نوشتم و بارها از خود پرسیدم: آیا کسی که زاده آبان است/ آیینهدار عکس بیابان است؟»
اینها چند سطری از نوشتهی "آبان و بیابان" در مقدمه گزینه اشعار سپانلوست در چاپ اول آن در سال ۱۳۸۳. شاعر زاده آبانماه که در سال ۱۳۴۲ نخستین مجموعه شعر او با نام "آه ... بیابان" منتشر شد، در پنج دهه فعالیت ادبی خود بیش از ۶۰ اثر از جمله کتاب شعر، ترجمه، نقد و پژوهش ادبی منتشر کرد.
از مجموعههای شعر او میتوان به "رگبارها"، "پیادهروها"، "نبض وطنم را میگیرم"، "تبعید در وطن"، "ساعت امید"، "فیروزه در غبار"، "پاییز در بزرگراه" و "قایقسواری در تهران" اشاره کرد. آخرین مجموعه شعر سپانلو "افسانه شاعر گمنام" نام دارد که در سال ۱۳۹۱ منتشر شد.
یکی از ویژگیهای آثار سپانلو اشارههای مکرر او به مکانهایی در شهر تهران است که در شعر به واقعیتی اسطورهای تبدیل میشوند. او را "شاعر تهران" میخوانند، اما در برخی از آثارش تهران شهری است که میتواند در هر گوشهای از جهان باشد.
بیشتر بخوانید: هفتاد سالگی محمدعلی سپانلو یکساله شد!
سپانلو برگردان آثار نویسندگان مطرحی چون آلبر کامو و ژان پل سارتر را نیز در کارنامه خود دارد. از برخی از این آثار میتوان به برگردان"آنها به اسبها شلیک میکنند" (هوراس مککوی)، "مقلدها" (گراهام گرین)، "عادلها" (آلبر کامو)، "کودکی یک رئیس" (ژان پل سارتر)، "دهلیز و پلکان" (شعرهای یانیس ریتسوس) و "گیوم آپولینر در آیینه آثارش" (شعرها و زندگینامه گیوم آپولینر) اشاره کرد.
محمدعلی سپانلو تجربه نقشآفرینی در فیلم را هم در کارنامه خود دارد. او که در سالهای دور تجربه حضور در فیلمهای "آرامش در حضور دیگران" (ناصر تقوایی ۱۳۵۱)، "ستارخان" (علی حاتمی ۱۳۵۱) و "شناسایی" (محمدرضا اعلامی ۱۳۶۶) را داشت، در سال ۱۳۸۰هم در فیلم "رخساره" امیر قویدل به ایفای نقش پرداخت.
سپانلو در گفتگویی با خبرگزاری ایسنا در مورد علت بازی در چند فیلم گفته بود: «در بعضی موارد انگیزه کنجکاوی بود به یک مدیوم هنری و در بعضی موارد بهخاطر بعضی مسائل مثلا مشکل در انتشار کتاب و برای گذران زندگی.»
سپانلو به ویژه در سالهای آخر فعالیت، محدودیتهایی برای نشر برخی از آثار خود در ایران داشت.
نه بیمهریهای زمانه، نه بیماری طولانی و محدودیتهای ایجاد شده برای انتشار آثارش، هیچکدام باعث نشدند که سپانلو از فعالیت دست بکشد. او بارها گفته بود قضاوت نهایی را زمان میکند و داوری زمانه همیشه قابل پیشبینی نیست.