محمد صادق شجاعی؛ زندانیای که دو بار محاکمه شد
۱۳۹۲ مهر ۴, پنجشنبهمحمد صادق هنرور شجاعی، روحانی ۳۲ ساله، مخالف اصل "ولایت فقیه" و وبلاگنویس، در آبانماه سال ۱۳۸۹ بازداشت شد. به مدت ۸ ماه و نیم در سلول انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری و پس از آن به بند ۳۵۰ منتقل شد.
او سپس به اتهامات گوناگونی که خود ریز آنها را تا ۲۰ اتهام میداند به ۴ سال زندان، ۵۰ ضربه شلاق، خلع لباس روحانیت و پرداخت ۸ میلیون ریال جزای نقدی محکوم شد.
توهین به رهبری و آیتالله خمینی، اجرای پروژه اروپاییسازی اسلام و جاسوسی برای دولت آلمان از جمله اتهامات آقای شجاعی هستند.
صادق شجاعی در آخرین روز مرخصیاش با دویچهوله گفتوگو کرد و درباره جزئیات حکم و اتهاماتش توضیح داد. او در مورد اتهام پروژه "اروپاییسازی اسلام" ابتدا به برداشتهای خود از اسلام اشاره میکند. وی خود را روحانی متجدد یا روشنفکر نمیداند ولی معتقد به پلورالیسم است.
صادق شجاعی با اشاره به اندیشمندانی مانند عبدالکریم سروش و مجتهد شبستری میگوید: «این افراد از دیرزمانی به بیان دیدگاههای مدرنیستی و جستوجوی مدرنیته در ایران پرداختند و با الفاظ و استدلالهای اسلامی سعی کردند این کار را بکنند، من شاید در خیلی از نتایجشان با آنها متفق باشم و یا همراه بشوم، ولی مبدأ کار من و منابع کار من همان فقه سنتی اسلامی است».
آقای شجاعی میگوید معتقد نیست که حکمی که مجتهد میدهد، حکم خداوند است، بلکه مجتهد را خطاپذیر میداند و عالم دینی را مصون از خطا نمیداند و برای همین هم این آزادی را برای همه قائل است که هرکس میتواند برای خودش هر مرجعی را انتخاب کند.
او همچنین تاکید میکند که با اصل "ولایت فقیه" مخالف است: «بر اساس این که به ولایت فقیه اعتقادی ندارم، طبیعتاً معتقد به سکولاریسم به مفهوم دقیق کلمهاش هستم. از آن طرف، چون قوانین کیفری اسلام و اجرای حدود را جزو مناصب خاص امام معصوم میدانم، به همین دلیل، قوانین کیفری اسلام را در عصر غیبت امام معصوم، تعطیل میدانم».
این نظریات در کنار دانستن زبان آلمانی، پایه و اساس اتهام جاسوسی برای آلمان و نیز اجرای پروژه "اروپاییسازی اسلام" علیه آقای شجاعی بوده است.
عضویت در گروههای منتقد
یکی از اتهامات محمد صادق شجاعی عضویت در گروه "متقن" (مدرسین مشهد، تهران، قم و نجف) بوده است. این گروه در برخی بیانیههاشان آیتالله خامنهای را مهدورالدم دانسته بودند.
آقای شجاعی درباره این گروه و عضویتش در آن چنین میگوید: «قصهی گروه "مُتقن"، قصهی کمی پیچیدهای است. گروههایی از مخالفینی که در حوزه وجود داشتند، هرازگاه به شکل گروههای مشارکتجو یا فعال ناپایدار یا نیمهپایدار در حوزه به وجود آمدند و از بین رفتند. بعضی از این گروهها مثل "تجمع مسلمانان آزاده"، "دیدهبان حقوق بشر شیعه" و گروه "مُتقن" گروههایی نبودند که به طور طولانی دوام بیاورند. گروهی که در نهایت از همهی اینها جمع شد و دوام آورد، گروه "رسام" (روحانیون سنتی ایران معاصر) بود. ولی مُتقن هم هدفش این بود که بتواند یک گروه فراگیری باشد از کسانی که منتقدین سنتی سیستم حکومت جمهوری اسلامی ایران هستند. اما این که تا چه حد متن بیانیههای مُتقن و نوشته شدن آنها توسط همهی اعضا بوده یا نبوده، جای مناقشه دارد. بله، به هرحال، من در گروههایی که مخالف بودند و در حوزهی علمیهی قم فعالیت داشتند، یا شخصا حضور داشتم یا افکارم حضور داشت».
وی تصریح میکند که جریانات سیاسی در حوزه علمیه قم، بیشتر زیرپوستی و نامحسوس است. برای نمونه، او به گروهی موسوم به "نجفیون" اشاره میکند که به صورت یک طیف هستند و نه یک تشکل. این طیف به طور کلی با اسلام سیاسی مخالفند.
گروههای سنتی دیگری هم هستند که میانهی خوبی با مکتب آیتالله خمینی و پیروان او ندارند. به گفته آقای شجاعی کسانی هم هستند که با انقلاب و با آیتالله خمینی موافق هستند ولی انتقاداتی به دورهای از فعالیتهای او یا بعضی از اقداماتش دارند و یا ولایت فقیه را به این شکل قبول ندارند اما هیچکدام اینها تشکل یا حزب به مفهوم واقعی آن نیستند.
زندان در زندان
در بهمن ماه سال گذشته در حالی که صادق شجاعی مشغول گذراندن دوران زندان خود بود، پرونده جدیدی برایش گشوده شد. وی در آن زمان دچار سکته مغزی شده و منتظر مرخصی استعلاجی خود بوده اما او را به دادسرای ویژه روحانیت احضار میکنند.
در دادسرا وی به دلیل مصاحبهای که با سایت رسام (روحانیون سنتی ایران معاصر) و نیز سایت ملی مذهبی به مناسبت ۲۸ مرداد انجام داده بود به اهانت به بنیانگذار جمهوری اسلامی متهم میشود.
محمد صادق شجاعی درباره مضمون گفتوگوهایش با این دوسایت چنین میگوید: «در آنجا تحلیلی از عملکرد و جنبش سیاسی آیتالله خمینی کردم و عملکرد ایشان را در دوران نهضت ملی مورد بررسی قرار دادم. در جمعبندی آیتالله خمینی را "پوپولیست" دانسته و جنبش ایشان را پوپولیستی نامیدم و حکومت دههی ۶۰ را هم یک حکومت ایدئولوژیک جامعالقوای پوپولیستی با پشتوانهی بسیج تودهای دانستم و عناصر تودهگرایی را هم برشمردم. همه اینها به عنوان اهانت به بنیانگذار جمهوری اسلامی به من تفهیم اتهام شد».
علاوه بر اتهام توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی، محمد صادق شجاعی در دادگاه دوم به طرفداری از کمپین "نه به حجاب اجباری" نیز محاکمه شد. وی در مصاحبه با این کمپین اظهار داشته بود که در مورد حجاب، مقولهی اجبار از سوی حکومت نمیتواند مطرح شود.
اتهام نقض حکم خلع لباس نیز اتهام دیگر آقای شجاعی در دومین دادگاهش بود. وی که در دادگاه قبلی به خلع لباس روحانیت محکوم شده بود در مصاحبههایش اعلام کرده بود که "حکومت این لباس را بر تن من نکرده که حالا از تن من درآورد". به همین دلیل اتهام دیگر او عمل نکردن به حکم قبلی بود.
وی در مجموع در این دادگاه به یک سال حبس به خاطر توهین به آیتالله خمینی و سه ماه و یک روز حبس برای نقض حکم "خلع لباس روحانیت" محکوم شد.
حکم عدم تحمل حبس و شلاق
بعد از اولین حکمی که برای آقای شجاعی صادر شد و در آن وی به تحمل ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد، پزشکی قانونی حکم "عدم تحمل شلاق" را بعد ازمعاینات مکرر برای او صادر کرد.
در همین دوره که این زندانی در مرخصی بود، پزشکی قانونی غرب تهران نظر قطعی خود مبنی بر "عدم تحمل حبس" را نیز ارائه داد، اما قاضی شعبهی ۳ دادگاه ویژهی روحانیت این حکم را نپذیرفت و حتی احتمال تبانی با پزشک قانونی را داد و پرونده را به کمیسیون ادارهی کل پزشکی قانونی استان تهران ارجاع داد.
پزشکی قانونی استان، برای تایید این نظر پرونده پزشکی آقای شجاعی را از بهداری زندان اوین خواستار میشود ولی زندان اوین از ارسال پرونده او خودداری میکند. به همین دلیل حکم عدم تحمل حبس این زندانی با وجود نظریه پزشک قانونی کماکان غیرقابل اجراست.
محمد صادق هنرور شجاعی به دلیل ابتلا به بیماری صرع و نیز تولد اولین فرزندش به مدت ۴۰ روز به مرخصی آمده بود. وی روز پنجشنبه، ۴ مهر، به زندان بازگشت تا بقیه حکم قبلی و نیز حکم جدیدش را بگذراند. زمانی که او از زندان آزاد میشود، فرزندش دو سال و نیمه خواهد بود.