فیسبوک و «۶ درجه جدایی» میان من و تو
۱۳۹۰ آذر ۲, چهارشنبه
فکر میکنید ۳۰ یا ۴۰ سال پیش هر انسان به طور متوسط چند نفر را میشناخت و با چند نفر به نحوی در ارتباط بود؟ دوستان، آشنایان، همکلاسیها، همشهریها و ... . چیزی که مسلم است این است که دامنهی ارتباطات افراد در گذشته بسیار محدودتر از امروز بوده است. گناه وسیعتر شدن این دامنه و آسانتر شدن ارتباطگیری هم بر گردن تکنولوژی است. تلفن، موبایل، اینترنت، ایمیل و بالاخرهشبکههای اجتماعی در اینترنت امکان ارتباطها را افزایش دادهاند.
اما آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که هر انسان به طور متوسط چند انسان دیگر را بر روی کرهی زمین میشناسد و چند نفر واسطه میان او و دیگری وجود دارد؟
سال ۱۹۲۹ یعنی زمانی که هنوز خبری از اینترنت و فیس بوک نبود، Frigyes Karinthy فریگیش کورنتی نویسندهی مجار در داستان « زنجیر» برای اولین بار به بررسی پديده افزايش ارتباط ميان انسانها با پیشرفتهای تکنولوژی پرداخت و ایدهی شبکه را مطرح کرد. ایدهای که میگفت هر دو انسان روی زمین حداکثر با ۵ واسطه به همدیگر متصلاند یا هر انسان ۶ خط از انسان دیگر دور است. این تئوری در آن زمان تئوری «شش درجه جدایی» (six degrees sepration) نام گرفت. در این تئوری انسانها «نقطهها، گرهها»یی هستند که از طریق «خط» به یکدیگر پیوند میخورند.
فاصلهی من تا تو در «دنیای کوچک»
ایدهی کارنتی از دههی شصت تاکنون پایه و اساس تحقیقات بسیاری در رشتههای گوناگون علمی و هنری شده است. یکی از مشهورترین این تحقیقات توسط استنلی میلگرم، روانشناس آمریکایی صورت گرفته است.
میلگرم سال ۱۹۶۷ از «پدیدهی دنیای کوچک» (Small World Phenomenon) سخن گفت. پدیدهای از ارتباطات شبکهوار در جامعهی مدرن امروزی با راههای بسیار کوتاهتر شده از طریق افزایش ارتباطات شخصی. او این نظریه را مطرح کرد که هر انسان در کرهی خاکی با انسان دیگری در جهان از طریق زنجیرهای بسیار کوتاه در پیوند است. برای پاسخ دادن به متوسط شمار ارتباطات میان دو پیوند، میلگرم دست به آزمایشی جالب زد که به «آزمایش دنیای کوچک» مشهور شد.
شصت شرکتکنندهبه طور تصادفی در دو شهر دور از هم انتخاب شدند که باید نامههایی را که بینشان توزیع شده بود به افراد مشخصی در ایالتی تعیین شده، میرساندند. نتیجهی این آزمایش نشان میداد که هر نامه به طور متوسط پیش از رسیدن به گیرندهی اصلی بین ۶ واسطه دست به دست شده است. محققان به این نتیجه رسیدند که هر شهروند آمریکا از دیگر شهروند آن کشور در هر نقطهای از خاک ایالات متحده، تنها ۶ واسط دور است یا به زبانی سادهتر به طور متوسط از طریق تماس با ۶ شهروند دیگر قابل دسترسی است؛ تأیید نظریهی «شش درجه جدایی».
نتایج به دست آمده در این آزمایش اگر چه منتقدان زیادی دارد اما پایهی بسیاری از تحقیقات در رشتههای علمی دیگر توسط محققان شده است و از دههی نود میلادی تاکنون قابل تعمیم در شبکههای دیگر اجتماعی است.
اندازهگیری جداییها در فیس بوک
در سال ۲۰۰۱ آزمایشی مشابه تحقیق میلگرم در شبکهی اینترنت و با ارسال ایمیل دنبال شد که نتیجهی آن متوسط جدایی ۶ درجهی هر کاربر از کاربر دیگر را نشان میداد.
در سال ۲۰۰۸ نیز پژوهشی توسط دو محقق مایکروسافت صورت گرفت. در این تحقیق دادههای شبکهای متشکل از کاربران مسنجر مایکروسافت با ۱۸۰ میلیون «نقطه» و ۹ میلیارد «خط» بررسی شد. نتایج بررسی این دو هم تز «دنیای کوچک» را تأیید میکرد.
اما در تازهترین تحقیق، پژوهشگران مؤسسهای وابسته به دانشگاه میلان دست به آزمایش این نظریه در بزرگترین شبکهی اجتماعی یعنی فیسبوک زدهاند. پژوهشگران شبکهای از ۷۲۱ میلیون کاربر فعال فیس بوک را به همراه ۶۹ میلیارد ارتباطهای آنها (دوستانشان) مورد بررسی قرار دادهاند.
نتایج این بررسی در وبلاگ فیس بوک منتشر شده است و به شرح زیر است :
- ۶ / ۹۹ درصد از تمامی اعضای فیس بوک از طریق ۵ «خط» یا حتی کمتر با هم در ارتباطاند
- ۹۲ درصد از کاربران فیس بوک از طریق ۴ خط یا کمتر با هم پیوند خوردهاند
- گرایش به سمت کم کردن فاصلههاست. سال ۲۰۰۸ فاصلهی معمول میان دو عضو فیس بوک ۲۸ / ۵ «خط» بود که این فاصله اکنون به طور متوسط به ۷۴ / ۴ رسیده است
ارائهی این نتایج به معنای رد تئوری «۶ درجه جدایی» (Six Degree of Separation) نیست بلکه بیشتر این واقعیت را تقویت میکند که فاصلهها در دنیای مجازی از دنیای واقعی کوتاهترند. بسیاری از کاربران فیسبوک با فاصلهی بسیار کمی با هم در اتباطاند شاید با درجهی جدایی بسیار کمتر از آنچه در دنیای واقعی سراغ داریم. در فیس بوک دستهبندی درجهی آشناییها مشخص است؛ «دوست» رابطهای دو طرفه را تصویر میکند در حالی که «مشترک» یا Like- Fan نشاندهندهی رابطهای یک طرفه است.
پرسشی که مطرح میشود این است که آیا این نتایج را میتوان به شبکههای موجود در دنیای «غیر مجازی» تعمیم داد؟ با توجه به این واقعیت که ارتباطات در شبکههای اجتماعی موجود در دنیای واقعی تغییرپذیرتر و پیچیدهترند؟
یلدا کیانی
تحریریه: شیرین جزایری