سقوط حکومت سوریه: فرصت یا تهدیدی برای اسرائیل
۱۴۰۳ آذر ۱۸, یکشنبهپیشروی سریع نیروهای شورشی سوریه و سقوط دمشق وضعیت ژئوپلتیک منطقه خاورمیانه را بهکلی تغییر داده است. این تغییرات تا حد زیادی نتیجه دو ضربه مهمی است که اسرائیل از زمان آغاز عملیات "پیکانهای شمالی" در اواسط سپتامبر به حزبالله و جمهوری اسلامی وارد کرده است؛ عملیاتی که هدف آن بازگرداندن ساکنان آواره اسرائیلی به خانههایشان در امتداد مرز شمالی بود.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
در این عملیات، اسرائیل توانست ضربههای سختی به حزبالله وارد کند، از جمله کشتن یا زخمی کردن هزاران تن از نیروهای آن، تضعیف رهبری این گروه، و کاهش قابلتوجه توانایی موشکی و پهپادی آن. حزبالله که زمانی با هدف حمایت از رژیم بشار اسد در جنگ داخلی سوریه مشارکت داشت، اکنون دیگر ناتوان شده و دیگر بشار اسد هم نیست که از آنها حمایت کند.
ایران و روسیه: متحدان ناتوان اسد
جروزالم پست در گزارشی که منتشر کرده، ایران و روسیهرا مهمترین حامیان رژیم اسد معرفی کرد. دو کشوری که از اقدامات اسرائیل ضربههای جدی دریافت کردهاند. یکی از مهمترین این ضربات، تخریب بخش بزرگی از شبکه دفاع هوایی ایران و زیرساختهای تولید موشک آن در جریان حمله اسرائیل در ۲۶ اکتبر بود. اکنون، با تضعیف شدید حزبالله، کاهش تأثیرگذاری حماس در غزه و سقوط رژیم بشار اسد، ایران دیگر توانایی ارائه سطح حمایت سابق به حزبالله را ندارد. این کشور همچنین در پیشبرد قدرت منطقهای خود، که تا چند ماه پیش در اوج بود، با محدودیتهای جدی مواجه شده است.
از سوی دیگر، روسیه، دیگر متحد اصلی اسد، که مداخله آن در سال ۲۰۱۵ سرنوشت جنگ داخلی سوریه را به نفع او تغییر داد، اکنون به دلیل جنگ در اوکراین، نتوانست در حفظ اسد مشارکت کند.
این وضعیت، فرصت مناسبی را برای شورشیان سوری فراهم کرد تا در همان روزی که آتشبس در لبنان اعلام شد، حملات خود را آغاز کنند. حزبالله که از جنگ خسته و ناتوان شده بود، توانایی مقابله با این پیشروی را نداشت و شورشیان توانستند به سرعت به سمت دمشق پیشروی کنند و قدرت را به دست بگیرند.
سقوط اسد: فرصتی برای اسرائیل، اما همراه با چالشها
سقوط بشار اسد، که دشمن اسرائیل بود و از خاک سوریه بهعنوان محلی برای تهدیدات ایران و انتقال تسلیحات به حزبالله استفاده میکرد، از نگاه اسرائیل اتفاقی خوشایند است. اما ترکیب نیروهای شورشی که اکنون رژیم اسد را تهدید میکنند، برای اسرائیل خوشایند نیست.
این شورشیان عمدتاً شامل جهادیهای سنی هستند که در گذشته با القاعده متحد بودهاند و همچنان در فهرست گروههای تروریستی ایالات متحده قرار دارند. این گروهها همچنین شامل اسلامگرایانی هستند که از سوی ترکیه حمایت میشوند. تجربه اسرائیل با گروههای مشابه، مانند حماس در غزه، نشان داده است که این نوع نیروها به ندرت تهدیدات امنیتی اسرائیل را کاهش میدهند.
هرتزی هالوی، رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل گفته است: «تحولات جاری در سوریه را از نزدیک دنبال میکنیم تا اطمینان یابیم طرفهای محلی هرگز به سمت ما نخواهند آمد و البته برای مقابله با هر تهدیدی آماده هستیم.»
بلندیهای جولان: منطقهای استراتژیک و حساس
بلندیهای جولان که از زمان جنگ ششروزه در سال ۱۹۶۷ تحت کنترل اسرائیل قرار دارد، همچنان یکی از مناطق استراتژیک این کشور محسوب میشود. اسرائیل در سال ۱۹۸۱ این منطقه را به عنوان بخشی از قلمرو خود اعلام کرد، اما این اقدام هرگز از سوی جامعه بینالمللی به رسمیت شناخته نشد. اگرچه دونالد ترامپ این بخش را تحت حاکمیت اسرائیل به رسمیت شناخت.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
در حال حاضر، بلندیهای جولان به دلیل نزدیکی به مناطق درگیر در سوریه، اهمیت ویژهای برای اسرائیل دارد. تلآویو بهشدت نگران است که نیروهای شورشی یا گروههای نیابتی ایران بتوانند از این منطقه بهعنوان سکویی برای تهدید امنیت اسرائیل استفاده کنند. اسرائیل بارها اعلام کرده است که هرگونه استقرارنیروهای ایرانی یا متحدان آنها در نزدیکی جولان را تحمل نخواهد کرد و آماده اقدام نظامی فوری برای جلوگیری از چنین تهدیدهایی است. حالا به نظر میرسد اسرائیل منطقهای حائل بین بلندیهای جولان و مناطق درگیری ایجاد کرده تا امنیت خود را حفظ کند.
در همین راستا، سخنگوی ارتش اسرائیل نیز امروز یکشنبه اعلام کرد: «در منطقه حائل با سوریه برای تضمین امنیت ساکنان جولان و شهروندان اسرائیلی نیروهایی را مستقر کردیم.»
پایگاه خبری "والا" گزارش داد که "اسرائیل در این مرحله می خواهد که عناصر مسلح به مرز اسرائیل نزدیک نشوند."
تأثیر سقوط اسد بر حزبالله و لبنان
اسرائیل بهوضوح علاقهمند است که سوریه از محور مقاومت ایران خارج شود و دیگر بهعنوان پایگاهی برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شبهنظامیان وابسته به ایران، و حملات احتمالی علیه اسرائیل عمل نکند.
سوریه تحت رهبری اسد یکی از ارکان اصلی قدرت حزبالله در لبنان بود و بهعنوان مسیر اصلی قاچاق موشکها و تسلیحات پیشرفته به این گروه عمل میکرد. حذف سوریه از این معادله، حزبالله را – که پیش از این نیز تحت حملات اسرائیل بهشدت تضعیف شده بود – در بازسازی توان نظامی خود با چالشهای بیشتری مواجه خواهد کرد.
این موضوع میتواند خبر خوبی برای بسیاری از مردم لبنان باشد که به دنبال رهایی از کنترل حزبالله و ایران بر کشورشان هستند. یکی از نتایج احتمالی سقوط اسد، ایجاد فرصتی برای لبنانیها برای بازپسگیری کنترل کشور خود خواهد بود.
چالشها و خطوط قرمز اسرائیل
در حالی که تحولات سوریه در مجموع به نفع اسرائیل پیش میرود، اما چالشهایی نیز به همراه دارد. اسرائیل نگران است که پس از سقوط اسد، گروههای جهادی یا اسلامگرای مورد حمایت ترکیه کنترل سوریه را به دست بگیرند. تلآویو تجربه تلخی از تعامل با چنین گروههایی دارد و این احتمال میتواند تهدیدات جدیدی برای امنیت این کشور ایجاد کند.
اسرائیل همچنین خطوط قرمز مشخصی در قبال تحولات سوریه تعیین کرده است. دو مسئلهای که اسرائیل به هیچوجه تحمل نخواهد کرد عبارتند از:
۱. افتادن انبارهای تسلیحات شیمیایی به دست جهادیها یا شورشیان اسلامگرا.
۲. استقرار گسترده نیروهای ایرانی در خاک سوریه.
عبور از این خطوط قرمز، امنیت ملی اسرائیل را بهشدت به خطر خواهد انداخت و این کشور را مجبور به اقدام نظامی فوری خواهد کرد. به نظر میرسد که استقرار گسترده نیروهای جمهوری اسلامی منتفی شده است.
در حالی که اسرائیل قصد ندارد به تطور مستقیم بر تحولات داخلی سوریه تاثیر بگذارد، اما تلاش میکند با همکاری ایالات متحده، کانالهایی با عناصر معتدلتر در میان اپوزیسیون ایجاد کند. هدف از این اقدامات، حمایت از نیروهایی است که میتوانند پس از سقوط احتمالی اسد، نقش مثبتی در آینده سوریه ایفا کنند.