سالشمار دوران ریاست جمهوری پوتین
۱۳۸۶ اسفند ۵, یکشنبهسال ۱۹۹۹
آغاز موفقیت پوتین
در روز ۹ اوت ولادیمیر پوتین از جانب رئیس جمهور وقت، بوریس یلسین به نخستوزیری منصوب شد. او تا آن زمان رئیس "سازمان امنیت فدرال" (FSB) بود. انتصاب او به این پست، همه را غافلگیر کرد زیرا نام پوتین برای نخستین بار در صحنه سیاست مطرح میشد.
در آن روزهای ناآرام کسی نمیدانست که روسیه به چه مسیری افتاده و عاقبت تغییر و تحولات سیاسی به کجا خواهد کشید. ظرف یک سال ونیم، سه بار نخست وزیر این کشورعوض شد؛ پوتین نفر چهارم بود.
نخستین گردهمآیی دولت
در روز ۱۹ اوت نخستین نشست هیئت دولت به ریاست پوتین برگزار شد. به نظر میرسید که این لقمه برای پوتین کمی بزرگ است. وضعیت سیاسی ناآرام، کشتی اقتصاد روسیه به گل نشسته و بحران چچن نگرانکننده بود. بسیاری از ناظران معتقد بودند که پوتین هم بزودی صحنه را ترک خواهد کرد.
عملیات خرابکارانه
در ماه سپتامبر یک سری انفجار در مسکو ۲۰۸ نفر را به کام مرگ کشید و به ناامنی و بیثباتی در روسیه بیش از پیش دامن زد. مقامات دولتی، شورشیهای چچنی را مسئول این عملیات تروریستی معرفی کردند. اما برخی ناظران هنوز هم معتقدند که سازمان اطلاعاتی FSB این عملیات را برنامهریزی کرده بود. تا امروز مسئولان واقعی این جنایات دستگیر نشدهاند.
جنگ دوم چچن
ارتش روسیه اوائل اکتبر به بهانهی مبارزه با تروریسم به چچن لشکرکشی کرد. نظامیان روس تصمیم قطعی داشتند، به هر قیمتی که شده دولت جداییطلب چچن را سرنگون کنند. این حمله باعث مرگ تعداد زیادی از مردم غیرنظامی شد.
موفقیت حزب "وحدت"
در انتخابات پارلمانی، حزب تازه تاسیس "وحدت" ۲۳ درصد از آرا را کسب کرد و به عنوان دومین حزب برتر به پارلمان راه یافت. در این انتخابات بیشترین آرا نصیب حزب کمونیست شد. حزب "وحدت" موفقیت خود را مدیون محبوبیت پوتین بود که برخلاف بوریس یلتسین، پرانرژی و مدرن به نظر میرسید.
استعفای یلتسین
در آخرین روز قرن بیستم (۳۱ دسامبر ۱۹۹۹) رئیس جمهور روسیه به طور ناگهانی اعلام نمود که پیش از پایان دورهی ریاست جمهوری، از این مقام کنار میکشد. او همزمان جانشین خود را معرفی کرد: ولادیمیر پوتین. یلسین "چمدان اسرار اتمی" را که تنها در اختیار رئیسجمهور است، رسما به پوتین تحویل داد. بدین ترتیب پوتین رئیس جمهور موقت روسیه شد.
پوتین از یلسین به این صورت قدردانی کرد: در نخستین حکم خود به عنوان رئیس جمهور قید کرد که رئیس جمهور پیشین و خانواده او امنیت حقوقی دارند و از هرگونه جوابگویی در هر زمینهای مُبرا هستند.
سال ۲۰۰۰
مرد عمل
پوتین در پست رئیس جمهور موقت، تلاش میکرد که خود را "مرد عمل" و سیاستمداری پرقدرت نشان دهد. در همان شبی که یلسین او را به عنوان جانشین خود معرفی کرد، او به چچن رفت و با سربازانی که در حال پیشروی به سوی گروزنی، مرکز چچن هستند، ملاقات کرد. رئیس جمهور موقت به چند تن از نظامیان "مدال افتخار" اهدا کرد.
مبارزه انتخاباتی
پوتین موفق شد مسئلهی چچن را به عنوان یک موضوع انتخاباتی پررنگ کند و از آن بهرهمند شود. یکی از پزهای انتخاباتی او سفر مجدد به چچن بود. در روز بیستم مارس، چند روز پیش از انتخابات، پوتین لباس خلبانی پوشید و با یک بمبافکن به گروزنی رفت؛ شهری که توسط سربازان پوتین ویران شده بود. در حالی که پوتین در دوربین تلویزیون لبخند پیروزی به لب داشت، دهها هزارتن از نظامیان و غیرنظامیان روس و چچن عزاداربودند.
قویترین مرد روسیه
فعالیتهای پوتین که در همه جا توسط رسانههای چاپی و تصویری پوشش داده میشدند، نتیجه دادند: در انتخابات ۲۶ مارس، پوتین ۵۳ درصد آرا را به خود اختصاس داد. رقیب کمونیست او، سویگانف، ۳۰ درصد آرا را کسب کرد.
در روز ۷ ماه مه، پوتین به عنوان رئیس جمهور منتخب سوگند ادا نمود.
نخستین سفر رسمی
بزرگترین هدف پوتین در سیاست خارجی احیا "ابرقدرت" پیشین است (روسیه به عنوان وارث اتحاد جماهیر شوروی). او بیش از همه به آسیای مرکزی چشم دوخته، به کشورهایی که پیشتر وابسته به شوروی بودند و هنوز در زمینهی انرژی به روسیه نیاز دارند. به همین دلیل او در روز ۱۹ ماه مه به ترکمنستان و اربکستان رفت.
سفر به آلمان
پوتین در سالهایی که در "کا گ ب" (سازمان اطلاعاتی اتحاد جماهیر شوروی) کار میکرد، مدتی درشهر درسدن آلمان مستقر بود. به همین دلیل به او لقب "آلمانی کرمل" دادهاند. پوتین در مقام ریاست جمهور نیز به آلمان علاقه نشان داد. از همان ابتدا داشتن رابطهی تنگاتنگ با آلمان به عنوان یکی از کشورهای پراهمیت اتحادیه اروپا یکی از اهداف مهم سیاست خارجی پوتین بوده است. به همین منظور او در تاریخ ۱۶ ژوئن به آلمان سفر کرد.
"کورسک" به کف دریا سقوط میکند
در ماه اوت زیردریایی هستهای کورسک با ۱۱۸ سرنشین در دریای بارنتز (اقیانوس اطلس) غرق شد. علت این حادثه "نقص تکنیکی" اعلام شد که بر اثر انفجار یک اژدر در خود زیردریایی بهوجود آمده بود. نیروی دریایی چند روز در مورد این حادثه سکوت کرد اما در نهایت ناچار به پخش خبر آن شد. دولت روسیه هرگونه کمک خارجی را برای کمک رد کرد، به این امید که توسط کارشناسان خود موفق به نجات جان کارکنان زیردریایی شود. پس از چند روز همهی سرنشینان کورسک جان باختند.
سال ۲۰۰۱
آغاز یک "رفاقت مردانه"
گرهارد شرودر، صدراعظم آلمان به همراه همسرش به روسیه سفر کرد و تعطیلات کریسمس را با خانواده پوتین گذراند. دوستی بین سیاستمدار، نمادی شد برای دوستی دو ملت آلمان و روس – لااقل تا زمانی که شرودر صدراعظم آلمان بود. شرودر بعدها پوتین را یک "دموکرات تمام عیار" نامید.
پوتین برنزی و شکلاتی
در آغاز سال ۲۰۰۱محبوبیت پوتین به حدی رسیده بود که وجودش همه جا و به اشکال گوناگون مشهود بود: پوتین در قابعکس خانهها، پوتین در برگ تقویمها، پوتین بر تابلوهای نقاشی، پوتین به شکل مجسمهی برنزی، پوتین در قالب شکلات ...
منتقدان او از "کیش شخصیت برنامهریزی شده از جانب دولت" حرف میزدند و نگران بودند که روسیه از این نظر به دوران اتحادجماهیرشوروی بازگردد.
پوتین در رابطه با رسانهها و آزادی مطبوعات رفتاری کاملا متفاوت از یلسین داشت: کارگزاران پوتین برای مطرح کردن او در میان مردم، دائم در تلاش بودند و به دنبال موقعیتهای مناسب میگشتند. همزمان کنترل مطبوعات و رسانههای الکترونیکی شدیدتر میشد. در این رابطه شرکت "گازپروم" نقش مهمی بازی میکرد.
از ماه آوریل کنترل کانالهای تلویزیونی به تدریج به کرمل واگذار شد. شرکت "گازپروم" کانال تلویزیونی NTV را خرید. مدیرکل این کانال تلویزیونی، کیسلیف (Kisseljow) اخراج شد و پایهگذار آن، گوسینسکی (Gusinski) جهان رسانهها را ترک کرد. پیشتر، برسوفسکی (Beresowski)، یکی دیگر از نزدیکان یلسین مجبور شده بود، سهم خود در کانال یک تلویزیون را بفروشد.
ملاقات رئیس جمهورهای تازهکار
نخستین دیدار پوتین و جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور ایالات متحده در روز ۱۶ ژوئن انجام شد. بوش پس از این ملاقات گفت که توانسته است، "به روح پوتین راه یابد". با وجود برخی اختلافنظرها چنین به نظر میرسید که رابطهی این دو سیاستمدار تنگتر میشود. پس از حملهی تروریستی یازده سپتامبر، روسیه، مانند آلمان، همبستگی شدیدی با آمریکا نشان داد.
گفتوگوی جامعههای متمدن
خواست پوتین این بود که روابط بین آلمان و روسیه نباید تنها در سطح دولتها بهتر شود، بلکه دادوستد فرهنگی دو جامعه نیز باید گسترش یابد. به همین دلیل پوتین و شرودر در ماه ژوئیه "گفتوگوهای پترزبورگ" را بنا نهادند؛ مکان و موقعیتی برای بحث میان نخبگان!
سخنرانی به زبان آلمانی در پارلمان آلمان
پوتین در سالهای اولیهی حکومتداری بهوضوح نشان داد که با آلمان احساس نزدیکی میکند. او در روز ۲۵ سپتامبر در پارلمان آلمان حضور یافت و به آلمانی سخنرانی کرد و به آلمان و اروپا پیشنهاد همکاری تنگاتنگ داد؛ بهویژه در زمینهی اقتصاد.
سال ۲۰۰۲
پایان کار کانالهای تلویزیونی مستقل
در روز ۲۲ ژانویه مجوز TV6، آخرین کانال تلویزیونی مستقل لغو شد. بسیاری از کارکنان پیشین کانال NTV، از جمله کیسلیف در TV6 فعال بودند. لغو امتیاز این کانال برای آنها، بهویژه کیسلیف، یک شکست بزرگ بود. گفته میشود که کیسلیف که در زمان ریاست جمهوری یلسین به "عالیجناب خاکستری" شهره شده بود، در هموار کردن راه برای بهقدرت رسیدن پوتین نقش بزرگی داشته است.
دشمن خانگی شماره یک
برسوفسکی به لندن رفت دیگر به مسکو بازنگشت. او در "تبعید اختیاری" فعالیت علیه پوتین را آغاز کرد. او در روز ۵ مارس اعلام کرد که کرمل در انفجار خانههای مسکو در سال ۱۹۹۹ دست داشته است. با این افشاگری، برسوفسکی به دشمن خانگی شماره یک پوتین تبدیل شد. بعدها دولت انگلیس به او پناهندگی سیاسی داد.
گروگانگیری در "تئاتر شمال-شرق" مسکو
روز ۲۸ اکتبر تروریستهای چچن نزدیک به ۸۰۰ تماشاچی تئاتر را به گروگان گرفتند. نیروهای انتظامی در عملیات نجات گروگانها از یک نوع گاز بیهوشکننده در دوز بسیار بالا استفاده کردند، طوری که در پایان، نه تنها گروگانها بلکه بیش از ۱۲۰ تن از تماشاچیان هم جان باختند.
سال ۲۰۰۳
اعتراض علیه جنگ چچن
در آغاز سال ۲۰۰۳جنگ چچن برای پوتین به مشکلی جدی تبدیل شده بود. در خارج، از او به این دلیل انتقاد میشد و برخی ناظران بیطرف حتی از این جنگ به عنوان "خلقکشی" نام میبردندپوتین مسئولیت سرکوب شورشیان و ایجاد آرامش به هر قیمت در چچن را به رئیس جمهور چچن، احمد کادیروف واگذار نمود. در طول سال ۲۰۰۳ در سراسر منطقهی شمال قفقاز انفجارهایی رخ داد که وضع را بحرانیتر کرد.
مخالفت با آمریکا و نزدیکی به اروپا
مهمترین موضوع سال ۲۰۰۳ در سراسر جهان مسئلهی عراق بود. مسکو، برلین و پاریس با سیاست ایالات متحده و بریتانیا در مورد عراق مخالفت میکردند. پوتین جنگ عراق را محکوم کرد و آنرا "یک اشتباه سیاسی بزرگ" نامید. او درعین حال بر روابط میان مسکو و واشنگتن تاکید میکرد.
دعوت از "دوستان" هنرمند و فشار بر "دوستان" سرمایهدار
یکی از شگردهای پوتین برای ایجاد محبوبیت در داخل و خارج، دعوت از میهمانان صاحبنام و نمایش دوستی شخصی با آنان است. او گاهی تونی بلر، نخستوزیر وقت بریتانیا را به منزل ویلایی خود در ساویدوو دعوت میکرد و گاهی با ستارگان دنیای هنر مانند جک نیکلسون، ژان کلود فن دام، یا پاول مک کارتنی ظاهر میشود.
سرمایهدارانی که در زمان ریاستجمهوری یلسین به ثروتهای کلان بادآورده رسیده بودند به تدریج تحت فشار قرار گرفتند. به عنوان مثال بازرگان میلیاردر، آبراموویچ ناچار شد در تابستان ۲۰۰۳بخشی از داراییاش را به شرکتهای دولتی واگذار نماید و به عنوان فرماندار منطقه چوکوتکا در شمال شرقی روسیه به بازسازی اقتصادی آن کمک کند.
یکی از این افراد، چودورکوفسکی (Chodorkowski) حاضر نبود به خواستهای پوتین تن دردهد. نتیجه این که او و پشتیبانانش در پائیز ۲۰۰۳ به دادگاه کشیده شدند. چودورکوفسکی به اتهام کلاهبرداری مالیاتی به ۹ سال زندان محکوم گشت و کنسرن او، یوکوس، به دولت واگذار شد.
کنترل پارلمان
در انتخابات پارلمان که در روز ۷ دسامبر برگزار شد، حزب "روسیه متحد" که به حزب پوتین شهرت دارد، ۳۸ درصد آرا را کسب کرد. پس از تشکیل پارلمان، نمایندگان احزاب دیگر به حزب "روسیه متححد" پیوستند، طوری که در مجموع دوسوم نمایندگان، در اختیار این حزب قرار گرفت. بدین ترتیب پارلمان هم بهدست گردانندگان کرمل افتاد. ناظران بینالمللی معتتقدند که در این انتخابات "استانداردهای دموکراتیک" مراعات نشدهاند.
سال ۲۰۰۴
ترور در متروی مسکو
در اوائل سال ۲۰۰۴جنگ چچن چهرهای دیگر از خود را نشان داد. در روز ۶ فوریه در یک قطار مترو بمبی منفجر شد و ۳۹ نفر را به قتل رساند. این آغاز یک سری عملیات تروریستی بود که در سراسر سال، روسیه را به لررزه در آورد.
انتخاب مجدد
پوتین در انتخابات روز ۱۴ مارس، ۷۰ درصد آرا را به خود اختصاص داد. ۵ رقیب او هیچگونه شانسی در این انتخابات نداشتند. اکثر رسانهها برای انتخاب دوبارهی رئیس جمهور پوتین تبلیغات گستردهای کردند. در خارج، این نگرانی بوجود آمد که در روسیه آرام آرام یک سیستم اقتدارگرا شکل میگیرد. پوتین در جواب منتقدان گفت: «دموکراسی آنارشی نیست».
گروگانگیری در بسلان
در روز اول سپتامبر ۱۲۰۰ دانشآموز و بزرگسال در یک مدرسه به گروگان گرفته شدند. نیروهای امنیتی پس از چند روز ساختمان مدرسه را منفجر کردند و برای آزادی گروگانها وارد ساختمان شدند. در این حمله بیش از ۳۰۰ کودک و بزرگسال به قتل رسیدند.
حرکتهای اعتراضی اوکراین
پس از انتخابات ریاست جمهوری در اوکراین نیروهای اپوزیسیون اوکراین یک سری حرکتهای اعتراضی را آغاز کردند. آنها معتقد بودند که در انتخابات تخلف صورت گرفته است. در انتخابات مجدد، یوچنکو، رهبر اپوزیسیون برنده شد. کرمل نگران آن بود که نفوذش در اوکراین را از دست بدهد.
سال ۲۰۰۵
روسیه ثروتمند
روسیه در سال ۲۰۰۵ به علت درآمد زیاد حاصل از فروش مواد انرژیزا قادر شد که بدهیهای خارجی خود را بپردازد، صندوق ارزی خود را پر کند و به انباشت طلا بپردازد. سرمایهی نقدی این کشور در آغاز سال ۲۰۰۷ بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار بود.
اواسط ژانویه از جانب دولت یک سری "اصلاحات اجتماعی" صورت گرفت. این "اصلاحات" بیشتر برای از بین بردن کمکهای مادی اجتماعی بود؛ از جمله، لغو حق استفادهی رایگان از وسایل نقلیهی عمومی برای بازنشستگان و استفاده از داروی رایگان برای بیمهشدگان. اعتراضات گسترده در سراسر روسیه ثمری نداشتند.
همکاری استراتژیک در شرق
پوتین در سال ۲۰۰۵ بیش از پیش به چین روآورد. او در ماه اوت برای نمایش قدرت نظامی روسیه، با همسایهی پرقدرت، یک مانور مشترک برنامهریزی کرد. برخی ناظران، این مانور را هشداری از جانب دو عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل برای غرب میدانستند. این ناظران معتقدند که روسیه و چین خواهان ایجاد یک نظم جهانی جدید هستند که آنها در آن نقش بیشتری بهعهده بگیرند.
سال ۲۰۰۶
صدراعظم جدید آلمان
در ژانویه پس از تغییر دولت در آلمان، "رفاقت مردانه"ی سیاسی میان رهبران روسیه و آلمان به پایان رسید. صدراعظم جدید آلمان، آنگلا مرکل که به زبان روسی مسلط است از همان ابتدا، "همکاری استراتژیک" را با روسیه در دستور کار خود قرار داد. او نه تنها با پوتین رابطهی تنگاتنگ ندارد، بلکه به او با دیدی انتقادی مینگرد و ضمن اعتراض به نقض حقوق بشر در روسیه، با نمایندگان سازمانهای غیردولتی (NGO) ملاقات میکند.
در عوض، گرهارد شرودر در روزهای پایانی دوران صدارتش با شرکت "گازپروم" قرارداد همکاری بست و در پایان ماه مارس ۲۰۰۶ به ریاست شورای مدیریت "گازپروم" برگزیده شد.
تشدید فشار بر سازمانهای غیردولتی
پشتیبانی مرکل از سازمانهای غیردولتی باعث شد که پوتین و دولتش این سازمانهای مستقل را "جاسوسان غرب" بنامند و فشار بر آنها را افزایش دهند. با وجود اعتراضهای داخلی و خارجی، دولت روسیه برای محدود کردن فعالیتهای سازمانهای غیردولتی، مقررات مربوط به آنها را تغییر داد.
پوتین به آرزویش میرسد
رهبران کشورهای صنعتی میهمان مرد شماره یک روسیه هستند. برای این منظور پوتین دستور بازسازی قصرهای کهنه و آرایش زادگاهش، پترزبورگ را میدهد. او به عنوان میهماندار نشست کشورهای عضو "گروه ۸" به جهانیان نشان میدهد که به "باشگاه بزرگان جهان" راه یافته است.
زندگی پرخطر ژورنالیستها
دوران پوتین همراه است با قتل تعداد زیادی روزنامهنگار. تا امروز اغلب این جنایات در پردهای از ابهام ماندهاند و باعث ایجاد وحشت و خودسانسوری در دنیای رسانهها شدهاند.
در روز ۷ اکتبر ۲۰۰۶ روزنامهنگار نامدار، آنا پولیتکوسکایا به قتل رسید. او در بارهی جنگ چچن گزارش داده بود. پس از این جنایت، پوتین در مورد پولیتکوسکایا گفت: «این روزنامهنگار یکی از منتقدان سرسخت روسیهی امروز بود، اما نفوذ چندانی نداشت». مقالههای روزنامهها خلاف این ادعای پوتین را ثابت کردند.
مرگ مشکوک در لندن
الکساندر لیتوننکو، یکی از جاسوسان پیشین "سازمان امنیت فدرال" به علت مسمومیت ناشی از گاز پلوتونیوم، پس از سه هفته جدال با مرگ، در روز ۲۳ نوامبر جان باخت. او که به انگلستان پناهنده شده بود، یکی از منتقدان ناآرام پوتین محسوب میشد. کرمل ادعای دخالت در این قتل را رد کرد اما برای کشف دلایل آن علاقهای به همکاری با انگلستان نشان نداد.
"شاهمات" اپوزیسیون
در ماه دسامبر، یوری کاسپاروف، قهرمان پیشین شطرنج جهان اعلام کرد که وظیفهی اپوزیسون این است که "رژیم پوتین" را منحل کند. او که خود به یکی از چهرههای برجستهی اپوزیسیون تبدیل شده، در برنامهریزی یک سری حرکتهای اعتراضی علیه دولت شرکت جست. پلیس روسیه این اعتراضات را با خشونت پایان داد.
سال ۲۰۰۷
روسیه نگران فعالیتهای ایالات متحده
دولت جورج بوش قصد دارد که یک پایگاه دفاعی موشکی در شرق اروپا دایر کند. روسیه که خود را در محاصره میبیند، تا کنون چند بار واکنش نشان داده است. نخستین بار در روز ۱۰ فوریه ۲۰۰۷، پوتین در کنفرانس امنیتی مونیخ به شدت از این طرح دولت آمریکا انتقاد کرد. پس از آن، دولت روسیه خبر داد که مایل است قرارداد منع گسترش سلاحهای متعارف را فسخ کند.
ملاقات پوتین و زن شماره یک اروپا
در روز ۱۷ ماه مه نشست اتحادیه اروپا و روسیه در شهر سمارای روسیه برگزار شد. مرکل به عنوان نماینده اتحادیه اروپا در این نشست شرکت کرد. ابتدا به نظر میرسید که بین مرکل و پوتین هماهنگی کامل وجود دارد اما در کنفرانس خبری مشترک، اختلافنظرها نمایان گشت. دو طرف در رابطه با حقوق بشر و حقوق شهروندی نظرات کاملا متفاوتی داشتند.
پرچم روسیه در زیر آبهای قطب شمال
در روز سوم اوت، کاوشگران روسی پرچم این کشور را که از فلز زوالناپذیر تیتانیوم ساخته شده، در عمق ۴هزار متری آبهای یخزدهی قطب شمال نصب کردند. با این عملیات، روسیه میخواست مالکیت خود رابر نفت و گاز این منطقه نشان دهد. اما منتقدان این عملیات را یک "نمایش زیرآبی مسخره" خواندند.
نخستوزیر جدید
چند ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری، پوتین سوبکوف را به جانشینی فرادکوف منصوب کرد. سوبکوف از دوستان قدیمی پوتین است.
انتخابات پارلمانی
در ماه دسامبر، "روسیه متحد"، حزب پوتین با یک شعار ساده دوسوم آرا در انتخابات پارلمانی را کسب کرد: «طرح پوتین، پیروزی روسیه است». منتقدان دم از انتخابات غیرآزاد و غیردموکراتیک میزنند، زیرا، به گفته آنان، دولت با تمام قدرت، از پیروزی اپوزیسیون جلوگیری کرده است.
جانشین پوتین
پوتین در روز ۱۱ دسامبر دوست و مشاور دیرینهی خود مدیدف را به عنوان جانشین خود معرفی کرد. مدیدف معاون نخستوزیر است. او قول داده که در صورت پیروزی در انتخابات، پوتین را به عنوان نخستوزیر برگزیند.
"فرد سال ۲۰۰۷"
اواسط ماه دسامبر مجله آمریکایی "تایم" رئیس جمهور روسیه را به عنوان "فرد سال ۲۰۰۷" برگزید.
سال ۲۰۰۸
کرمل در حال برنامهریزی برای پیروزی مدیدف در انتخابات ریاست جمهوری است. در حالی که بسیاری از رسانهها برای پیروزی او در تلاش هستند، "کمیسیون انتخابات" از نامزدی رقیبان پرقدرت پوتین، مانند کاسیانوف (Kassjanow) به بهانههای واهی جلوگیری میکند.
در روز دوم مارس انتخابات ریاست جمهوری برگزار میشود. در این انتخابات افرادی مانند سیوگانوف (ملقب به "دایناسور سیاسی") و شیرینوفسکی در برابر مدیدف حضور مییابند. به نظر میرسد که پیروزی مدیدف قطعی باشد. اما پرسشی که ناظران را بیشتر به خود مشغول میکند این است: چنین سیستمی تا کی دوام خواهد داشت؟
تحت رهبری پوتین از طرفی آزادیهای سیاسی محدود شدند و از طرف دیگر امکانات برای ایجاد یک جامعهی مصرفی گسترش یافت. بازارهای دههی ۱۹۹۰ به تدریج از بین رفتند و فروشگاههای زنجیرهای روسی مثل قارچ از زمین بیرون زدند و سوپرمارکتهای غربی رواج پیدا کردند. در برخی از قشرهای جامعه، تمول به سرعت افزایش یافته و در برخی قشرها فقر بیداد میکند؛ هرروزشکاف میان فقیر و دارا بزرگتر میشود.
یک روزنامهنگار آمریکایی در مورد پوتین میگوید: او با زیرپاگذاشتن ارزشهای معنوی غرب، روسیه را به قدرت و ثبات رسانده است.