"ساخت آلمان"، مایهی غرور ملت آلمان
۱۳۹۱ شهریور ۸, چهارشنبه
محصولات آلمان در سراسر جهان مشتریان بسیار دارند. ۱۲۵ سال پیش، هنگامی که تولیدکنندگان این کشور مجبور شدند محصولات خود را با مارک "ساخت آلمان" مشخص کنند، کیفیت کالاهای آلمانی هنوز در جهان شناخته شده و دارای محبوبیت نبود.
کشوری که در دهههای پایانی قرن نوزدهم داعیهی تولید محصولاتی برتر از کالاهای آلمانی را داشت، بریتانیای کبیر بود. این کشور صنعتی در این دوران در صدد برآمد تا درهای بازار داخلی خود را به روی تولیدات آلمانی بگشاید. از آنجا که بیم آن میرفت که کارخانهداران آلمانی دست به کپی محصولات بریتانیایی بزنند، قانونی در این کشور به تصویب رسید که عرضه کالاهای آلمانی به خریداران بریتانیایی را تنها با مشخص کردن نام کشور تولیدکننده یعنی آلمان امکانپذیر میساخت.
این قانون در ۲۳ اوت ۱۸۸۷ به مرحله اجرا گذاشته شد. این تاریخ، روز تولد مارک "ساخت آلمان" نیز محسوب میشود.
کپی محصولات
آلمان در این دوران، ماشینآلات خیاطی و افزارهایی نظیر قیچی و چاقو از زولینگن و زاکسن به بریتانیا صادر میکرد. به گفتهی ورنر آبلزهاوزر (Werner Abelshauser) یکی از کارشناسان تاریخ اقتصادی آلمان، «انگلیسیها فکر میکردند که آلمانیها محصولات آنها را کپی میکنند.» این کارشناس که در دانشگاه بیلهفلد هم تدریس میکند، هدف وضع قانون ۲۳ اوت را حمایت از مصرفکننده بریتانیایی و از سوی دیگر بیاعتبار جلوه دادن صنعت ماشینسازی آلمان میداند.
بریتانیا در سال ۱۸۹۱، اجرای این قانون را با امضای قراردادی به نام "پیمان مادرید" در کشورهای دیگر نیز گسترش داد. طبق مفاد این قرارداد این کشورها موظف شدند محصولات صادراتی خود به بازار بریتانیا را برچسب زده و مشخص کنند که ساخت کجاست. در همین سال، ژاپن هم به تقلید از بریتانیاییها با کشور همسایهی خود، چین قرارداد مشابهی به امضا رساند. علت این امر به نظر آبلزهاوزر آن بود که «کشورهای صنعتی همه مثل هم عمل میکردند. چون از این واهمه داشتند که محصولاتشان کپی شود و "حق انحصاری اختراع" مخصوص این و آن کشور رعایت نشود. ولی بعد کم کم پی بردند که موفقیت این کشورها نه بهخاطر کپیکردن تولیدات آنها یا نه به دلیل نفوذ جاسوسهای اقتصادی، بلکه به این دلیل ساده است که تولیدات آنها، کیفیت بهتری دارند.»
دوران شکوفایی "ساخت آلمان"
پیش از آغاز جنگ جهانی اول، رقابت بین کشورهای صنعتی در اروپا برای یافتن بازار فروش محصولات خود شدت گرفت. گاه رویدادهای سیاسی نیز به این رقابتها دامن میزد. به عنوان نمونه در سال ۱۹۱۴ با آغاز جنگ جهانی اول از سوی آلمان، پروانه عرضه محصولات آلمانی در مناطق تحت کنترل و نفوذ بریتانیا و متفقین لغو شد.
ابتدا پس از جنگ جهانی دوم، روند موفقیت اتیکت "ساخت آلمان" آغاز شد. در این دوران به تدریج سیاست تولیدی این کشور شکل گرفت. این سیاست، برخلاف آمریکا که برنامهی تولید انبوه را در پیش گرفته بود، به کیفیت و مهندسی برتر اهمیت میداد و کالاهای خود را بر این اساس میساخت.
آبلزهاوزر معتقد است که اساس اقتصاد آلمان در حال حاضر نیز بر همین پایه بنا شده است؛ تولید کالای با کیفیت بر مبنای خواست و نیاز سفارشدهنده هستند. خواه این سفارش ماشینآلات عظیم تولیدی، پروژههای ساخت زیربنا یا دستگاههای هوشمند باشند: «در هر حال سیاستی که با روشهای تولید انبوه بیگانه است.»
در قرن گذشته، هرچه محبوبیت کالاهایی که با این شعار تولید شدند افزایش یافت، اتیکت "ساخت آلمان" هم در بازاریابی و تبلیغ کالاهای آلمانی نقش تعیینکنندهتری بازی کرد و سبب شکوفایی اقتصاد آلمان شد.
آبلزهاوزر بر این باور است که اتیکت "ساخت آلمان" همچنان اهمیت خود را حفظ کرده است، به ویژه در بخشهایی که تولیدات این کشور شهرت جهانی دارند. او به خودرو، ماشینآلات صنعتی سنگین، ماشینهای الکترونیک و فرآوردههای شیمیایی اشاره میکند.