1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

زنان افغان برای صلح و آزادی رکاب می‌زنند

فرناز سیفی۱۳۹۵ فروردین ۱۸, چهارشنبه

در روز جهانی "ورزش در راه صلح و توسعه"، اعضای تیم ملی دوچرخه‌سواری زنان افغانستان و مربی تیم در گفت‌وگو با دویچه‌وله از تجربه رکاب‌زنی در کوچه‌های کابل، سختی‌ها و آرزوهاشان گفتند.

https://p.dw.com/p/1IPcC
Afghanistan Kabul Frauen auf Rennrädern
عکس: Abdul Sadigh

در تقویم سازمان ملل متحد، روز ۶ آوریل روز جهانی "ورزش در راه توسعه و صلح" نام دارد. از دوران المپیک در یونان باستان تا امروز، ورزش همیشه کارکردی فراتر از فعالیتی صرفا شخصی برای سلامت جسم و روان داشته و به عنوان افزاری برای کاستن از جنگ و درگیری به کار رفته است.

هنوز هم میدان ورزشی، از معدود مکان‌هایی است که کشورهایی که دشمنی دیرینه دارند، با یکدیگر روبرو می‌شوند و حداقلی از گفت‌وگو و فعالیت مشترک میان آن‌ها جوانه می‌زند.

بان کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، ورزش را "زبان جهانی" توصیف کرده است که تمام "دیوارها و موانع" میان مردمان را کنار می‌زند. او تاکید می‌کند که انواع فعالیت‌های ورزشی، "ابزاری قدرتمند" برای پیشبرد اهداف توسعه‌طلبانه و صلح‌جویانه است.

ویلفرد لمکه، مشاور ویژه‌ی بان کی‌مون در امور مربوط به ورزش هم معتقد است ورزش نه تنها افراد را در زندگی شخصی توان‌مند می‌کند، بلکه قابلیت دارد ابزاری در راه "تغییرات اجتماعی" باشد.

ورزش زنان، همیشه با محدودیت‌ها و نابرابری‌های بسیار مواجه بوده است. وقتی نوبت به ورزش زنان در کشورهای درحال‌توسعه، درگیر جنگ و درگیری و توام با محدودیت‌های عرفی و فرهنگی می‌رسد، این محدودیت‌ها و سختی‌ها بیشتر هم می‌شود.

حالا اما یک تیم ورزشی زنان، در یکی از کشورهایی که زنان با انواع محدودیت‌ها و دشواری‌های روزمره و قانونی و عرفی مواجه‌اند، به یکی از رساترین صداهای صلح تبدیل شده است.

بیشتر بخوانید:چهار زنی که با دوچرخه‌سواری به جنگ سنت‌ها در غزه رفته‌اند

تیم ملی دوچرخه‌سواری زنان افغانستان، از سوی ۱۱۸ نماینده‌ی پارلمان ایتالیا، به‌عنوان نامزد دریافت جایزه‌ی صلح نوبل سال ۲۰۱۶ معرفی شدند. این تصمیم اعضای پارلمان ایتالیا با استقبال بسیاری روبرو شد.

تیم جوان و سرزنده‌ی دوچرخه‌سواری زنان افغانستان را می‌توان نماد خوبی از امید، تلاش برای به‌رسمیت شناختن حقوق، پشت سر گذاشتن تابوها و از پا ننشستن به‌رغم سختی‌ها دانست. تیمی که ۱۰ عضو بین ۱۶ تا ۲۵ ساله دارد و با این‌که همه آن‌ها در کابل به‌سر می‌برند، اهل ولایات مختلف افغانستان هستند.

"دختران امید تنگ، در دشت بی‌‌کران"

عبدالصادق صادق، رئیس فدراسیون دوچرخه‌سواری افغانستان و مربی تیم‌ملی دوچرخه‌سواری زنان افغانستان است. او که خود سال‌ها از معدود دوچرخه‌سواران حرفه‌ای افغانستان بوده، جست‌وجو برای یافتن دختران مستعد و تشویق آن‌ها بهرکاب‌زنی را از خانواده خود شروع کرد: «از کابل و از خانه‌ی اقوام خود شروع کردم. در تک تک خانه‌هایشان را زدم، دخترها را بیرون کشیدم تا با هم رکاب بزنیم. چرا دختر نتواند رکاب بزند؟»

صادق در گفت‌وگو با دویچه‌وله با تاکید بر این‌که در برابر دختران افغانستان احساس مسئولیت می‌کند، گفت: «دوچرخه‌سواری حق دختران است. آن‌ها حق دارند در کنار برادرهایشان تحصیل کنند و اشتغال داشته باشند. با تک تک خانواده و فامیل این دختران حرف زدم و اعتمادشان را جلب کردم تا اجازه دهند دخترها رکاب بزنند و در مسابقات خارجی شرکت کنند.»

عبدالصادق صادق، مربی تیم و دختران جوان عضو تیم دوچرخه‌سواری
عبدالصادق صادق، مربی تیم و دختران جوان عضو تیم دوچرخه‌سواریعکس: Abdul Sadigh

او که دختر خودش را هم از کودکی تشویق به دوچرخه‌سواری کرده، می‌گوید در کابل پیست دوچرخه‌سواری ندارند: «با این‌حال با کمک دولت، محلی پیدا شد که در آن‌جا تمرین می‌کنیم. این زمین ۴۵ کیلومتر با کابل فاصله دارد. دخترها هر روز این مسیر طولانی را رکاب می‌زنند و برای تمرین در محل آماده می‌شوند.»

"می‌خواستند مرا بکشند"

کار عبدالصادق صادق اما آسان نبود و نیست. او نه تنها باید خانه به خانه و شهر به شهر به دنبال راضی کردن خانواده‌ها باشد تا دختران مستعد بتوانند دوچرخه‌سواری کنند، بلکه با تهدیدهای امنیتی هم مواجه بود.

بیشتر بخوانید:کمیسیون حقوق بشر افغانستان: خشونت‌های روانی علیه زنان افزایش یافته است

بالاخره هم یک بار از سوی افرادی که دقیق مشخص نشد از کدام گروه و دسته هستند، حسابی کتک خورد و مدتی در بیمارستان بستری شد. او به دویچه‌وله گفت: «می‌خواستند مرا بکشند. دخترها اما به شفاخانه و بالای سرم می‌آمدند و مراقب من بودند. این دخترها با حضورشان از من حمایت کردند.»

صادق اما از دولت افغانستان راضی است و می‌گوید مقامات دولتی تا حالا از تیم حمایت خوبی کرده‌اند: «شکر خدا تاکنون دخترها فردی تهدید نشدند. دولت حمایت می‌کند. مردم شریف کابل سخت حمایت‌مان می‌کنند. هرقدر ظلم و تهدید بیشتر شود، جرات ما هم بیشتر می‌شود. ما با این وضع و این موانع مبارزه می‌کنیم. عقب نمی‌کشیم.»

رکاب‌زنی در محل قتل فرخنده

معصومه علی‌زاده، عضو ۱۹ ساله‌ی تیم ملی دوچرخه‌سواری زنان افغانستان است. از او پرسیدم چه شد که سراغ دوچرخه‌سواری رفت؟

بیشتر بخوانید:هزاران نفر در کابل خواستار مجازات عاملان قتل فرخنده شدند

«من بسیار خرد بودم و در ایران زندگی می‌کردم. برادرم مجبور بود ما سه خواهر را ترک بایسیکل (دوچرخه) سوار کند و به مقصد برساند. هر سه خواهر با همان بایسیکل کهنه، بایسیکل‌رانی آموختیم. بعد به افغانستان بازگشتیم. روزی در تلویزیون گزارشی از آقا صادق دیدم. حیرت کردم که مگر ما در افغانستان تیم بایسیکل‌رانی زنان داریم؟»

او در مسابقه‌ی دوچرخه‌سواری که فدراسیون در مدرسه‌ی آن‌ها برگزار کرده بود، شرکت کرد و به عضویت تیم انتخاب شد.

معصومه می‌گوید بسیار افتخار می‌کند که تیم کوچک‌شان برای دریافت جایزه صلح نوبل نامزد شده است، با تاکید گفت: «بزرگ‌ترین آرزوی من این است که تمام دختران افغانستان بتوانند آزادانه دوچرخه‌سواری کنند و رفت‌وآمد با دوچرخه تبدیل به فرهنگ شود. چرا من نباید بتوانم با دوچرخه این‌سو و آن ‌سوی شهر بروم؟»

او با افتخار گفت که تیم دوچرخه‌سواری زنان افغانستان در اسفندماه گذشته، درست در محلی که فرخنده ملک‌زاده، به دست جماعتی از مردان خشمگین کشته شد، رکاب زدند.

تیم برای تمرین به محلی در ۴۵کیلومتری کابل می‌رود
تیم برای تمرین به محلی در ۴۵کیلومتری کابل می‌رودعکس: Abdul Sadigh

فرخنده زن جوانی بود که بعد از این‌که ادعا شد صفحاتی از قرآن را سوزانده است، زیر مشت و لگد مردان خشمگین، جان سپرد. فرخنده ملک‌زاده حالا به نمادی از بدرفتاری و ظلم به زنان در جامعه افغانستان بدل شده است.

معصومه گفت: «مردم حیران ما را نگاه می‌کردند که در محل قتل فرخنده با لباس ورزشی رکاب می‌زنیم. من احساس آزادی می‌کردم. من پیش از بایسیکل‌رانی، عاجز و ترسو بودم. ترس عجیبی از جمع و مردم داشتم. اما وقتی در محل قتل فرخنده رکاب می‌زدیم، بیشتر از هر زمان حس کردم که دیگر از هیچ مانع و هیچ‌کس نمی‌ترسم.»

"تا آدمی نیفتد، راه رفتن یاد نمی‌گیرد"

معصومه مشوقی شد تا خواهر کوچک‌ترش هم دوچرخه سوار شود و به عضویت تیم ملی درآید. زهرا علی‌زاده که ۱۸ساله است، گفت: «اول تکواندوکار بودم. اما به تکواندو زیاد علاقه‌ای نداشتم. به تشویق خواهرم بایسیکل‌رانی را شروع کردم.»

زهرا می‌گوید پدر و مادرش از آن‌ها حمایت می‌کنند. اما از ایرادگیری و مخالفت بقیه اعضای فامیل در امان نیستند: «معصومه جان، خواهرم، بارها تحقیر شد که مرا از راه به‌در کرده است. فامیل می‌گویند دختر را چه به ورزش؟ ما شکر خدا تاکنون از سوی طالبان تهدید نشدیم، اما بارها از سوی فامیل تهدید شدیم.»

بیشتر بخوانید:گفت‌وگوی اختصاصی با دختر افغان که با مایوی آهنی به خیابان رفت

زهرا که آرزو دارد روزی در "تور دو فرانس" رکاب بزند و بدرخشد، می‌گوید او و سایر اعضای تیم با کمترین امکانات، زیر برف و باران در سرما و گرما، تمرین می‌کنند. او گفت: «هیچ رشته ورزشی عیب نیست. ورزش، عیب نیست. برای صحت‌تان خوب است. برای رفتارتان و اعتمادبه‌نفس شما خوب است. تا آدم نیفتد، راه رفتن یاد نمی‌گیرد. من با تیم بایسیکل‌رانی، راه رفتن آموختم.»

"با دوچرخه‌سواری، توانستم روی دختران تاثیر بگذارم"

ناهید بی‌کران، در کودکی زمانی که ساکن ایران بودند، برادر کوچک‌اش را با دوچرخه به مدرسه می‌رساند. او که حالا ۲۳ ساله است، می‌گوید خانواده و به‌خصوص همان برادر از او حمایت بسیاری کردند تا بتواند در کابل دوچرخه‌سواری کند.

ناهید به دویچه‌وله گفت: «وقتی در خیابان‌های کابل دوچرخه‌سواری را شروع کردم، خیلی‌ها می‌گفتند چطور جرات داری؟ بعد در همان کوچه خودمان دو سه دختر دیگر هم کم‌کم جرات کردند و سوار دوچرخه شدند. من توانستم با دوچرخه‌سواری بر دختران دیگر هم تاثیر داشته باشم.»

ناهید معتقد است که دوچرخه‌سواری، اعتمادبه‌نفس او را تقویت کرده است: «وقتی توانستم در این شرایط با این همه محدودیت و تابو دوچرخه‌سواری کنم، باور کردم می‌توانم کارهای دیگری هم انجام بدهم و قدم‌های بزرگ‌تری بردارم.»

دوچرخه از همان زمان که اختراع شد، نقش و تاثیر ماندگاری در جنبش برابری‌خواهی زنان و تغییر در پوشش و حضور اجتماعی آن‌ها داشت.

زنانی که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم برای حق رای می‌جنگیدند، سوار بر دوچرخه به این‌سو و آن‌‌سوی شهرها می‌رفتند و اعلامیه پخش می‌کردند. تصویر الیزابت کدی استانتون و سوزان بی‌آنتونی، دو چهره‌ی مطرح جنبش حق رای زنان در آمریکا، با دوچرخه‌سواری‌های طولانی آن‌ها برای تشویق زنان و مردان به دفاع از حق رای پیوند خورده است.

دوچرخه باعث شد پوشش زنان اروپایی و آمریکایی در اواخر قرن نوزدهم نیز بالاخره کمی کمتر دست‌وپاگیر باشد. کرست‌ها کمی آزادتر، پف دامن‌ها کمتر و طول‌شان کوتاه‌تر، کفش‌ها مقاوم‌تر و آزادتر و کلاه‌های سر کمی ساده‌تر شد تا زنان بتواند بهتر رکاب بزنند.

دوچرخه به بسیاری از زنان برای اولین بار این امکان را داد که بدون حضور دیگری و هزینه‌ی چشمگیر، امکان رفت و آمد داشته باشند و تصویر زنان در فضای بیرون از منزل، به همراهی با خانواده منحصر نماند.

حالا برای اولین بار شاید این وسیله نقلیه ابزاری شود تا زنان جسور و باپشتکار در یک گوشه جهان، برنده‌ی جایزه صلح نوبل شوند و صدای صلح‌طلبی آنها در دنیا طنین‌انداز شود.