رهبر جمهوری اسلامی، غیرقابل نقد هم در ایران و هم در عراق
۱۳۹۲ اسفند ۲, جمعهروزنامه عراقی "الصباح الجدید" که به مناسبت ۳۵مین سالگرد "انقلاب اسلامی" سال ۱۳۵۷ کاریکاتوری از آیتالله سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، را منتشر کرده بود، با خمپاره مورد حمله قرار گرفت، کارکنان روزنامه به زندگی مخفی روی آوردند و سردبیر آن ناگزیر به ترک عراق شد.
روزنامه "الصباح الجدید" از نشریات خبری بیطرف در عراق به شمار میرود که پس از سرنگونی رژیم صدام حسین شکل گرفت و به طور عمده به نشر اطلاعات پرداخت. این روزنامه گرایش سیاسی یا دینی خاصی ندارد و میکوشد افکار عمومی جامعه را بازتاب دهد.
روزنامه یادشده به مناسبت ۳۵مین سالگرد انقلاب ایران رشته مطالبی منتشر کرد و در مقالهای رؤسای جمهوری ایران را از ابوالحسن بنیصدر تا حسن روحانی معرفی کرد. در این مقاله این اندیشه مطرح شده است که مقام ریاست جمهوری در ایران، تابع مقام رهبری است و این رهبر است که قدرت واقعی را در دست دارد. در راستای همین ایده تصویری از آیتالله علی خامنهای رسم شده است که او را همانند مهره اسب در صفحه شطرنج نشان میدهد.
واکنشهای آرام و خشن
درج تصویر رهبر جمهوری اسلامی به صورت کاریکاتور، جنجالی در عراق به پا کرد و با آن مسائل مهمتری مطرح شد. در نخستین واکنش، حسن داناییفر، سفیر جمهوری اسلامی ایران در بغداد، سردبیر روزنامه را به سفارتخانه ایران دعوت کرد و از او توضیح خواست.
اسماعیل زایر، سردبیر روزنامه "الصباح الجدید" به سفیر جمهوری اسلامی توضیح داد که هدف روزنامه توهین به مقام رهبری نبوده است و به خاطر "خطای ناخواسته" از دولت ایران پوزش خواست.
ماجرا اما ابعاد گستردهتری پیدا کرد: گروههای خشمگین به اعتراض در برابر محل روزنامه تجمع کردند و افرادی سه بار به دفتر روزنامه حمله بردند. بر اثر این حملات، دفتر روزنامه تخریب شد، نشریه به حال تعطیل در آمد، کارکنان آن از ترس جان راه فرار در پیش گرفتند.
مرزهای "توهین"
معترضان عقیده دارند که این روزنامه با عبور از "خطوط قرمز" به مقام مراجع دینی توهین کرده است. با توجه به این واقعیت که انتقاد از مقامات بلندپایهی جمهوری اسلامی در رسانههای جمعی ایران رواج دارد، باید پرسید که "خطوط قرمز" کجاست و توسط چه مقامی تعیین میشود؟
علی رمضان اوسی، سرپرست مرکز مطالعات اسلامی در لندن، در گفتوگویی به دویچه وله (عربی) میگوید: «مقامات ایرانی، شخصیتهای سیاسی هستند و لذا انتقاد از آنها مجاز است، اما رهبر جمهوری اسلامی یک مرجع دینی است و انتقاد از او گذشتن از "خط قرمز" است.»
آقای اوسی مانند برخی از مفسران، حملات خشونتآمیز به دفتر روزنامه "الصباح الجدید" را از نوع "واکنش غضبآلود" افراد متعصب ارزیابی میکند. به نظر این تحلیلگر، این خشم را نمیتوان به سادگی مهار کرد؛ همان طور که در مورد نشر کاریکاتورهای توهینآمیز علیه پیامبر اسلام در دانمارک دیده شد، نمیتوان از افراد متعصب واکنشی ملایم انتظار داشت.
آقای اوسی متذکر میشود: «سید علی خامنهای مرجعی است که بسیاری از مسلمانان از ملتهای گوناگون از او تقلید میکنند. اعتقادات دینی از ارزشهای ملی یا فرهنگی بالاتر است و رسانههای جمعی باید مراقب باشند که افراد متدین را آزرده نکنند.»
سردبیر: قصد توهین نداشتیم
به دنبال نخستین موج حملات، روزنامه "الصباح الجدید" سرمقالهای به قلم سردبیر نشریه منتشر کرد و در آن به تأکید گفت: «ما کمترین نیتی نداشتیم که به سید علی خامنهای، رهبر انقلاب ایران، توهین کنیم. ما نمیپذیریم و به کسی اجازه نمیدهیم که به ارزشها و باورهای دینی مردم جسارت کند.»
اسماعیل زایر، سردبیر نشریه، در گفتوگو با دویچه وله (عربی) از حملات خشمآگین به روزنامه ابراز شگفتی کرد و گفت که "الصباح الجدید" در پروندهای ویژه تنها کوشیده بود که گزارشی بیطرفانه از کارنامهی ۳۵ سالهی انقلاب ایران ارائه دهد. او یادآور میشود که در پروندهی یادشده از "درایت آیتالله خامنهای "که با برکنار کردن محمود احمدینژاد راه حل مناقشه هستهای ایران و توافق با قدرتهای غربی را هموار کرد" ستایش شده است.
اسماعیل زایر اعتقاد دارد کسانی که با بمب و خمپاره به دفتر روزنامه حمله بردند، افرادی متعصب از نیروهای شبهنظامی هستند که بینش سیاسی روشنی ندارند و به جریان سیاسی مشخصی وابسته نیستند، برخی از آنها احتمالا به لشکر مسلح "بدر" وابسته هستند، که با حمایت جمهوری اسلامی فعالیت میکند.
تهدید آزادی بیان
به دنبال سرنگونی رژیم صدام حسین در جریان حمله نیروهای ائتلاف بینالمللی به سرکردگی ایالات متحده در مارس ۲۰۰۳ عراق ناگهان از زیر فضای سنگین خفقان و سانسور بیرون آمد. با وجود فشارهای فرهنگی و سیاسی، و به رغم ضعف سنتهای دموکراتیک در عراق، برای رسانههای جمعی دورانی پررونق و امیدبخش شروع شد.
بسیاری از شهروندان فرهیختهی عراق، در نمونههایی مانند حمله به روزنامه "الصباح الجدید" نشانههایی نگرانکننده از محدود شدن آزادی بیان میبینند. هر روز با دستاویز توهین به این مقام یا آن مرجع، یا برگذشتن از "خطوط قرمز"، که روشن نیست حرمت و اعتبار خود را از کجا گرفتهاند، بخشی از آزادیهای اولیه مردم پایمال میشود.
در میان دیدگاه خوانندگان و کاربرانی که نظر خود را به بخش عربی "دویچه وله" فرستادهاند، این نظر چشمگیرتر است که نفوذ ایران در عراق و حمایت جمهوری اسلامی از گروههای شبه نظامی فراقانونی، خطر بزرگی است که آزادیهای بنیادی مانند آزادی عقیده و بیان را در عراق تهدید میکند.
توهم نسبت به آزادی بیان در ایران
"توهین" روزنامه عراقی به رهبر جمهوری اسلامی بازتاب گستردهای در ایران نداشت. تنها برخی از رسانهها مانند خبرگزاری "رسا" و روزنامه "مشرق" خبر رویداد را منتشر کردند. این رسانهها روزنامه "الصباح الجدید" را وابسته به سفارت امریکا در عراق معرفی کردند.
از اظهارات تحلیلگرانی مانند علی رمضان اوسی، چنین بر میآید که بسیاری کسان نسبت به آزادی بیان در ایران دچار توهم کامل هستند. در نشریات ایران البته انتقاد از مقامات سیاسی، به ویژه اگر به اصلاحطلبان نزدیک باشند، رواج دارد، اما هر نشریهای به خوبی میداند که کمترین انتقاد از "مقام معظم رهبری" سختترین عقوبتها را به دنبال دارد. علاوه بر "هیئت نظارت بر مطبوعات" وابسته به وزارت ارشاد اسلامی، هر مقام حقیقی یا حقوقی به سادگی میتواند انتشار هر نشریهای را به خطر اندازد.
در فضای رسانهای ایران "خطوط قرمز" به قدری مبهم و فراوان است که تا کنون گریبان دهها نشریه و صدها خبرنگار و وبلاگنویس را گرفته است. تنها به چند مورد پرسروصدای اخیر اشاره کنیم:
روزنامه اصلاحطلب "بهار" در آبان ۱۳۹۲ به مناسبت عید غدیر خم، مقالهای منتشر کرد که در آن شبهاتی بسیار ملایم در مورد غدیر خم و ولایت امام علی درج شده بود. این نوشته خشم برخی از مقامات و مراجع را برانگیخت. تا جایی که آیتالله ناصر مکارم شیرازی، از مراجع معروف، عمل روزنامه را "توهین به ائمۀ اطهار و موجب ارتداد" دانست. به یاد آوریم که "قتل فرد مرتد بنا به حکم شرع لازم" است.
هیئت منصفه مطبوعات روز ۱۵ دی (۵ ژانویه) روزنامه بهار را به خاطر "فعالیت تبلیغی علیه نظام"، "نشر مطالب خلاف موازین اسلامی"، "ایجاد اختلاف بین اقشار جامعه"، "اهانت به دین مبین اسلام و مقدسات آن"، "پخش شایعات و مطالب خلاف واقع" و "نشر مطالب علیه اصول قانون اساسی" مجرم شناخت و آن را برای همیشه تعطیل کرد.
در همان روزها "هیئت منصفه دادگاه مطبوعات ایران" هفتهنامهی "شهروند امروز" به مدیر مسئولی حمید عطریانفر را به خاطر "توهین و نشر اکاذیب" مجرم شناخت و روزنامه را تعطیل کرد.
در مهرماه ۱۳۹۱ روزنامه "شرق" ۱۳۹۱ که با چاپ کاریکاتوری از وضعیت بحرانی جامعه انتقاد کرده بود، به "اهانت وقیحانه به رزمندگان" متهم شد. تنها با عذرخواهی رسمی مسئولان نشریه بود که ادامه نشر این روزنامه ممکن شد.
محافل و بنیادهای وابسته به دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی، مانند روزنامه کیهان، بدون هیچ سند و مدرکی، نشریات آزاد و ناوابسته را به سکولاریسم، لیبرالیسم، غربزدگی، فراماسونری، بهاییگری و دهها "جرم" دیگر متهم میکنند. آخرین مورد این فشارها را در مورد سه نشریهای میتوان دید که به تازگی با گرایشهای اصلاحطلبانه انتشار یافتند: مهرنامه، تجربه و آسمان.
روز پنجشنبه اول اسفندماه، روزنامه "آسمان" با اعلام جرم "دادسرای فرهنگ و رسانه" به دلیل آنچه نشر مطالب خلاف موازین اسلامی و توهین به مقدسات عنوان شده بود، توقیف شد. نشریه "آسمان" تنها ۶ شماره منتشر شده بود، اما محافل قدرتمند اصولگرا بیم داشتند که به زودی به نشریهای پرتیراژ و بانفوذ تبدیل شود. بهانه توقیف روزنامه، نشر انتقادی ملایم از قانون قصاص، از زبان یک تحلیلگر مستقل بود، که ارتباطی با موضع روزنامه نداشت.
براساس آخرین گزارش "سازمان گزارشگران بدون مرز" ایران همچنان در یکی از پایینترین ردههای فهرست آزادی اطلاعرسانی باقی مانده است. این سازمان میگوید که وضعیت آزادی اطلاعرسانی در ایران نسبت به گذشته "تغییر چندانی نکرده است".
این گزارش یادآوری کرده است: «در پایان سال میلادی ۲۰۱۳ ایران با ۵۰ روزنامهنگار و وبنگار زندانی، یکی از پنج زندان بزرگ جهان در عرصه اطلاعرسانی بوده است.»