1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

حافظه‌، انواع آن و اختلالات آن

مصاحبه‌گر، فریبا والیات۱۳۸۷ اردیبهشت ۳۱, سه‌شنبه

حافظه چیست؟ چه انواعی دارد؟ چه اختلالاتی ممکن است در حافظه بروز کنند؟ چه کنیم تا حافظه‌ی بهتری داشته باشیم؟ • مصاحبه‌ای با این پرسشها با دکتر مریم نوروزیان، استاد دانشکده‌ی پزشکی دانشگاه تهران

https://p.dw.com/p/E33M
مغز از منظر بالا
مغز از منظر بالاعکس: AP

حافظه یکی از توانایی‌‌های عالی مغز هست که باعث می‌شود، انسان بتواند، اطلاعات را ثبت و ذخیره کرده و در موقع لزوم آنها را به گونه‌ای فراخواند. از همین تعریف برمی‌آید که اختلالات حافظه می‌تواند، در اثر اشکال در هر یک از این سه مرحله به وجود آید، یعنی در مرحله ثبت، مرحله ذخیر‌ه‌سازی و سرانجام فراخوانی اطلاعات.

دکتر مریم نوروزیان
دکتر مریم نوروزیانعکس: Maryam Noroozian

اما انواع حافظه چیست، بیماری‌هایی که آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد کدامند و برای اینکه حافظه‌ی بهتری داشته باشیم، چه باید بکنیم؟ برای روشن شدن پاسخ به این سئوالات با دکتر مریم نوروزیان، متخصص بیماری‌های مغز و اعصاب و استاد این رشته در دانشگاه تهران گفتگو کرده‌ایم.

دویچه‌وله: پرسش نخست این است که انواع حافظه چیست؟

دکتر مریم نوروزیان: تقسیم‌بند‌ی‌های متعددی برای حافظه وجود دارد. ما کلا یک حافظه‌‌ی کوتاه‌مدت داریم و یک حافظه‌ی طولانی‌مدت. فرض کنیم که شما به مرکز اطلاعات یک شهر زنگ می‌زنید و از آنها شماره‌ی تلفن یک بیمارستان را می‌خواهید و آنها به شما شماره‌ی بیمارستان را می‌دهند. این شماره خیلی سریع در مدار‌های مغزی می‌چرخد تا وقتی که شما این شماره را بگیرید. احتمالا شما بعد از مدت کوتاهی این عدد را فراموش خواهید کرد. به خاطر اینکه شما احساس نیاز نمی‌کنید، فکر می‌کنید که هر موقعی می‌توانید به این شماره‌ی تلفن دسترسی پیدا کنید. این چیزی که خیلی سریع گفته می‌شود و شما سریع تکرارش می‌کنید و زود از بین می‌رود، حافظه‌ی فوری یا immidiate memory نام دارد. در واقع این حافظه نیست، فقط کافی است که شما توجه و تمرکز خوبی داشته باشید‌، برای اینکه بتوانید، این اطلاعات رابگیرید و در همین جا کار مغز تمام می‌شود. مگر آنکه خبر یا اطلاعاتی که به شما می‌دهند، بسیار بسیار مهم باشد. بعد از حافظه‌ی فوری، "حافظه‌‌ی اخیر" یا recent memory قرار می‌گیرد. کارکرد آن این است که مثلا به یادآورید دیروز چه کسانی را دیدید. "حافظه‌ی اخیر" مهم‌ترین حافظه در ارزیابی‌های حافظه است.

حافظه‌ی فوری و اخیر جزو حافظه‌های کوتاه‌مدت انسان هستند. این دو حافظه در قسمت بخصوصی از مغز قرار دارند که هیپوکامپوس Hypocampus نام دارد. اینجا فقط ایستگاه اولیه هست. یعنی اطلاعات می‌رود آنجا، می‌تواند از بین برود و شما یادتان نیاید ولی می‌تواند از آنجا تحویل داده شود به یک مرکز خیلی مهم‌تر و برود به حافظه‌ی دور. حافظه‌ی دور یعنی اطلاعاتی که معمولا بسیار مهم‌اند و در جایگاه بسیار مطمئنی از مغز ثبت شده‌اند و یک آرشیو خیلی خوب در مغز هست. خاطرات مهم مثل خاطرات کودکی‌تان در جای خیلی مهمی از مغز آرشیو می‌شوند. اینها long term memory هستند. تمام کسانی که با یادگیری سر و کار دارند، هر چقدر اطلاعاتشان را به آن حافظه‌ی طولانی‌مدت بسپارند، موفق‌ترند. برای این مسیر از هیپوکامپوس خارج می‌شود و در جایی ذخیره می‌شود که اسمش gray matter یا قشر خاکستری مغز هست.

آیا حافظه‌ی قدیمی خوب، نشان‌دهنده‌ی قوت حافظه است؟

حافظه‌ی قدیمی خوب‌، نشان‌دهنده‌ی قوت حافظه نیست. این چیزی است که بسیاری از افراد اشتباه می‌کنند. یعنی اگر ما سالمندی داریم که خیلی خوب آن سالی که سربازی بوده و ازدواج کرده را با جزییات توضیح می‌دهد‌، لزوما نشان‌دهند‌ه‌‌ی این نیست که حافظه‌ی‌ خوبی دارد، حافظه ‌خوب این است که این سالمند مثلا یادش باشد که دیروز چه اتفاقاتی افتاده و چطور می‌تواند،‌ آنها را سریع پیدا کند.

به چه دلایلی، به خاطر چه مسایل و بیماری‌هایی حافظه اختلال پیدا می‌کند؟

برای اینکه ببینیم، می‌توانیم برگردیم به ساختمان مغز و چگونگی ثبت حافظه. شما برای اینکه در مغز اطلاعات را به خاطر بسپارید، احتیاج به یک ماد‌ه‌ی شیمیایی دارید به نام Neurotransmitter که به فارسی می‌گویند، واسطه‌های شیمیایی. واسطه‌ی شیمیایی اصلی حافظه ماده‌ای است به نام استیل کولین که یک ماده‌ی شیمیایی است. این ماده‌ی شیمیایی در محلی که پیام‌های عصبی رد و بدل می‌شود، آزاد می‌شود و پیام‌ها را از این طرف به آن طرف می‌برد. بنابراین مغز باید به میزان کافی استیل کولین داشته باشد که بتواند، پیام‌های عصبی که کار حافظه را انجام می‌‌دهند، به درستی هدایت کند.

استیل کولین در کجا نگهداری می‌شود؟

بیشترین جای مغز که استیل کولین دارد، همان جایی هست که در آن هسته‌ی هیپوکامپوس و هسته‌ای به نام ماینرت قرار دارد. اگر جاهایی که در آن استیل کولین زیادی وجود دارد، ‌آسیب ببیند، یکی از عواقبش، اختلال حافظه خواهد بود.

در چه بیماری‌هایی و چه زمانی این جاها آسیب می‌بیند؟

یکی در سنین پیری است. در این سنین رسوباتی در مغز به وجود می‌آید که باعث می‌شود، مسیر حافظه کند شود. یعنی افراد پیر، سرعت واسط اطلاعاتشان کمتر است. یکی‌ از بیماری‌هایی که می‌تواند باعث کندی این سرعت شود، ‌آلزایمر است. پروتئینی در مغز رسوب می‌کند، به نام آمیلوئيد که این آمیلوئيد می‌آید، سطح استیل کولین مغز را کاهش می‌دهد. نکته‌ی جالب دیگر این است که بسیاری از داروها‌ی ضد افسردگی که در سال‌های گذشته استفاده‌ می‌شد، یعنی داروهای قدیمی ضد افسردگی، اختلال حافظه‌ می‌دهند. بنابراین بعضی از داروهای ضد افسردگی اگر در دوز بالا مصرف بشوند، اختلال حافظه می‌دهد. بسیاری از داروهای اعصاب ممکن است، اختلال حافظه بدهند. ضربات مغزی یا تومورها‌ی مغز اگر در آن قسمت‌ها باشند، می‌توانند باعث شوند که اکسیژن به هیپوکامپوس نرسد. در کسانی که دچار ایست قلبی می‌شوند یا اکسیژن به مغز نمی‌رسد، به هر علتی مثلا سکته‌ی قلبی یا کسانی که تشنجات شدید می‌گیرند، هم‌ ممکن است‌، اکسیژن به هیپوکامپوس نرسد. دو بیماری که خیلی شایع است و خیلی اختلال حافظه می‌دهد یکی اضطراب است و یکی افسردگی.

برای اینکه حافظه‌‌ی بهتری داشته باشیم، باید چه کنیم؟

شما برای اینکه چیزی را خوب از مغز تحویل بگیرید، باید درست تحویل داده باشید. این اصلی است که خیلی‌ها به آن ممکن است، دقت نکنند. مرحله‌ی اول حافظه‌‌‌ی ما مرحله‌ی ثبت است. باید به مغز اطلاعات را بدهیم،‌ مغز آن را ثبت می‌کند و بعد آن را در خودش انبار می‌کند و بعد به ما تحویل می‌دهد. لازمه‌ی اولیه‌‌اش این است که این ثبت درست انجام شود. یعنی شما وقتی دارید یک مطلبی را می‌خوانید، یا دارید کلیدتان را در جایی می‌گذارید یا دارید پول‌هایتان را می‌شمارید،‌ باید آن لحظه این کار را با تمرکز کافی انجام بدهید‌ تا این اطلاعات را درست به مغز تحویل بدهید. وقتی شما در همان حال که دارید، کلیدتان را جایی می‌گذارید، به دو موضوع دیگر نیز فکر کنید، همزمان تلفنی صحبت می‌کنید و همزمان مواظب هستید که مثلا ظرف شیر روی چراغ‌گاز سر نرود، مغز در آن واحد باید به پنج ـ ‌شش امر مختلف فکر کند. در نتیجه آن میزانی که باید برای یک کار تمرکز کنید، نمی‌کنید و بعد ممکن است دو ساعت، دنبال کلیدتان بگردید، برای اینکه از اول اطلاعاتتان را به آن درست ندادید. وقتی که شما دارید، کاری را می‌کنید، یکی از راه‌ها این است که با خودتان بگویید‌، چه کار می‌کنید، مثل «کلید را الان روی تلویزیون گذاشتم». راه دیگری که خیلی مهم است، این است که تکرار کنید. مثلا آخر شب تمام کارهایتان را یادداشت می‌کنید، فردا صبح قبل از آنکه راه بیافتید، روی دفتر یادداشتتان کارهای امروز را دوباره نگاه می‌کنید و در طول روز دوباره آن را چک می‌کنید. یک چیز خیلی مهم که قبل از همه‌ی اینها است، انگیزه‌‌ی درست است، یعنی ما باید قبل از اینکه حافظه‌ی خوبی داشته باشیم، انگیزه داشته باشیم. شما هیچ‌ وقت به کسی که علاقه به یادگیری ندارد و چیزی را دوست ندارد یاد بگیرد، نمی‌توانید خوب یاد بدهید. پس بعد از مسئله‌ی انگیزه، ثبت درست است، شرایط درست باید برای مغز فراهم بشود تا آن را یاد بگیرد و بعد که ثبت شد، باید دریافت که چطور می‌توان‌، آن را تکرار کرد. یکی از راه‌‌های خیلی خوب یادگرفتن، یاد دادن است، یعنی شما برای اینکه چیزی را خیلی خوب یاد بگیرید، سعی کنید آن را برای دوستتان تعریف کنید، اگر توانستید تعریف کنید، بدانید که آن مطلب را خوب یاد گرفتید. ولی اگر موقعی که دارید، چیزی یاد می‌دهید، در جایی گیر کردید، می‌فهمید که همان قسمت را نفهمیده‌اید و باید آن را تکرار کنید.