"جهاد نکاح"؛ واقعیت یا هیاهوی رسانهای؟
۱۳۹۲ مهر ۱۵, دوشنبه
اوج این ماجرا زمانی بود که بیستم سپتامبر سال گذشته موضوع از سطح گمانهزنیهای رسانهای خارج شده و یک مسوول دولتی در این زمینه اظهار نظر کرد. لطفی بن جدو وزیر کشور تونس در برابر اعضای پارلمان این کشور خبر داد که بسیاری از زنان تونسی که برای جهاد نکاح به سوریه رفته بودند، حامله از این کشور بازگشتهاند.
اما حقیقت این جهاد چیست و از کجا نشأت گرفت؟ آیا چنین معضلی وجود دارد یا تنها ساخته و پرداخته رسانههاست؟
گزارش روزنامه تونسی الشروق
روزنامه تونسی الشروق روز ۲۲ سپتامبر گزارشی را از جهاد نکاح منتشر کرد که در آن با برخی از دختران بازگشته از سوریه مصاحبه شده بود. این روزنامه به روایت داستان یکی از دخترانی پرداخته که به تازگی از سوریه بازگشته است. الشروق به نقل از یک منبع امنیتی تونسی نوشت: «زنانی بین ۳۰ تا ۵۰ ساله با روبنده در مساجد، فروشگاههای لباس مذهبی، دانشگاهها و دستشوییهای حاشیهی شهرها، دختران را به کلاسهای مذهبی دعوت کرده تا پس از گذراندن دورهای سه ماهه به سوریه اعزام کنند. س.م. پس از بازگشت از سوریه میگوید که به همراه ۹ دختر دیگر بعد از دریافت ۱۲۰۰ دلار و با وعدهی دریافت مبلغی ۵ برابر آن به سوریه اعزام شده است».
طبق این گزارش، دختران از مرز تونس به لیبی رفته و از آنجا با گذرنامههای جعلی عازم ترکیه و سپس به سوریه منتقل شده و به عقد مردان مبارز درآمدند. س.م. به الشروق میگوید: «شرکت در جهاد نکاح را پذیرفتم تا با پولی که به دست میآورم برای برادر بیکارم، کاری فراهم کنم».
به گفتهی س.م.: «برخلاف شایعات موجود، هر دختری با دو یا حداکثر سه نفر در ارتباط است و من پس از بازگشت از سوریه متوجه شدم که برادرم سر کار رفته و مشکلات مالی خانوادهام نیز تا حدودی از بین رفته اما آنها دیگر پذیرای من نیستند».
این روزنامه تونسی در بخش دیگری از گزارش خود مینویسد: «پدر یکی از دختران که به ایدز مبتلا شده میگوید که دخترم حامله بازگشت. او به ایدز مبتلا شده و ما کاری نمیتوانیم انجام دهیم مگر اینکه منتظر مرگ او باشیم».
از فتوای شیخ عربستانی تا اظهارات وزیر تونسی
عمده رسانهها، شروع ماجرای "جهاد النکاح" را فتوای منسوب به شیخ محمد عریفی مبلغ مذهبی اهل عربستان معرفی کردهاند. گفته میشد که شیخ عریفی در توییتر خود فتوا داده که زنان و دختران به "جهاد نکاح" بپیوندند.
شیخ عریفی اما صدور این فتوا را تکذیب و اعلام کرد که حساب کاربری توییتر او هک شده و هکرها به نقل از او چنین فتوایی را صادر کرده بودند. عریفی برای اثبات مدعای خود گفت که اگر تعداد حروف این توییت شمرده شود مشخص میشود که دروغین است چرا که به جای ۱۴۰ حرف مجاز در توییتر، این فتوا بیش از ۱۷۰ حرف را در بر گرفته است.
به گفتهی عریفی، نکاح در اسلام شرایطی دارد که از جمله آن جاری شدن عقد و ارتباط تنها با یک مرد و همچنین نگاه داشتن عده پس از طلاق است و هر کدام از این شروط اگر رعایت نشود، ارتباط جنسی حرام است.
زمانی که از "جهاد" صحبت میشود از نظر شرع اسلام به این معناست که یک مرجع دینی فتوایی صادر کرده و ضمن آن از همگان دعوت میکند که اقدامی گروهی برای "رضای خدا" انجام دهند و در ازای آن به بهشت بروند. اما در اینجا با توجه به تکذیب دفتر شیخ عریفی و نبود چنین فتوایی از دیگر مراجع دینی مشخص میشود که از نظر شرعی هیچ فتوایی برای "جهاد" زنان صادر نشده است.
از سوی دیگر انور مالک روزنامهنگار الجزایری در مطلبی که در وبسایت شبکه فرانس۲۴ به زبان عربی منتشر شد، میگوید که اظهارنظر وزیر کشور تونس در مورد دختران بازگشته از سوریه مشکوک است، زیرا از یک سو وزیر تونسی هیچ مستندی برای اثبات مدعای خود ارایه نمیکند و از سوی دیگر وزیر کشور با حزب "النهضة" به عنوان حزب حاکم تونس اختلاف داشته و دور از انتظار نیست که برای اعمال فشار بر دولت چنین ادعایی کرده باشد.
دولت سوریه و "جهاد نکاح"
با بالا گرفتن موضوع "جهاد نکاح"، روزنامه فرانسوی لوموند گزارشی را در این زمینه منتشر کرد که در آن جهاد نکاح را به کل موضوعی دروغین و آن را ساخته و پرداخته دولت سوریه معرفی میکند.
لوموند نوشت: «موضوع جهاد نکاح نخستین بار در شبکه تلویزیون الجدیده سوریه مطرح شد که از شبکههای حامی دولت سوریه محسوب میشود. پس از آن دختری شانزده ساله بر صفحه تلویزیون الاخباریه سوریه ظاهر شد و اعتراف کرد که به اجبار پدرش در جهاد نکاح شرکت کرده و با دهها مرد ارتباط داشته است».
لوموند به نقل از شاهدان عینی مینویسد: «نکته عجیب در مصاحبه دختر شانزده ساله با شبکه الاخباریه این بود که او در تابستان و دمای ۳۰ درجه سوریه، لباسی زمستانی بر تن کرده بود. اهالی روستای نوی در درعا گفتند که او دختر یکی از افسران ارتش سوریه بوده که به ارتش آزاد پیوسته و دخترش ماهها قبل در راه مدرسه ربوده شده بود».
پیشینهی قاچاق و فروش زنان
عبدالرحمن الراشد، سردبیر نشریه «شرق الاوسط» معتقد است: «تندروهای اسلامگرا با شستوشوی مغزی دختران و وعدههای بهشت و حوریان بهشتی آنان را به عنوان بردهی جنسی به سوریه میفرستند تا در خدمت سربازان باشند اما این اقدام پیش از این در دو دهه آشفتگی الجزایر نیز وجود داشت؛ همانطور که القاعده نیز چنین باوری را ترویج میکرد و از تمام امکانات خود از جمله سکس برای عضوگیری جوانان استفاده میکرد. همین تندروها امروز وارد بحران و هرج و مرج سوریه شده و زنان و مردان را اغفال میکنند».
قاچاق زنان از افغانستان و فروش آنان در چند دهه جنگ و بحران باعث شده تا جامعهشناسان از این مساله به عنوان یک "پدیده" نام ببرند. در هفتههای اخیر گزارشی در رسانههای افغانستان منتشر شد که طبق آن زنان شوهردار در این کشور با مبلغی بین ۳۳۰ تا ۵۳۰ دلار به فروش میرسند. چندی پیش در پاکستان که آنجا هم زنان داد و ستد میشوند، یک مرجع دینی به دلیل ماه رمضان اعلام کرد که خرید و فروش دختران و زنان در این ماه از سال حرام است.
الراشد در بخش دیگری از مقاله خود مینویسد: «در ماجرایی مشابه و در زمان حملهی آمریکا به عراق، زنی سعودی به همراه فرزندش ناپدید شد و پس از گذشت مدتی مشخص شد که به عقد ایمن الزرقاوی و پس از او چندین مرد دیگر درآمده و روند ازدواجها تا کشته شدن زن ادامه داشت».
در جنگ جهانی دوم نیز زنان کرهای و چینی تحت عنوان "مایه تسلی" برای سربازان ژاپنی به بردگی جنسی گرفته میشدند و در مواردی نیز پس از همخوابگی به قتل میرسیدند. لیاک سون ۸۶ ساله یک شاهد زنده از این ماجراست که میگوید: «ما ۱۱ تا ۱۴ ساله بودیم و تصور نمیکردیم که روزی از آن شکنجهها جان سالم به در میبریم. خیلی از دخترها سعی کردند که خودکشی کنند؛ خودشان را دار زدند یا بدون اینکه شنا بلد باشند، به دریا رفته و غرق شدند».
اما این پدیده در انحصار شرق و خاورمیانه نیست؛ بلکه پس از فروپاشی روسیه، زنان و کودکان بسیاری به علل مختلف خصوصا مشکلات اقتصادی پیشآمده، قاچاقی به کشورهای اروپای غربی رفته و اکثر آنان به عنوان کارگران جنسی در کلوپهای سکس مشغول به کار شدند.
در ایران خصوصا پس از انقلاب و جنگ هشتساله با عراق نیز زنان و دختران بسیاری به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس رفتند. بسیاری از دختران پس از فرار از منزل، جذب گروههایی شدند که دختران را با وعدههای مالی روانهی کشورهای همسایه میکنند. بیشتر این زنان در کشورهای عربی خلیج فارس مشغول ارائه خدمات جنسی بودند.
در لبنان این اتفاق به نوعی دیگر رخ میدهد. سرمایهداران یا امیران کشورهای حاشیهی خلیج فارس در مهمانیهای شبانه با عدهای از همراهانشان حاضر میشوند که در میان آنها میتوان دختران و زنانی را دید که از خانههای خود فرار کردهاند. هرچه تعداد همراهان بیشتر باشد از اقتدار بالای امیر یا سرمایهدار یادشده نشان دارد. زنی ایرانی که به این جمع پیوسته بود میگفت: «به ازای هر شب، ۵۰۰ دلار دریافت کردم و در نهایت یک سوئیت نیز برایم در یکی از هتلهای حومه بیروت تهیه شد».
قاچاق زنان؛ معضلی جهانی
بر اساس اعلام مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۴ قاچاق زنان اینگونه تعریف میشود: «انتقال غیرقانونی و مخفیانه اشخاص در عرض مرزهای ملی، عمدتا از سوی کشورهای در حال توسعه و کشورهای دارای اقتصاد در حال گذار، با هدف نهایی واداشتن زنان و دختران به وضعیتهای بهرهکشانه و ستمگرانه از لحاظ جنسی و اقتصادی، برای سود به کارگیرندگان، قاچاقچیان و سندیکاهای جنایتکار و نیز دیگر فعالیتهای مرتبط با قاچاق، نظیر کار خانگی و اجباری، ازدواج دروغین، استخدام مخفیانه و فرزندخواندگی دروغین».
فعالان جامعه مدنی و نیز سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) معتقدند که با توجه به تجارب چند دههی اخیر قاچاق زنان ـ به بهانههای مذهبی یا مالی ـ شکلی از "بردهداری مدرن" است؛ قاچاقی که لزوما به قصد سواستفادهی جنسی رخ نمیدهد و میتواند برای فروش ارگانهای بدن زنان و دختربچهها یا مبادلهی پایاپای با اسلحه و مواد مخدر اتفاق افتد که البته بیشتر از زنان حاشیهنشین که اطلاعات و آگاهی اندکی دارند سواستفاده میشود.
نجات والو بالقاسم، سخنگوی دولت فرانسه و وزیر زنان این کشور در شصت و پنج سالگی کنوانسیون بینالمللی "از بین بردن قاچاق افراد و بهرهوری از فحشای دیگران" با اشاره به معضل قاچاق زنان از کشورهای اروپای شرقی به غربی معتقد است که این مساله را باید از زاویهی روابط جنسیتی نیز مد نظر قرار داد. این کنوانسیون بینالمللی که در دوم دسامبر سال ۱۹۹۴ تصویب شده، تنها کنوانسیون و متن موجود در این رابطه است.
کرامت و جایگاه زنان؛ قربانی بزرگ همخوابگی با مردان مبارز
سعید پیوندی جامعهشناس مقیم پاریس در گفتوگو با نگارنده معتقد است: «بعد اقتصادی، نبود آموزش و قدرت ایدئولوژی باعث شده که زنان خود را به عنوان شهروند دوم قبول کرده و با وعدهها و توجیهات ایدئولوژیک تن به این امر دهند به طوریکه در سالهای دور، از آنجا که جایگاه زن برابر با مرد نبود، کورتیزانهای اروپا از خانوادههایی با سطح اقتصادی پائین برمیآمدند؛ در آن زمان زنان تصمیمگیرندهی اصلی نبودند و جایگاهشان در نسبت با مردان خانواده تعریف میشد».
پیوندی میافزاید: «وقتی شرایط یک جامعه دچار بحرانهایی چون جنگهای داخلی یا انقلاب میشود، جریانهای تندرو با سواستفاده از نبود آگاهی و تکیه بر باورهای سنتی و مذهبی در چارچوب ایدئولوژیک، از زنان سواستفاده میکنند و چه بسیار زنانی که خود مروج نابرابری شده و به جذب دیگر زنان میپردازند و اگر بعد اقتصادی و مالی آن را کنار بگذاریم، اقدام به چنین عملی تنها بعد غریزی و جنسی را بدون در نظر گرفتن عاطفه در بر میگیرد زیرا این زنان نمیدانند چه زمانی و با چه کسانی ارتباط برقرار خواهند کرد. در این تبادل، قربانی اول، شخصیت زن و ارتباط انسانی و برابر خواهد بود».
این جامعهشناس در مورد تن دادن زنان به همخوابگی با مردان مبارز در میادین جنگی در سوریه میگوید: «زنان به دلایلی که ذکر شد به اینکه ابزاری برای سلطه جویی مردان تبدیل شوند تن داده و به راحتی قانع میشوند. زنان در این شبکهها راهی به دنیای آزاد نداشته و با پذیرش این امر، به کسانی تبدیل میشوند که به خودشان سواستفاده، تحقیر و بردهداری جنسی را تحمیل میکنند. این زنان برای پیشرفت اسلام خود را به ابزاری برای ارضای جنسی مردان تبدیل میکنند».
اگرچه جهادی به نام "جهاد نکاح" از نظر شرعی و به عنوان فتوای یک روحانی سنی یا شیعه وجود ندارد، اما به نظر میرسد آنچه در سوریه اتفاق میافتد به نوعی در راستای قاچاق زنان که سابقهی جهانی دارد، تعریف میشود.
شاید این بخش از گزارش روزنامه فرانسوی لوموند بتواند چشماندازی روشنتر از آنچه در مورد "جهاد نکاح" گفته میشود، ارایه کند: «رسانههای عربی کماکان به این موضوع پرداخته و جنجال زیادی درست کردهاند، با این حال دیگر به فتوای شیخ محمد عریفی استناد نمیکنند؛ بلکه از فتوایی مجهول سخن میگویند. این رسانهها قبول نمیکنند که چنین چیزی وجود خارجی ندارد، چرا که با استفاده از این موضوع میتوانند فروش بیشتری داشته باشند».