تلاش روزنامهنگاران ایرانی در تبعید • مصاحبه
۱۳۸۹ فروردین ۱۳, جمعهفریبرز سروش، از جمله روزنامهنگارانی است که پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران، مجبور به گریز از ایران شده است. وی توانسته به کمک "سازمان گزارشگران بدون مرز" در پاریس مستقر شود. او که مدتی گزارشگر دویچه وله در تهران بوده، به پرسشهایی در زمینه وضعیت روزنامهنگاران در تبعید اروپا پاسخ داده است.
دویچه وله: آقای سروش، به عنوان خبرنگاری که پس از تحولات اخیر در ایران از کشور خارج شده، تا چه حد همبستگی در میان ایرانیان خارج را با خودتان حس میکنید؟
فریبرز سروش: نخست باید نکتهای را بگویم. الان جامعه ایرانیان خارج کشور بهواسطه کمبود اطلاعرسانی از سرنوشت روزنامهنگاران ایرانیای که در واقع تبعیدی اجباری را برگزیدهاند، اطلاع ندارند و نمیدانند که اینها در چه شرایطی هستند و چگونه روزگار را میگذرانند.
شما میدانید که روزنامهنگار جزو اقشاری است که اگر میخواست زیر بلیط احزاب باشد یا کمکهایی را قبول کند، در همان ایران میماند و این تبعید اجباری را انتخاب نمیکرد. بنابراین انتظاری که از جامعه ایرانیان خارج از کشور وجود دارد، نه صدقه دادن، بلکه کمک برای ایجاد شرایط بهتر زندگی و بیشتر کمکهای معنوی است تا مادی.
شما این کمک و همبستگی را حس میکنید؟
هر چه از اقامت ما در اروپا بیشتر میگذرد، خوشبختانه بهواسطه اطلاعرسانیهایی که انجام میگیرد، این حس همبستگی بیشتر تقویت میشود و هر چه جلوتر میرویم، سیر صعودی به خود میگیرد. کما اینکه "گزارشگران بدون مرز" که نهادی غیردولتی بود که به روزنامهنگاران ایرانیای که از کشور خارج شده بودند کمک کرد تا آنها به جایی امن برسند، بخصوص مورد توجه جامعه ایرانیان آمریکای شمالی قرار گرفت که کمکهایی را صرفا خاص روزنامهنگاران ایرانی، که تعدادشان هم کم نیست، به شماره حسابهایی که گزارشگران بدون مرز اعلام کرده بود، واریز کردند.
در پاریس که ما الان در آن حضور داریم هم انجمنها و نهادها و سازمانهای غیردولتیای هستند که هم اکنون تلاش میکنند شرایط حداقلی را برای روزنامهنگارانی که الان در اروپا اسکان دارند، فراهم کنند.
در حال حاضر خود خبرنگارها چه تلاشی میکنند تا بتوانند وارد عرصه کاری خودشان شوند و به اطلاعرسانیشان ادامه دهند؟
همانگونه که خود میدانید، خبرنگار به واسطه ارتباطاتش زنده است؛ منظورم از زنده، نه به معنای زندگی، بلکه به معنای فعالیت کاری است. هر کدام از ما ارتباطاتی داشتیم که این ارتباطات را داریم به کار میاندازیم. میکوشیم در حوزههای تخصصیمان فعالیت کنیم. بازار کار برای ما الان بسیار بسته است. خود من نیز ارتباطاتم را به کار انداختهام و این جواب هم داده است. سعی میکنیم در جایی که تخصص داریم، مفید واقع شویم. اگرچه با توجه به شرایط اقتصادیای که هماینک بر دنیا حاکم است، این کار سخت است.
با چه مشکلاتی مواجه هستید؟
بزرگترین مشکلی که ما هماکنون داریم، این است که نمیخواهیم صدقهبگیر اتحادیه اروپا، دولت فرانسه یا جاهای دیگر باشیم. ما میخواهیم مستقل باشیم و روی پای خودمان بایستیم و با استفاده از همان تخصصی که برایتان گفتم، بتوانیم برای خودمان اشتغالزایی کنیم، درآمدی ایجاد کنیم و باری روی دوش کسانی دیگر، حتی گزارشگران بدون مرز نباشیم، که به ما کمک کردند تا بدینجا برسیم. این کار کمی سخت و زمانبر است، ولی دوستان و من داریم تلاش خود را میکنیم.
آیا تشکلی ایجاد شده که به وسیله آن روزنامهنگاران بتوانند با هم همبستگی داشته باشند؟
در پاریس روزنامهنگارانی که واقعا روزنامهنگار هستند، در یک کلونی با هم دیدار هفتگی دارند. این کلونی زیر چتر حمایتی "گزارشگران بدون مرز" بوده و اعضای این کلونی که همدیگر را نمیشناختند یا خیلی با هم از محیط کاری ایران آشنا نبودند، در اینجا با هم آشنا و دوست شدهاند و با هم در جهت اشتغالزایی همکاریهایی میکنند.
ارتباط شما با روزنامهنگاران کشورهای دیگر به چه صورت است؟
در طی مدتی که اینجا بودیم، از رسانههای مختلف که بیشتر هم خارجی بودند، آمدهاند و مصاحبههایی کردهاند و علاقه نشان دادهاند که در جهت کمک به ژورنالیستهایی اطلاعرسانی کنند که بعد از انتخابات در ایران آسیب دیدند و تبعید ناخواسته را انتخاب کردند. نمیدانم تا چه حد نمود عملی داشته است، ولی همین که به این موضوع ابراز علاقه میکنند و در مورد وضعیت دوستان و همکاران من افکار عمومی را آگاه میسازند، خود گام بزرگ و امیدبخشی به حساب میآید.
انتظار روزنامهنگاران خارج شده از ایران از ایرانیها و رسانههای موجود در اینجا چیست؟
ما انتظار خاصی نداریم؛ فقط امیدواریم رسانههای خارج کشور بتوانند به عنوان همصنفی، در دفاع از شرایط صنفیای که برای ما در ایران پیش آمده بود، اطلاعرسانی کنند و نسبت به آنچه در ایران اتفاق افتاده، بیتفاوت نباشند.
در ایران سرکوبها پیامد اطلاعرسانی بود و اصحاب اطلاعرسانی روزنامهنگارها بودند. پس از بسته شدن شدید فضای اطلاعرسانی در ایران، برای نخستین بار در جهان بحث شهروند-خبرنگار بوجود آمد. این در نبود من و همکارانم بود که اتفاق افتاد، وگرنه در غیر این صورت، در فضایی دمکراتیک هیچ گاه یک شهروند احساس این مسئولیت را ندارد که بخواهد بار بر زمینمانده یک خبرنگار را بر دوش بکشد.
بنابراین انتظاری که ما از رسانههای فارسیزبان داریم این است که در درجه اول نسبت به آنچه در ایران میگذرد بیتفاوت نباشند، که خوشبختانه تا الان نبودهاند؛ و نیز نسبت به اصحاب رسانهای که الان مثل بسیاری از دوستان من در کشورهای عراق و ترکیه گرفتار شدهاند. ما خیلی خوششانس بودهایم و توانستهایم خود را به جایی امن برسانیم. اما آنها از حداقل شرایط زندگی و امنیت هم برخوردار نیستند و ما انتظار داریم که کمکهایی هم اگر هست، متوجه دوستان و همکارانمان باشد که در کشورهایی که از آن اسم بردم، به سرمیبرند.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: بابک بهمنش