تفسیر: وحدت آلمان یک ودیعه است تا یک یادآوری
۱۳۹۶ مهر ۱۱, سهشنبهآلمان از سال ۱۹۹۰ تا کنون هر ساله وحدت دوباره خود را در روز سوم اکتبر جشن میگیرد. این روز بهرغم مشکلات حلنشده، پروژههای ناتمام و انتظاراتی که برآورده نشدهاند همچنان روزی برای شادی است.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
جهان در این روز بار دیگر با شگفتیِ ستایشآمیزی به این کشور مینگرد، چرا که آلمان باید از یکسو مسئولیت امور دهشتناک گذشته را برعهده میگرفت و از سوی دیگر باید به گونهای مسالمتآمیز دیواری را تخریب میکرد که سالها سبب جدایی بود. آلمان باید از این طریق دوباره وحدتی را ایجاد میکرد که به مثابه یک دمکراسی قابلاعتماد و قدرت اقتصادی شکوفا بتواند یکی از ستونهای جهان غرب باشد.
جهان از هم گسیخته
اما ما شاهد انتخابات پارلمانی آلمان در سال ۲۰۱۷ بودیم. حزب راستگرا و پوپولیستی "آلترناتیو برای آلمان" (AfD) با حدود ۱۳ درصد آرا توانست مقام سوم را از آن خود کند. از آن زمان فریادهای مبارزه به گوش میرسد. زمانی شهروندان آلمان شرقی با این فریادها برای آزادی خود میجنگیدند، اما حال این فریادها طنینی دیگر دارند. مردم در درسدن و دیگر شهرهای آلمان شرقی در سال ۱۹۸۹ فریاد میزدند: "ما خلق هستیم" و از این طریق توانستند که سیستم آلمان شرقی را که به قانونمداری وقعی نمیگذاشت، سرنگون کنند.
"ما خلق هستیم" این معنا را داشت که ما میخواهیم به گونهای دمکراتیک تصمیم بگیریم که در چه کشوری میخواهیم زندگی کنیم. ما اجازه نمیدهیم که بیش از این برای ما تصمیم بگیرند و ما را سرکوب کنند.
اما امروز که برای نخستین بار "حزب آلترناتیو برای آلمان" به پارلمان راه یافته، این جمله طنینی دیگر دارد. در جمله "ما خلق هستیم" دیگر خواست مشارکت دمکراتیک حاکم نیست.
در این میان پیام اصلی "ما خلق هستیم" برای بسیاری بیش از همه این است: «شما این خلق نیستید. شما به این خلق و به اینجا تعلق ندارید.» این جملات خطاب به پناهجویانی گفته میشود که در دو سال گذشته به آلمان آمدهاند تا پناه و آیندهای برای خود بیابند. اما این وضعیت واکنشی قهقرایی به جهانی است که از هم گسیخته است و دیگر وجود ندارد و هیچگاه دوباره به وجود نخواهد آمد.
میلیونها انسان فراریاند
میلیونها انسان راهی شدهاند زیرا در وطن خود نمیتوانند یا نمیخواهند زندگی کنند. زیرا جنگ، بیماریهای فراگیر، قحطی و سیل آنان را آواره کرده است. میلیونها انسان دیگر نیز در پی آنان روانند. این انسانها را نمیتوان متوقف کرد، آنها حق خود برای سهیم بودن در یک زندگی بهتر را طلب میکنند، برای دستیابی به آن مبارزه میکنند و حتی برای آن میجنگند. همه این انسانها ضرورتاً نمیخواهند به اروپا بیایند. اما این موج پناهجویی و پیامدهای آن نتایج محسوسی برای کل جهان در بر خواهد داشت.
به این دلیل جمله "ما خلق هستیم" که در فکر مرزکشی با دیگران است، نهایتاً شعاری است که با همهی استیصال موجود در آن نه تنها خطاب به سیاستمداران است، بلکه همچنین متوجه ۸۷ درصد از رایدهندگانی است که حزب "آلترناتیو برای آلمان" را انتخاب نکردهاند. حال بر خلاف سال ۱۹۸۹ اکثریتی وجود ندارد که خود را تحت مفهوم "خلق" گرد آورده باشد.
اما با این وجود، گفتن ساده این جمله که "همینطور ادامه میدهیم" و سپس سرگرم پیشرفت و خوشبختی خود باشیم، برای پاسخدهی به نتیجه این انتخابات کافی نیست. حتی مذاکرات پیچیده درباره ائتلاف دولت آینده نشانهای از این پرسش به مراتب بزرگتر است که در چه کشوری مایل به زندگی هستیم.
وحدت امری بدیهی نیست
یوهان ولفگانگ گوته، شاعر آلمانی در کتاب فاوست خود مینویسد: «آنچه که از پدرانت به ارث بردهای، کسباش کن تا بتوانی مالکاش شوی.» به نظر میرسد که این جمله برای روز وحدت آلمان نوشته شده است. زیرا این وحدت آنچیزی نیست که به سادگی وجود داشته باشد. این وحدت واقعیتی نیست که دیگران برای آن جنگیده باشند و حال بدل به امری بدیهی شده باشد.
موفقیت حزب "آلترناتیو برای آلمان" در ایالات غربی کشور نظیر بایرن و بادن وورتمبرگ نشان میدهد که تقسیم ساده مشکلات و اختصاص آن به مناطق شرقی و غربی آلمان قطعاً در جهان کنونی سادهانگارانه است. حال مسئله اینست که برای آلمانی مبارزه کنیم که خود را به عنوان عضوی از اتحادیه اروپا میداند، آلمانی که بر شالوده قانون اساسی ایستاده و ثروت و نفوذ خود را از این مسئولیت نتیجه میگیرد که به یاری انسانهایی بشتابد که در وضعیت خوبی به سر نمیبرند.
آلمان روز وحدت خود را جشن میگیرد. این جشن در سال ۲۰۱۷ بیش از آنکه یک یادآوری باشد یک ودیعه است.