1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

بهای نوشتن ، موضوع نشست انجمن جهانی قلم

Theo Schneider رادیو دویچه‌ وله، ۱۳۸۷ خرداد ۱۰, جمعه

در نشست امسال انجمن جهانی قلم که تا روز یکشنبه (اول ژوئن) طول می‌کشد، حدود ۱۵۰ نویسنده شرکت دارند. شعار امسال این انجمن عبارت است از “به آنان که مورد تهدیدند کمک کنیم، در آزادی بنویسیم“.

https://p.dw.com/p/E9zo
عکس: AP

سال گذشته در سراسر جهان ۱۸ نویسنده بخاطر فعالیت نویسندگی خود به قتل رسیدند. این آماری است که انجمن جهانی قلم در نشست امسال خود منتشر کرد. افزون بر آن ۱۸ نویسنده بدون آنکه ردپایی از آنان به دست آمده باشد، مفقود شدند، ۲۱۷ تن حبس شده، ۲۳۱ نفر مورد تهدید قرار گرفته و ۱۰۹ نفر به طور موقت بازداشت شدند. در گزارش انجمن جهانی قلم آمده است که ۱۰۴ نویسنده مورد حمله و خشونت واقع شدند و ۴ نفر را ربودند. در نشست امسال انجمن جهانی قلم که تا روز یکشنبه (اول ژوئن) طول می‌کشد، حدود ۱۵۰ نویسنده شرکت دارند. شعار امسال این انجمن عبارت است از “به آنان که مورد تهدیدند کمک کنیم، در آزادی بنویسیم“.

درگیر در سیاست

انجمن جهانی قلم از زمان تاسیس خود تا کنون همواره در مسائل سیاسی دخالت کرده است. نخست برای آنکه شکافهایی را از میان بردارد که جنگ جهانی اول ایجاد کرده بود و کمی پس از آن برای آنکه به وضعیت نویسندگانی رسیدگی کند که زیر پیگرد نازی‌ها بودند. از سالهای دهه ۱۹۶۰ تا کنون تلاش برای بهبود وضع نویسندگانی که زیر فشارند و جانشان در خطر است، از جمله فعالیت‌های انجمن جهانی قلم بوده است.

یکی از تازه‌ترین ابتکارهای این انجمن تاسیس کمیته “نویسندگان در تبعید“ در سال ۱۹۹۹ بود. هر سال به ۶ نویسنده که در کشور خود زیر فشار به سر می‌برند، ویزا و مسکن و کمک هزینه داده می‌شود. این نویسندگان برای نمونه از کوبا می‌آیند و زیمبابوه یا از ایران و روسیه سفید. زیگفرید گاوخ، معاون کمیته “نویسندگان در تبعید“ در این باره گفت: “ما می‌توانیم تعداد بیشتری را در آلمان بپذیریم. الان هم به حدود ۱۰۰۰ نویسنده که زیر پیگرد بوده و شکنجه شده‌اند، رسیدگی می‌کنیم، اما موضوع بر سر ظرفیت و توانایی ما هم هست، چون هر نویسنده‌ای سرنوشتی را با خود حمل می‌کند. باید به آنها رسید، چون بسیاری از آنها شکنجه شده و آسیب روحی دیده‌اند. برای مثال ما نویسنده‌ای از ایران داشتیم که در زندان در تهران دو بار برای اعدام برده بودندش، در حقیقت صحنه اعدام ساختگی بود. سالها طول کشید تا او وضعیت روحی بهتری پیدا کند. یعنی ما احتیاج به جاهای بیشتری داریم، ولی در ضمن احتیاج به پرسنلی هم داریم که به نویسندگان رسیدگی کنند.“

نمونه‌های متعدد اذیت و آزار نویسندگان

در برنامه‌ای که پنجشنبه‌شب، ۲۹ مه، در موزه تاریخی فالتس در باره نویسندگان، زندان و تبعید اجرا شد، نویسندگانی از ایران، روسیه و جمهوری چچن در باره وضعیت کشورهای خود گزارش دادند. ماین‌گارد کوربانووا که به عنوان خبرنگار و همکار روزنامه‌نگار مقتول روس، آنا پولیتکووسکایا، سه سال پیش مجبور به فرار از گروسنی شد، چون خودش و خانواده‌اش را تهدید به مرگ کرده بودند. وی گفت: “این برنامه به من کمک کرد تا زنده بمانم، من مجبور شدم در اقدامی فوری، از چچن فرار کنم. انجمن قلم آلمان و گزارشگران بدون مرز به سرعت واکنش نشان دادند. برای من این کمک بسیار بزرگی بود. بسیاری از نویسندگان یا به قتل رسیده‌اند یا مجبور به فرار شده‌اند. امروزه ممکن نیست بتوان در چچن آزادانه به کار خبرنگاری پرداخت‌نمی‌توان آزادانه نوشت و حتی آزادانه فکر کرد.“

در برنامه یاد شده کاتیا برنس گزارش کمیته نویسندگان در بند را به آگاهی حاضران رساند. طبق این گزارش در سال ۲۰۰۷ دست کم ۱۸ نویسنده به قتل رسیدند. احتمالا اما تعداد نویسندگان مقتول بیش از ۵۰ نفر بوده است. حدود ۸۰۰ نویسنده، مفقود، ربوده، دستگیر، شکنجه یا تهدید شدند، چون جملاتی انتقادی را به روی کاغذ آورده بودند که باب طبع قدرتمندان نبود. حدود ۴۰ تن از این نویسندگان اهل تبت بوده‌اند.

سرودن شعر خطرناکتر از کوهنوردی

کاتیا برنس دو نویسنده را مثال آورد. وی گفت: “یکی از این دو نفر دولماکیاب نام دارد که سالهاست در اردوگاه بازآموزی است. علت محکومیت او این است که نوشته‌ای دارد که حتی هنوز چاپ نشده و سیاسی هم نیست. او در این نوشته سعی کرده تا تاریخ تبت را شرح دهد. تنها همین موضوع به نظر قدرتمندان جنایت بوده و او را محکوم به حداقل ده سال حبس کرده‌اند، که احتمالا تاب تحمل آن را نخواهد داشت. نویسنده دیگر ریندچنزانکپو نام دارد که راهب است و مطالبی نوشته و منتشر کرده و تا بحال چند بار دستگیر شده و سخت شکنجه‌اش کرده‌اند، به طوری که به زحمت راه می‌رود و اگر هنوز زنده باشد، احتمالا بین کوچ‌نشنیان به طور مخفی زندگی می‌کند.“

این چه روزگاری است که در واقعیت نویسندگان بیش از پرسوناژهای داستانهایشان می‌میرند و در تبت سرودن شعر خطرناکتر است از بالا رفتن از کوه؟