بنویسید روزنامهنگار، بخوانید جاسوس!
۱۳۸۶ فروردین ۱۴, سهشنبهایراد اتهام جاسوسى به روزنامهنگاران و فعالان در راستاى همین نقطه نظر است.
چندى پیش وزیر اطلاعات جمهورى اسلامى ایران در مصاحبه با خبرنگاران از «اقدامات عوامل داخلى دشمن» سخن گفت و مدعى شد كه این عوامل، اطلاعاتى را در اختیار دشمنان قرار مىدهند. وى همچنین هشدار داد كه فعالیتهاى این افراد از دید وزارت اطالاعات پنهان نمىماند و این وزارتخانه بدون هیچ اغماضى با آنان برخورد خواهد كرد.
این سخنان بعد از دستگیریهاى گروهى از زنان در آستانه روز جهانى زن و در حالى كه پرونده بسیارى از این زنان هنوز باز بوده و در نوبت رسیدگى قرار دارد، ایراد شد. هرچند اشاره محسنى اژهاى در این سخنان به طور مشخص بر سر پرونده هستهاى ایران بود اما همزمانى این سخنان با اوضاع ناآرام داخلى و اعتراضات گسترده معلمان و زنان، بسیارى از تحلیلگران را به این باور رساند كه وزارت اطلاعات پروژه جدیدى براى اعمال فشار بر نارضایان داخلى دارد.
اندكى بعد از این سخنان وزیر اطلاعات، حكم على فرحبخش روزنامهنگار زندانى به اتهام جاسوسى اعلام شد. طبق این حكم این روزنامهنگار اقتصادى محكوم به سه سال زندان و پرداخت جریمهاى هنگفت به خاطر دریافت پول از بیگانگان شدهاست.
این در حالى است كه یكى از اتهامات سه زنى كه به منظور شركت در یك كارگاه آموزشى در بهمن ماه گذشته راهى هند بودند و در فرودگاه دستگیر شدند نیز ارتباط با بیگانگان اعلام شده بود. همچنین عمده سؤالات بازجویان از ۳۳ زنى كه در آستانه روز جهانى زن دستگیر شدند نیز حول چگونگى پرداخت هزینههاى سازمانهاى غیردولتى زنان و تأمین كمك مالى آنان از منابع خارجى بوده است.
محمد سیفزاده، وكیل و حقوقدان در مورد اتهام جاسوسى و استفاده مستمر از این اتهام براى حذف و تشدید مجازات علیه مخالفان چنین مىگوید:
«اتهام جاسوسى آن است كه شخصى براى هر هدفى كه ممكن است این هدف، مادى باشد، با پول باشد یا بدون پول باشد، علیه منافع ملى ایران اطلاعاتى را به یك كشور بیگانه بدهد. این مفهوم جاسوسى است. از مجموع چیزهایى كه ما تا به حال دیدیم و پرونده هایى كه مطالعه كردیم هیچ كدام اینها با جرم جاسوسى انطباق نداشته از جمله مثلا پرونده آقاى سلطانى كه سالها این مطلب بىربط را عنوان مى كردند تا بالاخره ایشان را به یك اتهام دیگر كه آنهم هیچ مدلل نبود محكومش كردند. بنابراین من بعید مىدانم كه اینها معناى جاسوسى را متوجه باشند و یا اینكه اگر متوجه باشند خداى نكرده باید گفت كه به مصادیق و اصول قانونى اعتقادى ندارند. هركدام از اینها باشد فاجعه است».
در شرایط حساس كنونى كه جمهورى اسلامى ایران در صحنه بینالملل دچار بحرانهاى گوناگون است، ایراد اتهام جاسوسى به معترضان و مخالفان شاید راحتترین راه براى حذف آنان از صحنه باشد. در شرایطى كه دو قطعنامه از سوى شوراى امنیت سازمان ملل علیه فعالیتهاى هستهاى ایران صادر شده و دستگیرى ۱۵ ملوان انگلیسى را تمام كشورهاى غربى محكوم كردهاند، اعلام اینكه یك روزنامهنگار یا فعال اجتماعى، اطلاعات به بیگانگان فروخته است حداقل مىتواند وجهه این افراد را نزد افكار عمومى خدشهدار كند. برخى از تحلیلگران بر این باورند كه این همان هدفى است كه دستگاه اطلاعاتى جمهورى اسلامى آن را پیگیرى مىكند.
سیفزاده اما معتقد است كه درست در چنین زمانى است كه دولت باید بردبارى و تدبیر بیشترى از خود نشان دهد: «این مطلب ممكن است در كل اصلا یك سناریو باشد اما من تصور مى كنم در اوضاع و احوال بینالمللى كه ما الان داریم، مسئله حقوق بشر، مسئله هستهاى و سایر مسائل، باید مسئولین كارى كنند كه موجب وفاق ملى بشوند نه اینكه خداى نكرده از اتهامات سنگین و بىربط و بىارتباط و غیر مدلل علیه ایرانیها استفاده بشود. عقل حكم مىكند كه در چنین شرایطى كه احتمال دارد سو استفادهاى علیه منافع ملى ایران باشد، حكومت با عقل و تدبر بیشترى رفتار كند».
محكومیت یك روزنامهنگار اقتصادى به سه سال حبس و پرداخت جریمهاى سنگین، ایراد اتهام دریافت كمك مالى از بیگانگان به فعالان زن و نسبت دادن اعتراضات كاملا صنفى معلمان و كارگران به عوامل بیگانه همه و همه مىتواند در راستاى تئورى توطئه و وجود دشمن خیالى باشد. اما در این میان آنچه براى فعالان حقوق بشر نگرانكننده است، سرنوشت افرادى است كه بخشى از زندگیشان را زیر بار اتهام جاسوسى و در زندان سپرى مىكنند.
میترا شجاعى