1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

بانی سپاه دانش

۱۳۹۹ شهریور ۱, شنبه

اول شهريور ۱۳۶۹؛ ۳۰ سال پيش در چنين روزی پرويز ناتل خانلری در تهران درگذشت. در شعر "عقاب" سروده است: "گر بر اوج فلكم باید مرد / عمر در گند به سر نتوان برد."

https://p.dw.com/p/3hKkO
عکس: avangardsite.ir

پرويز ناتل خانلری در سال ۱۲۹۲ در تهران زاده شد.

پدرش كارمند بلندپايه دولت و مادرش از خانواده فرهيخته‌ای بود.

ادبيات و زبان‌های فارسی، عربی و فرانسه را نخست از پدرش آموخت، سپس تحصيل را در مدارس فرانسوی، آمريكايی و دارالفنون ادامه داد.

۱۷ ساله بود كه پدر را از دست داد: «تا پدرم زنده بود زندگی ما با مبلغ ناچیزی كه به عنوان بازنشستگی از وزارت خارجه می‌گرفت، تأمین می‌شد.»

۲۲ ساله بود كه ليسانس ادبيات گرفت و يك سال بعد آموزگار شد: «از كلاس چهارم ابتدايی تا كلاس نهم درس می‌دادم. حقوقم ابتدا ساعتی دو قران و ده شاهی بود.»

۳۰ ساله بود كه زير نظر ملک‌الشعرا بهار پايان‌نامه دكتری‌اش "تحول غزل در شعر فارسی" را نوشت، استاد دانشگاه تهران شد و كرسی "تاريخ زبان فارسی" و همچنين "انتشارات دانشگاه تهران" را در دانشكده ادبيات بنياد نهاد و تا وقوع انقلاب ۵۷ آنها را سرپرستی كرد.

۳۵ ساله بود كه دو سال در پژوهشكده آواشناسی دانشگاه بنام سوربن پاريس به تحصيل و پژوهش پرداخت.

۴۴ ساله بود كه سناتور انتصابی و ۴۹ ساله بود كه وزير فرهنگ شد و در اين سمت طرح ايجاد "سپاه دانش" (سوادآموزی به روستاييان در عوض خدمت نظام" را پيشنهاد كرد و به تصويب رساند و خود اجرای آن را آغاز كرد.

او بعدها در ادامه اين كار، بنياد پيكار با بيسوادی را برای سوادآموزی بزرگسالان پديد آورد.

او از ۱۸ سالگی در رسانه‌های ادبی و فرهنگی شعر و مقاله به چاپ می‌رساند و از ۳۰ سالگی تا وقوع انقلاب ۵۷ مجله ادبی سخن را سه دوره سرپرستی كرد.

افزون بر اين چندين اثر ادبی، تاريخی و زبان‌شناختی دارد كه شايد ماندگارترين‌شان "دستور زبان فارسی" باشد كه بر پايه دستاوردهای نوين زبان‌شناختی نوشته شده است.

۶۵ ساله بود كه پس از پيروزی انقلاب، صد روز در زندان گذراند و با تنی زخمی آزاد شد: «پس از خروج از زندان حقوق بازنشستگی را قطع كردند و حساب‌های بانک را بستند. حاصل این كه پس از ۴۷ سال آموزگاری يا استادی، درآمد ندارم و با مختصر حق تألیفی كه كتاب‌فروشان می‌پردازند با تشویش و سختی به سر برده‌ام.»

با وجود سختی‌ها و بی‌مهری‌ها هرگز نخواست ايران را ترک كند. گو اين كه در ۳۱ سالگی برای همسرش سرود:

«خيز تا برگ سفر برگيريم

ره سوی كشور ديگر گيريم

خيز تا برگ سفر ساز كنيم

خيز تا يكسره پرواز كنيم

خاک اين كوی ملال‌آميز است

خوشدلی راز رهش پرهيز است»

پرويز ناتل خانلری در ۷۶ سالگی در زادگاهش درگذشت.