ایرانیان و جشن کریسمس
۱۳۸۹ دی ۳, جمعهمریم یکی از مهاجرانی است که کریسمس را جشن میگیرد. او در شهر برگیش گلادباخ (Bergisch Gladbach) با دختر ۱۱ ساله و همسر آلمانیاش زندگی میکند. برگزاری مراسم کریسمس در خانهی مریم پیش از مادر شدن او رسم بوده، چون همسر او ولفگانگ، آلمانی است.
تزیین درخت و آماده شدن برای جشن کریسمس در خانوادهی مریم و ولفگانگ Wolfgang کاری گروهی است: « ما درختمان را تقریبا یک هفته قبل میخریم. آماده کردن درخت در صبح بیست و چهارم دسامبر با من و دخترم و درست کردن غذا با شوهرم است. عصر این روز به کلیسا میرویم و برنامه شام هم حوالی ساعت هشت است. مادرشوهر، خواهر شوهر، مادرم و برادرهایم میآیند و ما همگی دورهم غذا میخوریم، کادوها را باز میکنیم، دو سه تا آهنگ میخوانیم و به این ترتیب، شب کریسمس را سپری میکنیم.».
برای کودکانی که در دو فرهنگ بزرگ میشوند، همواره دشوار است که خود را متعلق به یک فرهنگ بدانند. آنها در برخی موارد خود را ایرانی و در مواردی دیگر بیشتر خود را آلمانی حس میکنند. به همین دلیل بسیاری از مهاجرانی که در آلمان زندگی میکنند، سعی دارند هر دو فرهنگ را با هم بیامیزند. مریم میگوید: «چون من هم جشن نوروز و هم جشن وایناختن (کریسمس) را میگیرم، برای دخترم خیلی جالب است که درچنین فرهنگی بزرگ شود».
پرورش در دو فرهنگ میتواند در شخصیت افراد تاثیرات مثبتی چون قویتر شدن بگذارد. علت هم آن است که فرد باید همواره خود را با دو فرهنگ وفق دهد. اما برای اینکه یک نفر عضوی از جامعهی جدید شود، لازم است که یک سری آداب و رسوم آن جامعه را با فرهنگ خود هماهنگ و سازگار کند.
مریم میگوید: «فکر میکنم این برای هر بچهای جالب است که به همکلاسیها و دوستان آلمانی دیگر خود بگوید که ما در خانهمان جشن کریسمس میگیریم در حالیکه مادر من ایرانی است.»
مریم اضافه میکند که برگزار نکردن مراسم کریسمس میتواند برای بچهها ناراحتکننده باشد: «وقتی که وایناختن (کریسمس در زبان آلمانی) تمام میشود و بچهها دوباره به مدرسه میروند، اولین انشایی که مینویسند، در باره چگونگی این جشن بوده. من فکر میکنم اگر بچهای نتواند در این مورد بنویسد، این در روحیهاش تاثیر بگذارد».
ترکیب دو فرهنگ و همچنین برگزاری جشن های متعلق به این دو فرهنگ میتواند از یک نظر دیگر نیز برای بچهها خوشایند باشد؛ آنها دو بار در سال کادو میگیرند.
DG/MDM