ایدههای جدید در سیاست فرهنگی خارجی آلمان
۱۳۸۷ مهر ۲۰, شنبههم اکنون بیش از پیش از فعالیتهای انستیتو گوته و مدارس آلمانی در دیگر کشورها حمایت میشود و دامنه همکاری با نهادهای فرهنگیای چون انستیتو فرانسه و انجمن آلمان و انگلیس رو به گسترش است. فرانک والتر اشتاین مایر، نامزد سوسیال دمکراتهای آلمان برای شرکت در انتخابات صدارت عظمای آینده، این روزها با علاقه فراوان در مورد اهمیت سیاست فرهنگی خارجی سخن میگوید.
به عقیده فرانک والتر اشتاین مایر، فرهنگ تنها وسیلهای برای برقراری پیوند میان اعضای جامعه نیست و چیزی هم نیست که تنها در موزهها یافت شود. چون فرهنگ حرف زیادی برای گفتن به سیاست دارد و میتواند به سیاست، در توضیح جهانی که مدام پیچیدهتر میشود، کمک کند.
فرانک والتر اشتاین مایر در این باره میگوید: « این روزها بار دیگر با تعجب تمام در فرانکفورتر آلگماینه تسایتونگ این پرسش انتقادی را خواندم که آیا دوره آمریکا این روزها به سر خواهد رسید یا نه. و اگر چنین شود، آیا دنیایی جدید پدید خواهد آمد که بر خودآگاهی ما آلمانیها تأثیر بگذارد؟».
به نظر اشتاین مایر تنها پاسخی که میتوان به این پرسش داد “آری“ است. اشتاین مایر میگوید که اگر چه در امریکا که با بحران مالی تکان خورده است، جدل در باره پول درگرفته است، اما آنچه بحث را جالبتر و تهدیدآمیزتر میکند، این واقعیت است که در نهان مشاجرهای بر سر از میان رفتن آنچه تاکنون قطعی پنداشته میشد، در جریان است.
اقتصاد ملی گروهی از کشورها مدتهاست که رشدی قابل توجه داشته است. وزیر امور خارجه آلمان تردیدی ندارد که جایگاه اقتصادیای که هند، چین، مکزیک، برزیل و آفریقای جنوبی دراین میان کسب کردهاند، بر خواستههای سیاسی آنها تاثیر میگذارد. اشتاین مایر در این مورد میگوید: «چرا این موضوع برای فرهنگ جالب است؟ چون من مطمئن هستم که در دنیای جدید، که دیگر فقط نگاهش به غرب نیست، مراکز جدیدی بوجود میآیند که دیگر تنها از نوع اقتصادی نیستند و در پیوند با درک دیگری از فرهنگاند. به عبارت دیگر، و این چیزی است که به ما مربوط میشود، من تردیدی ندارم که در این مراکز جدید دیگر کاملا بدیهی نخواهد بود که همه رفتار و شیوه زندگی خود را با معیارهای فلسفی و سنتی اروپای قدیم تطبیق دهند».
بنابراین شکوفایی اقتصاد ملی در کشورهای دیگر خواستههای سیاسی و هویت فرهنگی این کشورها را تقویت میکند. در این وضعیت، گفتوگوی فرهنگها، اهمیتی تازه مییابد. زیرا برای آنکه بتوان در مذاکرات سیاسی و اقتصادی در سطحی برابر با هم به گفتوگو پرداخت، باید یکدیگر را فهمید و از ساختار فکری و نظام ارزشی یکدیگر آگاهی داشت. به نظر وزیر امور خارجه آلمان، هنرها و هنرمندان میتوانند در این میان نقش بزرگی ایفا کنند. اشتاین مایر میگوید:«کاری که ما باید قادر به انجام آن باشیم، توضیح زمان حاضر است، وگرنه سیاست ناتوان از شکل دادن به آینده خواهد بود».
به گفته اشتاین مایر، با این همه جهانی که روز به روز پیچیدهتر میشود، به تجربه اروپا و حافظهای قوی نیاز دارد. اشتاین مایر امیدوار است که هنرمندان و نهادهای فرهنگی این حافظه را پاس بدارند و همگی با سازمانهای فرهنگی آلمانی در سراسر جهان در ارتباط باشند. به عقیده وی، این در نهایت به سود سیاست است. اشتاین مایرمیپرسد که مگر این خرد اروپای قدیم نبود که موفق به آرام کردن کشمکش قفقاز شد؟