1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

اثر هنرمند ایرانی، قربانی سانسور در ایران

۱۳۸۸ مرداد ۲۰, سه‌شنبه

به گفته ماندانا مقدم، از اجرای چیدمان (اینستالیشن) «چاه» در تهران به این دلیل که می‌تواند موجب تمسخر چاه جمکران شود جلوگیری شد. پس از یک سال سکوت اجباری، جشنواره‌ی جهانی‌ هنرمندان زن، «چاه» سوئد را به کره جنوبی متصل کرد.

https://p.dw.com/p/J7ns
چیدمان «چاه» اثر ماندانا مقدم، در جشنواره‌ی جهانی هنرمندان زن در اینچوین کره جنوبی
چیدمان «چاه» اثر ماندانا مقدم، در جشنواره‌ی جهانی هنرمندان زن در اینچوین کره جنوبیعکس: Mandana Moghaddam

شهر بندری اینچیون در ۲۸ کیلومتری سئول پایتخت کره جنوبی، در ماه اوت میزبان جشنواره‌ی جهانی‌ هنرمندان زن است. دو ساله‌‌ی اینچیون که سه نمایشگاه مختلف ارائه می‌‌کند، در مرکز هنری این شهر برگزار می‌‌شود. جلوی یکی‌ از خانه‌های نمایشگاهی، در میان پارک عمومی‌، «چاه» کنجکاوی رهگذران را برمی‌‌انگیزد. در اطراف «چاه» تحرک و جنبش خاصی‌ به چشم می‌‌خورد. بازدید کنندگان نمایشگاه و رهگذران عادی سرگرم گفت‌وگو و تبادل نظر با «چاه» هستند. از یک سو رهگذران مسن‌تر با احتیاط به «چاه» نزدیک می‌‌شوند، گاهی‌ در آن‌ صحبت می‌‌کنند، گاهی‌ از «چاه» دور شده و دوباره به آن‌ نزدیک می‌‌شوند. از سوی دیگر جوانان سخت سرگرم گفت‌وگو با «چاه»، گپ زدن و ارتباط گیری هستند.

«چاه» اثرهنری ماندانا مقدم است که در جشنواره‌ی جهانی‌ هنرمندان زن در اینچیون در حال حاضر به نمایش گذشته شده‌است. این اینستالیشن مجسمه‌ی چیده شده‌ای به شکل چاه است. «چاه» اینچیون با استفاده از تکنولوژی مخابراتی با مجسمه دیگری به همین شکل درپارک عمومی مرکز شهر گوتنبورگ در سوئد در ارتباط قرار دارد. به این ترتیب ارتباط زنده، اتفاقی‌ و مستقیم میان رهگذران در دو مکان گوناگون، در دو سوی جهان بوجود آمده و گفت‌وگویی غیرمنتظره بین آنان امکان پذیر می‌‌شود.

در دنیایی که ارتباطات عمومی و جهانی است ولی انسان‌ها در انزوای فردی بسر می‌برند، ماندانا مقدم دیالوگ فردی و گفت‌وگویی ساده بین دو رهگذر در دو گوشه‌ی مختلف دنیا را به عنوان محتوای کار خود انتخاب کرده ‌است. این ملاقات پیش‌بینی نشده و گفت‌وگوی اتفاقی، مرزهای جغرافیایی، فرهنگی‌، سنی‌، جنسی‌، مذهبی‌ و قومی‌را از بین برده و بین دو فرد ناشناس در دو گوشه‌ی دنیا احساس همبستگی بوجود می‌آورد.

ماندانا مقدم در گفت‌وگویی با دویچه وله ایده، هدف و تکنیک اجرایی اینستالیشن «چاه» را بازگو کرد و بخصوص مشکلات موجود در اجرای این پروژه را توضیح داد.

اجرای اینستالیشن «چاه» در داخل پارک عمومی شهر

ماندانا مقدم شکل اجرایی این هنر ترکیبی را کاملا آگاهانه انتخاب کرده‌است، چرا که مخاطب او تنها بازدیدکنندگان نمایشگاه در جشنواره‌ی اینچیون نیستند. مخاطبان او همچنین رهگذرانی می‌‌باشند که اتفاقی از این مکان رد می‌‌شوند. برای آشنائی با ایده‌ی این اینستالیشن و زمینه‌ی اجرایی آن لازم است که ده سال به عقب برگشته و آثار قبلی مقدم را بررسی کنیم. او در سال ۱۹۹۸ میلادی اینستالیشن «غربت» را در یک گالری هنری به نمایش گذاشت، که محتوای آن‌ ارتباط مستقیم تلفنی بود. تلفن‌ موجود در این اینستالیشن هر چند دقیقه یکبار بطور اتفاقی به یکی‌ از تلفن‌های دنیا وصل می‌‌شد؛ این تلفن می‌‌توانست کاخ سفید باشد، یک شماره‌ی خصوصی‌ در نروژ یا روستایی‌ در ایران. به این ترتیب دو شخص ناشناس، بدون شناسایی قبلی‌ با یکدیگر در ارتباط قرار می‌‌گرفتند. ماندانا مقدم این ایده ‌را در پروژه‌ی «چاه» به شکل دیگری پیاده می‌‌کند. او در این باره می گوید: "هدف من در اجرای این کار جدید خارج شدن از فضای بسته و محدود گالری، موزه و نمایشگاه هنری و امکان‌پذیرساختن این تجربه‌ی ارتباطی‌ در یک محیط عمومی می‌‌باشد".

ریشه‌ی اسطوره ای چاه و انتخاب آن به عنوان عنصر ارتباطی

چیدمان «چاه» در سوئد
چیدمان «چاه» در سوئدعکس: Mandana Moghaddam

علل گوناگونی برای انتخاب پروژه‌ی «چاه» به مثابه یک عنصر ارتباطی‌ وجود دارد. از سویی حفر چاه سمبل رسیدن به ژرفا و کشف کردن است؛ شاید آرزویی که در همه‌ی انسان‌ها وجود داشته باشد. به همین جهت سمبل چاه در ادبیات دریچه‌ای به دنیای دیگر تلقی می‌‌شود. از سوی دیگر چاه آب در فرهنگ‌های گوناگون نقش بسیار اساسی در زندگی‌ روزمره و عمومی‌ داشته است و دارد. چاه تنها آب ده، منطقه و شهر را تامین نمی‌‌کند، بلکه چاه همواره محلی است که مردم دور آن‌ جمع شده، راجع به مشکلاتشان، سیاست و مسائل مختلف اجتماعی با یکدیگر وارد گفت‌وگو می‌‌شوند. نقش ویژه‌ی چاه در زندگی انسانی تنها به کشورهای خشک و بی آب محدود نمی‌‌شود. چشمه‌های تزیینی در شهر‌های اروپایی اکثرا در نقاطی ساخته شده‌اند که قبلا در آنجا چاه آب موجود بوده است. ناگفته نماند اینستالیشن «چاه» در گوتنبورگ در پارکی‌ نصب شده است که به آن‌ "پارک چاه" گفته می شود و تا حدود ۷۰ سال قبل در آنجا چاه آبی‌ موجود بوده ‌است. علاوه بر آن‌ چاه جای تاریک و ناشناخته‌ای است، که از دوران قدیم رمز و رازی به همراه داشته و همواره اعتقادات مذهبی‌ و حتی خرافی در ارتباط با آن‌ موجود بوده‌است. مقدم در این باره می‌گوید: "در ایران روایت می‌‌کنند که حضرت علی‌ ناراحتی‌اش را در چاه فریاد می‌زده است". آرزو کردن و آرزو را در چاه انداختن تنها در ایران متداول نبوده است. سکه انداختن در چشمه‌های فواره‌ای اروپا ریشه در همین رسوم دارد. به نظر مقدم "در ایران آرزو کردن در دهانه‌ی چاه امروزه تقویت و با خرافات همراه شده است. ولی‌ در کشورهای دیگر این رسم به مرور زمان دیگر جنبه‌ی سمبلیک پیدا کرده است".

سانسور «چاه» را در سکوت گذاشت

طبق اظهارات مقدم، او برای اجرای این ایده در تهران و گوتنبورگ تلاش فراوانی کرد. او می‌گوید: "به ویژه در دوره‌ای که موزه‌ی هنرهای معاصر در تهران فعالیت خود را گسترش داده و آزدانه‌تر کار می‌‌کرد، سعی‌ در همکاری با این موزه نمودم که به نتیجه نرسید. پس از آن‌ با تلاش فراوان اجازه‌ی نصب اینستالیشن «چاه» در خانه هنرمندان در تهران را دریافت نمودم".

پارک این مجموعه‌ی هنری می‌توانست مکان بسیار مناسبی برای اجرای این ایده باشد، چرا که این پارک از طرفی‌ از جانب خانه‌ی هنرمندان اداره شده و از جانب دیگر مکان عمومی‌ است که مردم عادی از آنجا رد می‌‌شوند. خانه‌ی هنرمندان چند روز قبل از افتتاح این پروژه در روز ۲۵ سپتامبر سال ۲۰۰۸ میلادی، اجازه‌ی نصب «چاه» را لغو کرد. طبق گفته‌ی مقدم، مسئولین مربوطه معتقد بودند که اینستالیشن «چاه» موجب مسخره کردن چاه جمکران می‌‌شود. علاوه بر آن‌ واکنش شدیدی نسبت به ارتباط مستقیم و آزادانه میان گفت‌وگوکنندگان در چاه تهران با کشورهای دیگر نشان داده شد. مقدم می‌گوید: "مسئولین نگران صحبت‌های احتمالی میان گفت‌وگوکنندگان بر سر این چاه بودند. ترس آنها از تحریک کشور‌های خارجی‌ از طریق «چاه» یا گردهمایی مردم دور آن‌ موجب سانسور این اثر هنری در ایران شد".

«چاه» تحریک سیاسی نبوده، بلکه پیوند فرهنگی است

ماندانا مقدم تاکید می‌کند که هدف او برای اجرای اینستالیشن «چاه» تحریک یا جانبداری گروهی نبود. بلکه هدف او ایجاد ارتباط و نزدیک کردن انسان هایی است که به علت شرایط جغرافیایی دور از یکدیگر زندگی‌ کرده، ارتباط مستقیم یا پیش‌بینی‌ شده‌ای با یکدیگر ندارند. وی می‌افزاید: "من محتوای این ارتباط را تعین نمی‌‌کنم. «چاه» تنها این امکان را به شما می‌‌دهد که فرد ناشناخته‌ای را در گوشه‌ی دیگری از دنیا کشف کنید".

چیدمان «چاه» در کره‌ی جنوبی
چیدمان «چاه» در کره‌ی جنوبیعکس: Mandana Moghaddam

این ایده‌ی هنری کمک می‌کند مرزهای جغرافیایی، فرهنگی‌، سنی‌، جنسی‌، مذهبی‌ و قومی از بین برود. این ملاقات اتفاقی بر سر چاه‌ با وجود تمام اختلافات موجود بین افراد ناشناس ملاقاتی دمکراتیک است و از آنجا که در فضای عمومی‌ انجام می‌گیرد دیگر جنبه شخصی‌ یا خصوصی ندارد. مقدم خود در این باره می‌گوید: "شاید اگر دقیق‌تر بخواهم توضیح بدهم ، هدف من ایجاد حس ارتباط و وابستگی جهانی‌ است. این حس حتی نیاز به مکالمه‌ی شخصی‌ ندارد. کافی‌ است که شب در کنار «چاه» گوتنبورگ نشسته و صدای جیرجیرک‌های مخصوص کره جنوبی را بشنوید. یا در اینچیون به سکوت شبانه در شهر گوتنبورگ گوش دهید که تنها توسط صدای حرکت قطارها روی ریل شکسته می‌‌شود. این حس ارتباط، موجب نزدیکی‌ و همبستگی می‌‌شود".

گسترش اینستالیشن «چاه» در شهر های دیگر

از نظر تکنیکی‌ اجرای اینستالیشن «چاه» امر پیچیده‌ای نیست. دو چاه توسط خط مخابراتی با میکرفون و گوشی به یکدیگر متصل هستند. ولی‌ ذهنیت انسان از چاه موجب می‌‌شود که در لحظه‌ی ارتباط این تکنیک کاملا فراموش بشود. مقدم در اجرای پروژه‌ی «چاه» آگاهانه از تصویر صرف نظر کرده‌است، چرا که به نظر او تصویر این احساس را به وجود می‌‌آورد که انسان در مقابل دوربین قرار گرفته است؛ و این مقوله احساس آزادی انسان را محدود می‌کند، مرز‌های موجود را نشان می‌دهد و در آخر سدی در مقابل ارتباط مستقیم بوجود می‌آورد. علیرغم سادگی‌ تکنیک اجرایی این پروژه همواره با موانع و مشکلات بسیاری برخورد کرده که ریشه برخی از آن‌ها در بحران‌های منطقه‌ای و کشمکش‌های سیاسی است. به همین دلیل تلاش ماندانا مقدم برای نصب «چاه» در ایران و نوار غزه به گفته‌ی خود او تا کنون به نتیجه نرسیده است. اینستالیشن «چاه» در ماه آینده در دهلی‌ نو پیاده خواهد شد.

نویسنده: الهه وزیری

تحریریه: بهرام محیی