آواهای کمشنیده از دیروز تا امروز • محمد منتشری
محمد منتشری شاگرد و يار وفادار پدر پيوند تئاتر و موسيقی در ايران، اسماعيل مهرتاش است و خود را در اجرای آثار ماندگارش وامدار او میداند.
محمد منتشری در سال ۱۳۲۱ در لنگرود زاده شد ولی از ۱۱ سالگی در تهران رشد كرد. او از همان نوجوانی با اسماعيل مهرتاش آشنا شد و ديگر او را رها نكرد و در بيشتر برنامههای تلويزيونی كه مهرتاش به مناسبت جشنهای باستانی چهارشنبه سوری، نوروز و ... ترتيب میداد به عنوان خواننده شركت میكرد.
با آغاز كار تلويزيون ملی در تهران، منتشری در چارچوب آن نهاد، كلاس آموزش آواز ترتيب داد كه هواخواهان و شاگردان بسيار داشت.
استاد مهرتاش برای اجرای ترانههای بومی به مناسبت جشنهای باستانی ايران چند برنامه موفق تلويزيونی تهيه كرد و در آنها از خوانندگان جوان آن روز، محمدرضا شجريان، جمال وفايی و محمد منتشری بهره گرفت. منتشری پس از انقلاب بخشی از اين ترانهها را در آلبومهای گوناگون به ياد استاد مهرتاش اجرا كرد. محمد منتشری در حال حاضر ساکن شهر تهران است.
ترانه "چرا ميگن" ساخته آهنگساز دهه ۱۳۵۰ حسن اعتمادی است. شعر اين ترانه را رضا سحبان در پاسخ یکی از ترانههای اندوهناک خود سروده كه پيشتر جمال وفايی خوانده بود.
درحالی كه وفايی در دستگاه چهارگاه میخواند، "قصه ما قصه تنهاييه، راستی چه دنيايی، چه دنياييه" منتشری در دستگاه شور پاسخ میدهد، "چرا ميگن قصه ما قصه تنهاييه؟ چرا ميگن دنيای ما راستی چه دنياييه؟ روزی همه پنجرهها باز به روی ما وا ميشه ...".
ما در پادکستهای هفتگی ترانهها و آهنگهایی را به شما معرفی میکنیم که کمتر شنیدهاید. اگر "دیروزی" هستید با آواهای امروزی و اگر "امروزی" هستید با آواهای دیروزی بیشتر آشنا میشوید.