آغاز سانسور؛ پایان رونق هنر در امارات
۱۳۹۰ خرداد ۲, دوشنبه
سالهاست که امارات متحدهی عربی به عنوان یکی از مراکز هنری، فرهنگی و علمی منطقه شناخته شده است. دانشگاههای معتبری چون دانشگاه نیویورک و سوربن پاریس، به عنوان مثال، در این کشور دانشکدههای وابسته بنا نهادهاند و موزههای مشهوری چون لوور و گوگنهایم نیز قرار است بهزودی در ابوظبی شعبههای خود را تأسیس کنند.
افزون بر این، نمایشگاه بینالمللی هنر دبی در حال حاضر یکی از مراکز مهم جلب هنرمندان، گالریداران و کارشناسان هنری نه تنها منطقه، بلکه اروپا، آمریکا، آسیای جنوبی و استرالیا شده است. همچنین نمایشگاه بینالمللی نقاشی و هنرهای تجسمیای که هر دو سال یک بار در امیرنشین شرجه برگزار میشود، شهرت جهانی یافته است. ناگفته پیداست که این رویدادها و برنامههای فرهنگی طراز اول، تنها در فضایی آزاد و مستقل و خالی از کنترل و سانسور قابل پیاده شدن هستند.
تغییر رویه
در چند ماه گذشته، نشانههایی دال بر تغییر فضای دموکراتیک در عرصههای فرهنگی ـ هنری این کشور دیده میشود. به عنوان مثال، در ماه مارس امسال، دو تن از هنرمندان جهان عرب، امیلی یاسر از فلسطین، و ولید راد، از لبنان، بیانیهای در اینترنت منتشر ساختند و ضمن اشاره به شرایط دشوار کارگران خارجیای که مشغول ساختن موزهی گوگنهایم هستند، از همکاران خود خواستند آثارشان را در اختیار این موزه قرار ندهند. بسیاری از هنرمندان و مدیران هنری جهان، زیر این بیانیه را امضا کردند. "دیدهبان حقوق بشر"، در صفحهی اینترنتی خود در این باره مینویسد که این کارگران ساختمانی مجبورند با دستمزد بسیار اندک، در گرمای ۳۸ درجه، ۱۲ ساعت به کار دشوار بدنی تن در دهند.
مورد دیگر: در دهم آوریل یک کارشناس اقتصادی به نام ناصر بن غایث که در دانشگاه سوربن تدریس میکند، دستگیر میشود. هنوز از جای انتقال او اطلاعی در دست نیست. دولت تاکنون علت دستگیری این کارشناس را اعلام نکرده است. ناصر بن غایث، از هواداران اصلاحات و خواهان برگزاری انتخابات آزاد در امارات بود.
مورد سوم: مدیر بیناله شارجه، جک پرزکیان، به دستور امیر شارجه، شیخ سلطان بن محمد ال قاسمی، روز ۶ آوریل از کار برکنار میشود. این مدیر سرشناس و برجسته که از سال ۲۰۰۵ به این سمت انتصاب شده، توانسته است این بینال را در عرض مدتی کوتاه، با استفاده از روابط گسترده و اجرای طرحهای بینظیر خود، به سطح نمایشگاههای بینالمللی ارتقا دهد. دولت دلیل برکناری پرزکیان را "برانگیختن خشم همگانی" به خاطر نمایش یکی از آثار هنرمند و نویسندهی الجزیرهای، مصطفی بن فودیل، اعلام کرده است. پس از برکناری، این اثر ویديویی که بر اساس داستانی از این هنرمند تهیه شده، بلافاصله به انبار موزه انتقال داده شد. در این اثر، زنی که مشغول بازگویی ماجرای تجاوز به خود از سوی یکی از اعضای گروه مسلمان GIA است، در مرکز رویدادها قرار دارد.
برکناری جک پرزکیان، اعتراضات گروهی بسیاری را به همراه داشت. از جمله، شمار زیادی از هنرمندان، نویسندگان و مدیران نمایشگاههای بینالمللی بیانیهای تنظیم و به اخراج این مدیر برجسته و نیز "تبعید" اثر هنری مصطفی بن فودیل، اعتراض کردند. امضا کنندگان این بیانیه، در متن اعتراضی خود همچنین یادآور شدهاند: «چنین اقدامات غیردموکراتیکی که نشاندهندهی عدم امکان فعالیت هنری در کشور امارات است، به وجههی شارجه نیز در گسترهی بینالمللی خدشه وارد میسازد.»
سوءتفاهم هنری؟
یکی از کارشناسان امور هنری در این رابطه در صفحهی اینترنتی "قنطریه" مینویسد: «با توجه به این رویدادها جای شگفتی است که تجربهی ارایهی آزاد هنر انتقادی در کشور محافظهکاری مثل شارجه که از سوی دولتی مستبد اداره میشود، چند سالی دوام آورده است. احتمالاً مدیران هنری و هنرمندان دست اندرکار، تنها میتوانستند با "خودسانسوری" در این بخشها به فعالیت خود ادامه دهند.»
این کارشناس، گفتههای جک پرزکیان را در رابطه با گزینش کار مصطفی بن فودیل، گواه این برداشت میداند. پرزکیان در این راستا ضمن انتقاد از خود، اعتراف میکند که "هنگام انتخاب این اثر، دقت کافی بهخرج نداده است." این مدیر پیشین، همچنین حاضر نشده بیانیهی اعتراضی گروهی از هنرمندان را به پشتیبانی از خود و مصطفی بن فودیل تأیید کند. جک پرزکیان، افزون بر این، در موضعگیری خود به موضوعهای آزادی هنرمند و حق آفرینندگی نامحدود او، نپرداخته است.
نویسندهی پایگاه اینترنتی "قنطریه"، سپس در پایان مقالهی خود مینویسد: «سانسور یک اثر هنری، رسوایی بزرگی است و این پرسش را مطرح میکند که آیا بهطور کلی رژیمهای استبدادی با آزادی هنر سرسازگاری دارند یا نه.» او سپس به نقش هنر در جلب توریست اشاره میکند و نتیجه میگیرد: «از هنر نمیتوان به عنوان وسیلهی ترمیم وجههی یک کشور برای رونق بخشیدن به صنعت گردشگری لوکس استفاده کرد. این شاید سوءتفاهمی است که امیران خلیج دچار آنند.»