اعدامهای ۶۷؛ یک فایل صوتی، چندین صدا و یک نام ماندگار
۱۳۹۵ مرداد ۲۰, چهارشنبهیک فایل صوتی ۴۰ دقیقهای که به تاریخ ۲۴ یا ۲۵ مرداد ۱۳۶۷ ضبط و حالا پس از ۲۸ سال منتشر شده، ولولهای به راه انداخته است. محتوا، چیز جدیدی نیست؛ زخمی کهنه و ۲۸ ساله که هرسال در همین روزها سرباز میکند و دوباره به ناصافی و موقت جوش میخورد تا سال بعد.
موضوع جلسهای که صدایش ضبط و پس از ۲۸ سال منتشر شده، اعتراض جانشین وقت رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیتالله منتظری به اعدام گروهی زندانیان سیاسی ایران است. صدای اعتراض بلند است و رگههای خشم را میتوان در آن شنید.
مخاطبان هم چندان خونسرد نیستند؛ سعی در تبرئه خود دارند از آنچه منتظری "سفاکی و خونخواری" مینامد. به قسم و آیه متوسل میشوند تا رهبر آینده جمهوری اسلامی را متقاعد کنند که اگر آنها نبودند تعداد بیشتری اعدام میشدند. کسی به صراحت میگوید "ما که عرضه نداشتیم جلوی این احکام را بگیریم اقلا جلوی زیادهروی و تندروی را سعی کردیم بگیریم. به والله اگر ما نبودیم در تهران خیلی بیشتر از این تعداد اعدام میشدند". صحبت از "چانه زدن" میکنند اما نه در دکان بقالی که بر سر جان انسانها.
بیشتر بخوانید: "دادخواهی کشتار ۶۷ نه مسئله گذشته که موضوع امروز و آینده ماست"
اگر کسی واقعیت ماجرای اعدامهای سال ۶۷ را نداند با شنیدن صدای این افراد گمان میبرد گروهی زندانی قصد داشتهاند که بمیرند و این هیأت هرچه اصرار میکرده که آنها راهی جز مرگ را برگزینند، راضی نمیشدهاند: "باور کنید تکتک اینها را میآوردیم توی اتاق، مورد داشتیم که چهار بار از او سوال کردیم تا بلکه راضیاش کنیم دو خط بنویسد که اعدام نشود."
ایرج مصداقی آن سال و سالهای پیش از آن را در زندان گوهردشت کرج بوده. او به دویچهوله میگوید: «من خودم چهاربار به دادگاه رفتم اما چرا؟ در دادگاه اول تعهد دادم که فعالیت سیاسی نکنم. تازه من جزو کسانی بودم که از کشتار و قتلعام مطلع شده بودم و چون در راهرو مرگ، لنگ بهچشمم بود و همه چیز را میدیدم میتوانستم تصمیم بگیرم ولی اینها ول نمیکردند. دوباره شما را میآوردند و دوباره سئوالهای جدید و خواستههای جدید داشتند. بسیاری از کسانی که اعدام شدند، هم انزجارنامه قبول کرده بودند و هم نوشته بودند. منتهی اینها را در مقابل خواست همکاری اطلاعاتی و در بعضی موارد مصاحبه تلویزیونی قرار دادند و چون قبول نکردند اعدام شدند.»
هیأتی که با مرگ میرقصید
صداها ناراحت است، انگار خودشان هم راضی به وظیفهای که بر دوششان گذاشته شده نیستند: "باور کنید اگر ما نبودیم بیشتر اعدام میشدند". ایرج مصداقی اما تجربه دیدهاش چیز دیگری است: «تمام آنچه اعضای هیات به آیتالله منتظری میگویند کذب محض است. آنها هربار که عدهای را اعدام میکردند، جشن میگرفتند و شیرینی و نان خامهای میدادند. من اعضای هیات را دیدم که حتی مثل ناصریان یا همان شیخ محمد مقیسه، از خوشحالی در راهروی مرگ میرقصید. من بهچشم خودم اینها را دیدم.»
اعضای هیأتی که میان زندانیان آن سالها به هیأت مرگ معروف شدهاند، نیری، قدوسی و پورمحمدی در مقابل آیتالله منتظری نشسته و اصرار دارند که به طرق مختلف سعی در کم کردن تعداد اعدامیها کردهاند از جمله این که اگر در یک خانواده یک نفر اعدام شده، کس دیگری از آن خانواده را اعدام نکردهاند یا اگر تک پسر است اعدام نشود.
سیل نامهایی که از زبان ایرج مصداقی بیرون میآید در حوصله این کلام نمیگنجد: «این کذب محض است. من افراد بسیار زیادی، خواهر و برادر را میشناسم که تا آن لحظه اعدام شده بودند. کسانی بودند مثل حسین و مصطفی میرزایی، جواد و بهرام ناظری، سعید و مجید ملکی انارکی، سعید و اسد جبرئیلی، احمد و مهشید رزاقی، اکبر و مرتضی ملاعبدالحسینی، علیرضا و محمدرضا بوئینی....»
یکی از اعضای هیأت اصرار دارد که زندانیانی را که زیر ۱۸ سال دستگیر شدهاند اعدام نکردهاند و باز نامهاست که از زبان ایرج مصداقی سرازیر میشود: «من تعداد زیادی را میشناسم که همبند و همسلول با من بودند و اینها اتفاقا در سن ۱۵ یا ۱۶ سالگی و حتی کمتر دستگیر شده بودند و اعدام شده بودند. مثل محمدرضا علی نیا، سهیل دانیالی، محمدرضا مجیدی، احمدرضا غلامی، اردلان دارآفرین، بهروز عطارزاده، عباس پورساحلی....»
آیتالله منتظری به اعدام زنان اعتراض میکند و میگوید طبق احکام اسلامی زن مرتد را اعدام نمیکنند. یکی از اعضای هیأت میگوید: «در مورد دخترها تا آنجا که میتوانستیم چانه میزدیم که اعدام نشوند.»
ایرج مصداقی اما میگوید: «از یک بند که ۴۰ زندانی زن مجاهد در آن بودند، تنها یک زن زنده مانده و همه را اعدام کردند. قطعا نمیشود راجع به آمار دقیق صحبت کرد، ولی صدها زن در جریان این کشتار اعدام شدند و اصولا آنچه اعضای هیات میگویند کذب محض است.»
بیشتر بخوانید: قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ به روایت دوربین
اصرار اعضای هیأت ادامه دارد که تنها کسانی اعدام شدهاند که سر موضع بودهاند و به کرات از آنها خواسته شده تا از مواضعشان دست بردارند.
ایرج مصداقی در توضیح فضای آن روزها میگوید: «میگفتند این هیات برای عفو آمده، آیا تقاضای عفو میکنید یا نه؟ حتی در میان زندانیان "ملیکش"، کسانی که بین چند روز تا هفت سال از پایان حکمشان میگذشت، ۷۵ زندانی مجاهد بودند که ۷۲ نفرشان اعدام شدند و سئوالی که از اینها مطرح میشد این بود که آیا شرایط دادستانی برای آزادی را میپذیرید یا نه؟ در حالی که اینها بارها به این سئوال پاسخ داده بودند و بهخاطر همین در زندان مانده بودند. بین ۱۵ تا ۲۰ نفر از بچههای بند ما در مقابل این سئوال اعدام شدند که روز عید غدیر و روز عید فطر چه کسی در بند شما شربت داد؟ چون جشن بود در بند و در واقع به این دلیل اعدام شدند.»
ظاهرا اعضای "هیأت مرگ" به دنبال نام سازماندهندگان تجمعات زندانیان بودهاند و کسانی که حاضر به بردن نام آنها نشدهاند، حکم اعدام گرفتهاند.
اهمیت این فایل صوتی در چیست؟
خاطرات آیتالله منتظری سالهاست که منتشر شده و او در این کتاب به تفصیل جریان اعتراضش به اعدامها را شرح داده است. انتشار این فایل صوتی حالا چه تاثیر مثبت یا منفیای میتواند داشته باشد؟
رضا علیجانی فعال سیاسی ملی مذهبی به دویچهوله میگوید: «آنچه در این فایل صوتی مهم است، رویارویی آقای منتظری با هیأت مرگ است و اینکه چشم در چشم آنها را جنایتکار خواند و از قرآن و حدیث و فقه سعی کرد ثابت بکند که اینها جنایت است و این کارها خلاف اصول انقلاب و مخالف اهداف انقلاب است و آنها هم مثل چهرهها و انسانهای مسخشدهای بودند که سعی میکردند فقط آقای منتظری را آرام کنند و حتی بیشرمانه برای ادامه و تمام کردن کشتارشان اجازه بگیرند.»
یکی از اعضای هیأت میگوید: "اگر شما اجازه دهید حدود ۲۰۰ نفر هستند که در سلولهای انفرادی نگه داشته میشوند اگر اینها برگردند به سلولهای عمومی وضع زندان به هم میریزد اگر شما اجازه دهید اینهارا هم تمام کنیم و بعد دیگر تمام شود."
و صدای منتظری: «من با یک نفرش هم مخالفم".
حضور صداهایی در این جمع که اکنون پستهای مهم دولتی و حکومتی دارند، دیگر نکته مهم این فایل صوتی از دید علیجانی است؛ صدای پورمحمدی که حالا وزیر دادگستری است و رئیسی که یکی از نامزدهای احتمالی رهبری آینده جمهوری اسلامی است.
از سوی دیگر علیجانی میگوید: «جدا از حریت آقای منتظری که در لرزش صدا و عصبانیتاش و بهکاربردن تندترین کلمات که شاید از زبان یک مرجع تقلید معمول نیست و در سبک و سیاق زندگی اخلاقی آقای منتظری کمتر شنیده میشود، مشهود است، این است که این فایل دوباره یادآور میشود که چه جنایتی اتفاق افتاده و چه کسانی در آن دخیل بودهاند و بههرحال پرونده را به سطح خودآگاه و به سطح عمومی جامعه میآورد. بهعلاوه دستاندرکاران آن پرونده که امروز مطرحاند، پست دارند و حتی یکیشان نامزد مهمترین و قدرتمندترین مقام جمهوری اسلامیست را فکر میکنم حساس بکند و به عرصه عمومی بیآورد.»
چرا این اعتراض در همان زمان علنی نشد؟
صرف نظر از شجاعت و جسارت منتظری در اعتراض به این اعدامها که به قیمت برکناریاش از جانشینی رهبری و حبس طولانی خانگیاش منجر شد، گروهی بر این نظرند که اگر منتظری همان زمان اعتراضش را علنی میکرد شاید جلوی بقیه اعدامها گرفته میشد.
رضا علیجانی در پاسخ به این نقد چنین میگوید: «من فکر میکنم آقای منتظری بهتر از برخی منتقدینی که بههرحال خیلی آشنایی به مسائل سیاسی و ساخت قدرت در ایران ندارند، روانشناسی قدرت را میشناخت. آقای منتظری میدانست که باید بتواند از پشت صحنه آقای خمینی را راضی بکند و سرنخ این ماجرا به آقای خمینی برمیگردد و حدس میزنم که علنی کردن این اعتراض هم آقای خمینی و هم هیاتهای مرگ را به عکسالعمل میانداخت و شاید حتی بیشتر از آنچه اتفاق افتاده بود هم میکشتند.»
بیشتر بخوانید: سرگذشت منتظری، آئینهی قانونگریزی در جمهوری اسلامی
علیجانی با توجه به شرایط آن روزها و حمله نیروهای مجاهدین خلق به مرزهای ایران میگوید: «به هرحال در آن فضا و شرایطی که مجاهدین هم حمله کرده بودند، این اعتراض آقای منتظری میتوانست دفاع از مجاهدینی تلقی شود که به مرزهای کشور حمله کرده بودند و روند برکناری ایشان را تشدید میکرد و تعارضاتشان را به صحنه بیرونی میآورد. از سوی دیگر ویژگیها و روحیات آقای خمینی را که فردی مغرور و لجباز بود تحریک میکرد. من فکر میکنم آقای منتظری شناخت دقیقتری از مناسبات داخل قدرت و روانشناسی آقای خمینی داشت.»
سودی که جامعه مدنی میتواند از انتشار این فایل صوتی ببرد
شاید کمی سادهلوحانه باشد اگر فکر کنیم که انتشار صدای پورمحمدی یا رئیسی میتواند تاثیری بر پستهای مهمی بگذارد که این افراد در حال یا آینده بر عهده دارند اما رضا علیجانی معتقد است جامعه مدنی باید بتواند از این موضوع حداکثر استفاده را ببرد.
او میگوید: «اگر انتشار این فایل انعکاس بیشتری پیدا بکند، من فکر میکنم خروجیاش میتواند در رابطه با آقای رئیسی تاثیرگذار باشد، ولی این بستگی به همت و تلاش جامعه مدنی دارد. از سوی دیگر تازهکردن این پرونده میتواند اعدامهای اخیر در رابطه با هموطنان کرد و سنیمان را هم که بدون اعمال دادرسی عادلانه اعدام شدند و با اعتراض افکارعمومی هم مواجه شد، اینها را به صورت نقطهچینی به هم پیوند بزند و نشان بدهد که این شیوههای برخورد، این اعدامهای دستهجمعی هرچند کاهش پیدا کرده، اما همچنان در هرم قدرت در ایران بهعنوان یک روش سرکوب از آن استفاده میشود و این میتواند صدای فضای حقوق بشری را بلندتر کند و به حکومتی که حالا گفته میخواهم با فضای بینالمللی هم گفتوگویحقوق بشری داشته باشم فشار بیآورد و این گفتوگو را هم تحت تاثیر قرار بدهد و برای تعدیل سلاح سرکوب در شرایط کنونی ایران به نفع جامعه مدنی باشد.»
ایرج مصداقی میگوید: «انتشار این فایل صوتی به نظر من تاکید دوبارهای است روی نقش بیبدیل آیتالله منتظری در دفاع از ارزشها و پرنسیپهایی که به آن معتقد بودند و این در تاریخ ما خواهد ماند و به نظر من به همین خاطر است که من با همه مخالفتهایی که با نظرات و دیدگاههای سیاسی و ایدئولوژیک آیتالله منتظری دارم، ایشان را تقدیر میکنم به خاطر پافشاری روی پرنسیپها و ارزشهای اخلاقی و انسانی که به آنها باور داشتند.»
منتظری که خود یکی از طراحان اصلی تز ولایت فقیه بود، در پایان این فایل صوتی میگوید: «با این کارها مردم از ولایت فقیه چندششان میشود. من دلم نمیخواست ولایت فقیه به اینجاها برسد.»
تهدید وزارت اطلاعات
در آخرین دقایق تهیه این گزارش احمد منتظری فرزند آیتالله منتظری در سایت منتظری یادداشتی به این مضمون منتشر کرد: «در ساعت ۱۴:۴۴ دقیقه امروز ۹۵/۵/۲۰ از اداره اطلاعات قم با اینجانب تماس گرفتند و از طرف وزارت اطلاعات پیغام دادند که نظر آن وزارت بر این است که فایل صوتی اخیر از روی سایت و کانال آیتالله منتظری برداشته شود.»