موشکپرانی در بغداد و تهدید ترامپ؛ ایران چه باید بکند؟
۱۳۹۸ اردیبهشت ۳۰, دوشنبهدر حالی که در روزهای گذشته مقامات ایران و امریکا هردو سعی کردند تا نشان دهند که خواهان جنگ و رویارویی نظامی نیستند اما اصابت موشک به منطقه سبز بغداد و نیز توییت تهدیدآمیز ترامپ دوباره تنش لفظی میان دو طرف را بالا برده است.
دونالد ترامپ رییسجمهوری آمریکا درتوییتی نوشت: «اگر ایران خواهان درگیری است، این پایان رسمی ایران خواهد بود.»
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در توییتر پاسخ ترامپ را داده و گفته است: «دونالد ترامپ با تحریک "تیم بی" [بنسلمان، بنیامین نتانیاهو، جان بولتون و بن زاید] امیدوار است به آنچه که اسکندر، چنگیز و دیگر متجاوزان به آن نرسیدند، دست یابد. در حالی که همه متجاوزان رفتهاند، ایرانیان هزاران سال پابرجا ماندهاند.»
پیامد اینگونه لفاظیها و خطراتی که در بطن ادامه بحران میان دو طرف وجود دارد چه خواهد بود و در این شرایط بهترین اقدام ایران چه میتواند باشد؟ این پرسشها را با چند صاحبنظر در میان گذاشتیم.
امیر مُمبِینی: خطر حمله نظامی آمریکا به ایران جدی است
خطر جنگ، یا به بیان دقیقتر خطر حمله نظامی آمریکا به ایران، همان اندازه جدیست که اختلاف بین آمریکا و ایران اسلامی جدیست. اختلاف آمریکا با ایران بسیار عمیق است. ایران کشور بزرگی با ۸۲ میلیون جمعیت و خاکی پهناور و موقعیت استنثنایی سوقالجیشی است که از یک دوست قدیم به دشمن جدید بدل شده و علیه برخی نقشههای آمریکا خرابکاری میکند، مثل نقشه آمریکا برای بیرون راندن روسیه از سوریه. ایران از یک دوست استوار و ارزان آمریکا به مهمترین دوست ارزانقیمت روسیه بدل شده است. ایران بین خلیج فارس و پایگاهها و کمین گاههای آمریکا در افغانستان و آن حدود گسل ایجاد کرده است، مانع تبدیل خلیج فارس به عامل تهدید روسیه و چین شده است و کلا موجودیت سیاسی نظامی آن، عامل تقویت کننده دو رقیب اصلی آمریکا یعنی روسیه و چین است. آمریکا غیر ممکن است که این وضعیت را تحمل کند و دیر یا زود برنامه ویرانگری خود را گسترش میدهد. این را من همواره و از بیست سال پیش گوشزد کردهام.
اما، روشن است که آقای ترامپ مطابق وعدههای انتخاباتی خود و مطابق سلیقه خود، میخواهد نشان دهد با زیرکی و جنگ سرد به هدفهای خود جامعه عمل میپوشاند. اما نقشههای ترامپ توسط برخی مشاوران و همکاران او در دولت و نیز به خصوص توسط اسرائیل و عربستان سعودی زیر فشار قرار میگیرد. ترامپ میخواهد در روند حل مسایل عمده سیطره بر جهان در نهایت دست به جنگ بزند اما آنها میخواهند در بدایت جنگ درگیرد. نقشه جنگ وجود دارد، اما سیاست بین نهایت یا بدایت جنگ نوسان دارد. اسرائیل نابودی ایران را میخواهد و عربستان سعودی موجودیتش با وجود جمهوری اسلامی توسط مردم خودش در معرض خطر است. چرا؟ چون جمهوری اسلامی با همه خصلت ارتجاعی و سرکوبگرانه آن در جنبههایی از سیاست خارجی مواضعی دارد که نیروهای زیادی را در میان اعراب و نیز در جهان به آنها علاقهمند میکند. گردنکشی جمهوری اسلامی به نوعی ترجمان برخی از امیال نیروهای سرکوب شده است، حتی در ژاپن و آلمان. این حقارت تحلیلگر است که برای محکوم کردن جمهوری اسلامی نیاز به منسی کردن این جنبه دارد. در واقع مخالفت شدید آمریکا با جمهوری اسلامی در منطقه نه بر پایه جنبههای ارتجاعی بلکه بر پایه آن جنبههایی در سیاست خارجی رژیم است که بعضا مثبت یا حقطلبانه هستند.
اگر چه آقای ترامپ سیاست جنگ در نهایت را تعقیب میکند اما هر حادثهای میتواند حادثهساز باشد و سیاست جنگ در بدایت را روی میز بگذارد. هر استراتژی سیاسی، مثل یک رمان، بخشی توسط استراتژ طراحی و نگاشته میشود و بخشی را الزامات خود آن استراتژی پیش میکشد. در مسیر حرکت نقشه سیاسی فضاهای جدیدی ساخته میشود که قبلا پیشبینی نشده بود. حادثههای تحریککننده به جنگ را دولت و حکومت ایران مرتکب نمیشوند. این حکومت، نه به خاطر ایران و مردم آن، بلکه به خاطر حفظ نظام و غارت ثروتهای کشور توسط آخوندها و مدافعان آنان، اهل مذاکره و سازش و نرمش از همه نوع است. اما، نیروهای غیرمسئول، توطئهسازان وابسته به کشورهای مخالف، شبکه جاسوسان و عوامل قدرتها در دستگاه، وغیره برای تکوین شرایط جنگ میتوانند به این حوادث دست بزنند. مهمتر از همه، هر وقت آمریکا خواسته است جنگ را شروع کند خود توطئه آن را جور کرده است. توطئه عالیترین تاکتیک قدرتها در مشروع کردن نامشروع ترین اعمال آنهاست.
راه حل کجاست؟ ایران در یک رودخانه خروشان به نام تلاش برای عصر غرب آمریکامرکز گیر کرده است. در این رودخانه شنا در سمت عکس آب با شنا در سمت نه غرب و نه شرق، چندان فرقی نمیکند. راهی که میتواند کشور را نجات دهد شنای منطبق با این شرایط جهانی و جهتگیری استقلال با زاویههای متناسب با امکانات است. یعنی، استقلال درک ضرورت است! یا درک جبر است! در نهایت استقلال هر کشور کمزور در همکاری با کشور پرزور مخالف استقلال کسب میشود. معنی استقلال در این جهان متفاوت از گذشته است. استقلال تابعی است از شعار گربه باید موش بگیرد، چه مستقل و چه وابسته! آیا جمهوری اسلامی میتواند این را درک کند و به اجرا بگذارد؟ چون اساس کار این رژیم بر شنا در جهت خلاف کل تمدن معاصر است چنین درکی بعید است.
عباس عبدی: تنها راه، بازگشت به نقطه پس از برجام است
بدون تردید وضعیت روابط ایران و آمریکا هیچگاه تا این حد متشنج نبوده و اگر به نقطه برخورد برسد منطقه دچار بزرگترین بحران دو دهه گذشته خود خواهد شد. آنچه که اوضاع را تیرهتر می کند وجود افرادی در دو طرف ماجرا، بویژه طرف آمریکایی است که میخواهند کار به درگیری برسد. جان بولتون در بیان این نگاه خود چندان پردهپوشی نمیکند.
چگونه باید بحران را حل کرد؟ برای این منظور باید دید که چرا به این نقطه رسیدیم؟ هنگامی که برجام نهایی شد آبی خوش از گلوی همه پایین رفت. ولی معلوم شد طرف ایرانی فقط ملتزم به برجام است و قصد ندارد این شیوه تفاهم را به سایر امور تعمیم دهد. این ایده هنوز مورد آزمون قرار نگرفته بود که ترامپ آمد و کل ماجرا را به هم زد. مشکل فقط ایران نبود او حتی شرکای غربی خود را به هیچ گرفت. او اگر هم ایدهای داشت باید از خلال سازوکار درونی برجام عمل می کرد ولی ترامپ با دنیا دعوا داشت و ایران را سیبل کرد. بعد هم کم کم بولتون و پمپئو را آورد که پیام بدی برای جهان و ایران بود.
ایران چه می تواند انجام دهد؟ یا باید منتظر اروپا و دیگر کشورها بنشیند تا تعهدشان را انجام دهند یا از برجام خارج شود. ولی حالا که یک سال گذشت و آبی از تنور اروپا گرم نشد، بنابراین باید در برجام واکنش نشان میداد.
مذاکره با آمریکا هم بی معنی است، چون موضوعی برای گفتگو وجود ندارد. پمپئو ۱۲ تا شرط گذاشت بعد دیدند حرف بیمعنایی زده در نتیجه ترامپ آنها را به یک مورد تقلیل داد. بعلاوه همین یک مورد نیز پیشتر حل و مختومه شده بود. بدتر این که برای همین یکی هم نمیگوید چه میخواهد و به ازای آن چه میدهد فقط شماره تلفن میدهد!
تنها راه، بازگشت به نقطه آرامش پس از برجام و ادامه گفتگوهاست. سیاست بولتونی در باره ایران باید تغییر کند و طرفین از مسیر گذشته ۵+۱ به حل مشکلات بپردازند در غیر این صورت دیر یا زود اتفاقاتی حتی خارج از کنترل طرفین میتواند رخ دهد که علیرغم میل دو طرف شعلههای جنگ زبانه خواهد کشید.
علیرضا نامور حقیقی: راههای عبور از شرایط خطرناک کنونی
چالش جدید فرا روی ایران در ارتباط با امریکا ، با تحولات جدید در موقعیت دشوار و حساسی قرار گرفته است که میتواند با هر تلنگری به یک منازعه مخرب و همه جانبه تبدیل شود که تصویر تبعاتش برای ایران و منطقه قطعا ناگوار خواهد بود و میتواند آینده ایران را در لابیرنت تاریکی فروبرد
برای عبور از این گردنه دشوار حاکمیت و دولت باید هشیار و محتاطانه و مدبرانه گام بردارد :
در وهله نخست باید ایران سخن گفتن در این مورد را فقط به عهده افراد مشخص و تعیینشده ای بسپارد و اجازه ندهد هر کسی سخنان تند و تحریکآمیز بیان کند که تبعاتش دامن کشور را بگیرد . فرماندهان سپاه در هنگام سخنرانی در شهرستانها و برای بسیج گاه فراموش میکنند که این سخنان ممکن است ضبط شود و تبعات بین المللی داشته باشد . بنابراین شورای عالی امنیت ملی باید چهارچوبی برای این موضوع اتخاذ کند و در عین حال ایراد سخنان خارج از افراد مشخص را فاقد اعتبار بداند
دوم، ایران باید هرنوع نوع اقدام خشونتآمیز وخارج از عرف بینالمللی را از قبل محکوم سازد تا زمینههای انتساب آن براحتی انجام نپذیرد . نمونه حمله موشکی در بغداد ، و یا اقداماتی از این قبیل که میتواند توسط بازیگران متعددی که منافع مهمی در افزایش درگیری میان آمریکا و ایران دارند صورت پذیرد، باید به گونه روشنی از سوی ایران مرزبندی شود.
سوم، ایران باید موضع منعطفی داشته باشد و با تغییر موضع آمریکا که شرایطش را تقلیل داده است و همچنین با درک شرایط افزایش منازعات امریکا در حوزه های دیگر از جمله جنگ تجاری با چین ، عدم توافق با کره شمالی و نیز بن بست در تغییر نظم سیاسی در ونزوئلا ، مواضع منعطفی اتخاذ کند .
چهارم، با تغییر موضع ترامپ که شرایط خود را در سخن به نداشتن سلاح هسته ای توسط ایران خلاصه کرده است ایران میتواند شرایطش را به انجام مذاکره مشروط وایجاد آمادگی و بسیج برای مقابله با بدترین سناریوها از جمله مقابله نظامی تغییر دهد که موضع بین المللی ایران را تقویت میکند .
مذاکره جدید هم میتواند در چهارچوب شورای امنیت صورت گیرد و هم بایستی در ازای درخواست آمریکا برای افزایش بند غروب هسته ای پیشنهاد جدیدی
در مورد بهره مندی ایران از رفع تحریمهای امریکا از جمله رفع تحریم سرمایهگذاری شرکتهای آمریکا در صنعت نفت ایران به همراه داشته باشد .
پنجم، بدون تنش زدایی با همسایگان عرب منطقه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی، ایران دچار مشکل خواهد بود و با موفقییت در این زمینه کارت چانه زنیاش با آمریکا افزایش مییابد