۷ آوریل ۱۹۱۸: با طنز به جنگ زنستیزان میرفت
۱۳۹۵ فروردین ۱۹, پنجشنبهمادرش را در هفت سالگی از دست داد. پدرش کشیش بود و چون دلش میخواست خواننده و هنرپیشه بشود، دخترش را به تحصیل در رشته هنرپیشگی فرستاد.
در آغاز کار به ایفای نقش زن خانهدار در تئاتر تن داد اما از آنجا که حاضر نبود نقشهای معمولی را که به زنان میدادند، بازی کند و خود را "نماینده حزب زنان" میدانست به طنز و کمدی روی آورد.
قطعههایی که میساخت یا سفارش ساختشان را میداد، بیشتر درباره زنان بودند اما یکپارچه انتقاد شدیدی به وضعیت زن خانهدار، همسر، مادر، دختر و زنانی که بینتیجه میکوشیدند در جامعه آلمان آن زمان پیشرفت کنند، میکردند. میگفت:
«عاقلتر از من در جهان بسیار، بسیار
استاد، شاعر یا سیاستباز و سردار
آنها همه دارای ارجاند و مقاماند
اما مرا تنها دهانی باز چون غار»
با سقوط نازیها کار طنزپردازان از جمله اورزولا نواک (Ursula Noack) هم بالا گرفت. صدای خوشی داشت و به گفته همکارانش در همان نگاه اول تماشاگران را به سکوت و توجه جلب و جذب میکرد.
عشق بزرگش صحنه تئاتر و گروه پنج نفری "جمعیت بخند و بزن" (Lach- und Schiessgesellschaft) در مونیخ بود. ۱۵ سال در آنجا به روی صحنه رفت و با پخش برنامههای طنز آن تئاتر از تلویزیون، دل میلیونها تماشاچی را تسخیر کرد.
هنگامی که گروه در سال ۱۹۷۲ به هم خورد، نتوانست مثل اعضای دیگر به کارش ادامه دهد و عملا از ۵۴ سالگی بازنشست و رفته رفته گوشهگیر شد.
دخترش در یک گفتگوی رادیویی میگوید: «تازه آنوقت بود که احساس مادریش را نشان داد. پیش از آن او را فقط به عنوان هنرمند میشناختم و به ندرت میدیدم.»
ابتلا به بیماری سرطان او را در اواخر عمر گوشهگیرتر هم کرد و جز چند بار دیگر نتوانست به روی صحنه برود.
اورزولا نواک در ۷۰ سالگی در نزدیکی مونیخ درگذشت.