نقش فزاینده خارجیتباران درسیاست آلمان
۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۷, یکشنبهبنا به نظرسنجیای که به تازگی صورت گرفته، شهروندان آلمانی، اعم از خارجیو یا آلمانیتبار، دمکراسی را به عنوان بهترین شکل نظامی سیاسی در این کشور قبول دارند. به گفته "گروه پژوهشی انتخابات"، بهرغم این پذیرش، ۴۵ درصد آلمانیها نسبت به کارکرد دمکراسی تردیدهایی دارند. در این میان بسیاری از مهاجران خارجی نیز از نحوه اجرای دمکراسی در آلمان ناخشنودند.
دمکراسی یعنی مشارکت و شک و شبهه در مورد اجرای دمکراسی در نهایت ناخشنودی از نحوه مشارکت است. موضوع مشارکت خارجیتباران یک موضوع عمدهی سیاسی در آلمان است.
کشف خارجیتباران از سوی حزبهای سیاسی آلمان
به نظر آندریاس ووست، پژوهشگر سیاست در آلمان، تغییری در رویکرد حزبها در قبال خارجیتباران در حال شکلگیری است. حزبهای سیاسی در آلمان متوجه شدهاند که خارجیتباران رایدهندگان آینده هستند و برای جلب آرای آنان، باید از نامزدهای خارجیتبار نیز سود جست.
در این میان سه حزب "سبزها"، "سوسیال دمکرات" و "چپ"، در جلب همکاری خارجیتباران و مشارکت آنان در فعالیتهای سیاسی در آلمان پیشگام بودهاند.
در لیستهای انتخاباتی آنها آشکارا تعداد نامزدهای خارجیتبار فزونی گرفته است. دو حزب "لیبرال" و "دمکرات مسیحی" نیز به تدریج دریافتهاند، که با گشایش فرهنگی قادر به جلب آرای بیشتری از مهاجران خواهند بود.
به نظر آیدان اوزوگوز، هماهنگکننده امور نمایندگان ترکتبار در بنیاد "کوربر"، هماکنون در زمینه مشارکت فعال خارجیتباران در سیاست « ما شاهد روند تغییر نظرات در احزاب آلمانی، تا بالاترین سطوح هستیم.»
نقش مهاجران در سیاست آلمان
به عقیده برخی از تحلیلگران، واقعبینی احزابآلمانی خوشنود کننده است، اما مشارکت آلمانیهای خارجیتبار در عرصه سیاسی نباید زیر لوای "سیاست امور خارجیان" عملی شود.
به گفته ارگون جان، سیاستمدار ترکتبار در اشتوتگارت، اغلب خارجیتبارهای ساکن در آلمان، مایل به اشغال محدودهای کوچک از سیاست نبوده و نمایندگان آنان نیز خود را "لابی خارجیان" قلمداد نمیکنند.
به نظر وی مشارکت خارجیتبارها در سیاست آلمان ناظر بر کل پهنه سیاست است.
ژاک شوستر در تفسیری در روزنامه "دی ولت" پیرامون سیاستگذاری برای خارجیان در آلمان مینویسد: «بحران اقتصادی کنونی توجه به امور خارجیان را تحت شعاع خود قرار داده است. اما چالش با اسلام کاهش نیافته است. خطاهای دهه هفتاد در امور خارجیان نیز هنوز از میان برداشته نشدهاند. اصلاح اشتباهات گذشته، به معنای طرفداری از ایدئولوژی "خاک و خون" نبوده، بلکه به عنوان پشتیبانی از قانون اساسی در آلمان است.»
افزایش جمعیتی و نفوذ فرهنگی مهاجران
در حالی که حدود ۲۵ درصد از شهروندان آلمانی دارای پیشینه مهاجرت هستند، خارجیتباران تنها دو درصد از نمایندگان پارلمانهای ایالتی و ملی در این کشور را تشکیل میدهند.
بنا بر پژوهشی در دانشگاه مانهایم، اگر به ترکتباران به عنوان بزرگترین گروه خارجیان مهاجر در آلمان نظر بیافکنیم، در تمامی سطوح نمایندگی، از شورایهای محلی در شهرها تا پارلمان اروپا، آنها تنها دارای ۹۰ نماینده در سراسر آلمان هستند.
در این میان روند ترکیب جمعیتی در اروپا نشان میدهد، که تعداد سالمندان در اغلب کشورهای اروپایی در حال افزایش است. جوامع پویا و نسبتاً جوان اروپا در دهه شصت، حال به دوران بازنشستگی خود قدم نهادهاند.
میانگین سنی در کشور آلمان نیز فزونی یافته است. تنها در خانوادههای مهاجر، به دلیل تعداد نسبی بیشتر فرزندان، خلاف این روند مشاهد میشود. هماکنون در آلمان از هر چهار نوزاد ، یکی از آنان خارجیتبار است. این آمار در ده سال آینده، یک به سه خواهد بود.
در حال حاضر ۳۰ درصد جوانان زیر هیجده سال در آلمان از خانواده مهاجران هستند. این تغییر جمعیتی نفوذ فرهنگی مهاجران را نیز در پی داشته است.
برای نمونه و بنا به آمار موجود، در حالیکه در آغاز دهه هشتاد، تنها ۷۰۰ مسجد در آلمان وجود داشت، امروزه این تعداد، به بیش از ۲۵۰۰ مسجد افزایش یافته است.
به نظر خارجیتباران فعال در امور سیاسی، به رغم برخی از چهرههای سرشناس، حضور و مشارکت مهاجران در سیاست آلمان کماکان محدود است. سیاستمدارنی نظیر جم اوزدمیر، طارق الوزیر و امید نوریپور از حزب سبزها یا فیلیپ روسلراز حزب لیبرال تنها استثناء بوده، و نشانگر روندی غالب و پذیرفته شده در سیاست آلمان نیست.
SI/RN