شکایت دوسویه دولت و مجلس از یکدیگر:<br>متهم فساد اقتصادی چه کسی است؟
۱۳۸۹ دی ۲۷, دوشنبه«منتقدان دولت، برخی مفسدان اقتصادی و رانتخواران هستند که با بیشرمی تمام و بدون هیچ سند و مدرکی مستقیم و غیرمستقیم رئیسجمهور و معاونانش را در رسانهها متهم میکنند».
محمدرضا رحیمی معاون اول ریاست جمهوری در آخرین اظهارنظر درباره پرونده فساد مالی، کسانی را که وی را متهم به فساد مالی کردهاند اینگونه خطاب قرار داد. وی همچنین گفت: «اقدامات مخرب این افراد نشانه بیماری و دشمنی آنها با نظام است و این که خواسته یا ناخواسته در راستای اهداف دشمنان نظام قدم بر میدارند».
محمود احمدینژاد نیز پیشتر اتهام زدن به افراد غایب در صدا و سیما را "بداخلاقی سیاسی و بیتقوایی" نامیده بود. اشاره او به اظهارات الیاس نادران نماینده اصولگرای مجلس بود که در یک برنامه زنده تلویزیونی معاون اول رئیسجمهور را متهم ردیف اول پرونده فساد اقتصادی خواند.
اتهامزنی به محمدرضا رحیمی به ماجرای بیمه ایران باز میگردد. اوایل سال ۱۳۸۶ محمود احمدینژاد ناگهان تصمیم گرفت تمام مدیران بیمه ایران را برکنار کند. این تصمیم رییس جمهور پس از آن اتخاذ شد که گزارشی از سوی رییس وقت دیوان محاسبات (محمدرضا رحیمی) به وی ارائه شد که در آن از تخلفات گسترده در بیمه ایران خبر میداد. بعدها مشخص شد گزارش دیوان محاسبات درباره تخلفات، اشتباه بوده است. به گزارش رسانهها گویا وجود فساد اقتصادی در بیمه ایران محرز بوده اما مفسدان اصلی، افراد برکناره شده نبودند بلکه آنها به دلیل گزارش غلط از کار برکنار شدند.
حساسیتها بر روی رحیمی، پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم و نشستن وی بر کرسی معاون اولی ریاست جمهوری افزایش یافت.
الیاس نادران نماینده اصولگرای مجلس که طراح تحقیق و تفحص از دیوان محاسبات تحت ریاست رحیمی در مجلس هفتم بود، پس از اعتراض به موضوع مدرک دکترای رحیمی در فروردین ماه سال جاری، افشاگری گستردهای علیه او را با اتکاء به ماجرای موسوم به "حلقه خیابان فاطمی" آغاز کرد. وی روز ۱۷ فروردین ماه در حاشیه جلسه علنی مجلس گفت: «رحیمی رئیس حلقه خیابان فاطمی است که در مورد منابع فاسد و توزیع آنها تصمیم گیری میکرد و تقریبا تمام اعضای این حلقه به جز وی دستگیر شدهاند و این که کسی را به دلیل مسئولیت اجرایی مستثنی کنند، نه عادلانه است و نه اقدام درستی است».
"حلقه فاطمی" نامی بود که نادران برای اشاره به گروهی از مفسدان اقتصادی به کار برد. گروهی که به ماجرای پرونده بیمه ایران مربوط میشوند. به این ترتیب الیاس نادران در خط مقدم مبارزه با رحیمی قرار گرفت. وی پس از آن افشاگری بارها و بارها به معاون اول احمدینژاد تاخت و خواهان محاکمه وی شد.
بعد از این افشاگریها، رحیمی از نادران شکایت کرد. دلیل این شکایت هم نشر اکاذیب و تهمت و افترا بود. نادران نیز به اتهام فساد اقتصادی، متقابلا از رحیمی شکایت کرد.
هنوز داستان این جدال دامنهدار پایان نیافته است. اما گفته میشود سه قاضی طراز اول قوه قضائیه برای بررسی اتهامات محمدرضا رحیمی در حال پیگیری پرونده هستند. از طرف دیگر، دولت نیز پیگیر شکایت از نادران است.
چرخه باطل فساد اقتصادی در جمهوری اسلامی
از زمان پایان جنگ ایران و عراق و شروع دورهای که سردمداران جمهوری اسلامی نام آن را "دوران سازندگی" گذاشتند، همواره گروهی متهم به فساد مالی شدهاند. از شهرام جزایری در دولت اصلاحات تا نزدیکان هاشمی رفسنجانی در دولت احمدینژاد. اما هیچیک از این پروندهها به سرانجام مشخص و ملموسی نرسیده است.
دکتر فریدون خاوند استاد اقتصاد در دانشگاه پاریس میگوید: «من به این اتهامات متقابلی که سردمداران و صاحبمنصبان جمهوری اسلامی علیه هم مبادله میکنند، واقعاً اعتقادی ندارم و حتی فکر میکنم بعد از این چند سال، وضعیت بهصورت خستهکننده و ملالآوری درآمده و حتی بخش بزرگی از افکار عمومی، دیگر این حرفها را جدی نمیگیرد. مسئلهی بزرگتر، فساد نهادینهشده در درون نظام جمهوری اسلامی است و باید به این مسئله پرداخت».
وی چندین عامل را به عنوان دلایل وجود فساد نهادینه شدهی اقتصادی در حکومت ایران برمیشمارد از جمله دولتی بودن اقتصاد و وابسته بودن آن به نفت که باعث میشود بر سر تقسیم رانت نفتی، رقابت ایجاد شود و این رقابت با فساد گسترده همراه است.
دکتر خاوند نبود مطبوعات آزاد و نیز نهادهای مستقل و غیر دولتی را عامل دیگری در رواج فساد اقتصادی میداند و میگوید: «در کشورهایی که مطبوعات آزاد و نهادها و سازمانهای مستقل مبارزه با مفاسد اقتصادی وجود دارند، طبعاً بر پایهی این آزادی مطبوعات، بخشهای مهمی از فساد و رانتخواری مورد پیگیری قرار میگیرند و بههرحال در میان رانتخواران و دزدها، این ترس بهوجود میآید که مفاسد آنها از طریق مطبوعات آزاد و سازمانهای غیردولتی افشا شود و چون چنین مطبوعات و چنین سازمانهایی در کشورهایی مانند ایران وجود ندارد، طبعاً زمینهی رانتخواری فراهم است».
فریدون خاوند بر این نکته تاکید میکند که فساد یک پدیدهی جهانی است و در بسیاری از کشورهای پیشرفته هم وجود دارد؛ از امریکا گرفته تا آلمان، فرانسه، سوییس و … منتها به گفتهی وی در این کشورها چنان نهادهای دمکراتیکی وجود دارند و چنان مطبوعات آزادی هستند و شهروندان از چنان حقوقی برخوردار هستند که میتوانند اشخاص فاسد و عملیات متکی بر فساد و رانتخواری را زیر ذرهبین بگذارند و آنها را دچار بیم و نگرانی کنند.
در ایران نیز ستادی با نام ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی وجود دارد که از جمله نهادهای وابسته به ریاست جمهوری است و زیر نظر مستقیم رئیس جمهور فعالیت میکند. ریاست این ستاد در حال حاضر با محمدرضا رحیمی است، شخصی که از سال ۱۳۸۶ تا کنون متهم به فساد اقتصادی است.
میترا شجاعی
تحریریه: مهیندخت مصباح