زندگی به سبک آلمانی از مهد کودک تا دیپلم
۱۳۹۰ خرداد ۲۱, شنبهزندگی اجتماعی بچههای آلمانی بهطور رسمی از سن سه سالگی آغاز میشود. در این سن حدود ۷۴ درصد کودکان ساکن غرب آلمان و ۹۰ درصد کودکان ساکن شرق این کشور به مهد کودکهای دولتی و خصوصی میروند. این مهدکودکها برای آموزش و پرورش کودکان برنامههای ویژهای تنظیم کردهاند: آموزش زبان خارجی، موسیقی یا یکی دیگر از رشتههای هنری و تغذیهی سالم با مواد غذایی طبیعی از جمله برنامههای این مهد کودکهاست.
دورههای آموزش
بچههای آلمانی در سن پنج ـ شش سالگی وارد مدارس ابتدایی میشوند. این دانشآموزان پس از گذراندن چهار یا شش سال تحصیلی، (بسته به قوانین آموزشی ایالتهای مختلف این کشور) باید بین سه نوع مدل "دورهی دبیرستان"، یکی را انتخاب کنند: هاپتشوله (Hauptschule)، رآلشوله (Realschule) و گیمنازیوم (Gymnasium).
دورهی آموزشی در هاپتشوله، تنها ُنه سال است. دانشآموزی که از این مدرسه فارغالتحصیل میشود، از شانس زیادی برای ورود به بازار کار برخوردار نیست: از هر سه فارغالتحصیل این نوع مدرسه، تنها یک نفر موفق به یافتن دورهی کارآموزی میشود. از این رو اغلب مادران و پدران مایلند که فرزندانشان امکان ورود به رآلشوله یا گیمنازیوم را بهدست آورند. یک سوم کل دانشآموزان آلمانی، موفق به دریافت دیپلم میشوند. دیپلم، آخرین مدرک دورهی آموزشی در رآلشوله است.
راه اخذ دیپلم ولی طولانی و دشوار است. بیشتر جوانان آلمانی برای این که این راه را با موفقیت بپیمایند، "سرگرمیهای" دیگری برای خود دست و پا میکنند: عضویت در یک کلوپ ورزشی، فراگیری یک آلت موسیقی یا شرکت در فعالیتهای اجتماعی ـ سیاسی از جملهی این برنامههاست. حدود ۸۴ درصد جوانان آلمانی بین ۱۱ تا ۱۷ سال، به ورزش رو میآورند. "دیدار دوستان"، در ردیف دوم سرگرمیهای جوانان آلمانی قرار دارد که از چند سال پیش نه تنها در خیابان و کافه، بلکه همچنین در "اتاقهای گفتوگوی" اینترنت صورت میگیرد.
گریز از مسائل سیاسی
جوانان آلمانی در حال حاضر، علاقهای به مسائل سیاسی نشان نمیدهند. طبق آخرین نظرسنجیها، تنها یک سوم جوانان آلمان وارد "میدان سیاست" میشوند. این تعداد در سالهای دههی ۱۹۸۰، بیش از دو برابر بود. البته شرایط آن دوران نیز با وضعیت امروز تفاوت داشت: در دههی هشتاد، هنوز وحدت بین دو آلمان غربی و شرقی صورت نگرفته بود، پیمانهای ناتو و ورشو فعال بودند و خط مشی احزاب، روشنتر و مشخصتر جلوه میکرد. نسل جوان آلمان در دورهی کنونی، به ارزشهای سنتی بیشتر وابسته است: نظم و ترتیب، امنیت، پشتکار و جاهطلبی. خانواده، دوستی و داشتن زندگی مشترک، به این نسل احساس اطمینان و ثبات میبخشد.
سفر و پژوهش
با این حال سفر به سراسر جهان هم یکی از سرگرمیهای مورد علاقهی این نسل است: گذراندن آخر هفتهای در جنوب فرانسه یا سفری یک ماهه برای کشف قارهی آمریکا، از مسافرتهای "رایج" جوانان آلمانی است. این نسل همانگونه که مرزهای جغرافیایی را در مینوردد، گاه مرزهای اخلاقی را هم در هم میشکند: مصرف بیشاز اندازهی الکل تا مرز بیهوشی، اعمال خشونت در مدارس و عدم رعایت موازین اجتماعی و انسانی از پیآمدهای منفی این مرزشکنی است.
در کنار این جوانان "ناآرام"، کسانی هم هستند که در کمال نظم و آرامش به تحقیق و پژوهش میپردازند: اشتفان دوگه و بئاتریس دیتز از جملهی این افراد هستند: این دو جوان مبتکر، نوعی چراغ خوراکپزی با سوخت چوب برای استفادهی مردم کشورهای در حال توسعه ابداع کردهاند که خطر استنشاق گازهای سمی هنگام آشپزی روی اجاقهای روباز را منتفی میسازد. این دو برای ساخت این چراغ خوراکپزی، به دریافت جایزهی "جوانان تحقیق میکنند" وزارت حفاظت از محیط زیست آلمان نائل آمدهاند.
FF/KG