«زنان، پیشتازان جنبش سبز»
۱۳۸۹ خرداد ۳۰, یکشنبهزهرا رهنورد در بیانیه خویش به مناسبت سیام خرداد، حضور زنان در جنبش سبز را به چهار عرصه تقسیم کرده است.وی از وجود زنان در خیابانها، مقاومت آنان در زندانها، ایفای هویت مدنی در نقش روزنامهنگار، معلم، کارگر، فعال حقوق بشر و جلوهگری در مقام مادر و همسر زندانیان سیاسی نام برده و پیشگامی و سلحشوری دختران و زنان در این چهار پهنه را ستوده است.
خانم رهنورد در این بیانیه از حاکمیت خواسته که هرچه زودتر زنان زندانی را بدون هیچ قید و شرط آزاد کرده و قوانین تبعیض آمیز و قیممآبانهای چون تعدد زوجات، حضانت یا دیه را اصلاح نماید.
زهرا رهنورد در این بیانیه تاکید میکند که آزادی، دمکراسی و توسعه در ایران بدون وجود زنان و بدون برآورده شدن خواستهای حقوقی آنان امکانپذیر نیست. وی زنان را پیشتازان جنبش سبز نامیده و موقعیت کنونی این جنبش را مدیون پایداری آنان دانسته است.
مینو مرتاضی لنگرودی فعال حقوق زنان در گفتگو با دویچهوله، با اشاره به نقاط اشتراک جنبش زنان و جنبش سبز، از شباهت شعارهای این دو جنبش با یکدیگر میگوید: « حضور زنان در جنبش سبز حضوری طبیعی است، زیرا شعارهای جنبش زنان همیشه معطوف به برابری حقوق فردی و اجتماعی زنان بوده که ذیل عنوان حقوق شهروندی قرار میگیرد. شعارهای سبز هم از این حقوق لبریز بوده است. در واقع جنبش سبز توانسته خرده جنبشهای اجتماعی چون کارگران، زنان، معلمان و دانشجویان را از شکل جزایر پراکنده خارج کند و به شعارهای آنان وحدت بدهد و آنها را گستردهتر سازد.»
مینو مرتاضی ظرفیتهای موجود در جنبش سبز برای برجستهتر کردن مطالبات زنان را امیدوارکننده میداند و از پویایی متقابلی میگوید که جنبش زنان به جنبش اعتراضی موجود داده است: « تا قبل از جنبش سبز، حرکتهای زنان در جهت فضاسازی و زدن تلنگر به جامعه نسبتا خوابآلوده بود، اما امروز جامعه هشیار و بیدار شده است. آن زمان که فعالان حقوق زن، شعارهای مستقل خود را میدادند، تنها به شکلی غیرمستقیم در پیشبرد توسعه و دمکراسی سهیم بودند. اما جنبش سبز توانسته با فراگیری خود و در تعامل با خرده جنبشهای اجتماعی، هم خود را ارتقاء دهد و هم بهطور نمونه جنبش زنان را از یک عنصر غیرمستقیم در تحقق دمکراسی، به عاملی مستقیم تبدیل کند.»
ندا آقا سلطان، زن ۲۶ سالهای بود که پس از پخش فیلمی از لحظه جانسپردناش در تظاهرات خیابانی به نماد جنبش سبز مبدل شد. سمبل شدن یک زن در تاریخ مبارزات اجتماعی و سیاسی ایران، موضوعی یگانه است. آیا الگو شدن یا مشارکت برجسته زنان در جنبش سبز، میتواند اثری ماندگاردر سنتهای زن ستیز یا فرودست پندارانه زنان بگذارد؟
مینو مرتاضی میگوید که یکی از دلایل بروز و پیشرفت جنبش سبز، مقابله با سنتهای ناکارآمد بوده است: « جنبش سبز خواهان تغییر است و در نتیجه بهطور طبیعی در برابر سنتهایی چون زن ستیزی میایستد. بسیاری شعارهای جنبش سبز فراجنسیتی هستند ولی البته فراگیر نیستند چون فضای غالب ایران مردانه است. الان با خشونتهای بیشتر سعی میکنند فضای تظاهرات را هم مردانهتر کنند. مهم این است که الان برخلاف دوران انقلاب، قرار نیست جامعه به زن و مرد تفکیک شود. مردم دنبال جامعه انسانی و حقوق شهروندانی برای همه، اعم از زن و مرد هستند.الان بر خلاف دوران انقلاب، قرار نیست جامعه به زن و مرد تفکیک شود. مردم دنبال جامعه انسانی و حقوق شهروندی برای همه هستند.»
مینو مرتاضی یادآوری میکند که خانم رهنورد نه نماینده همه زنان، بلکه تنها یکی از نمایندگان آنهاست. خانم مرتاضی پیشنهاد میدهد که دیگرچهرههای شاخص و معتبر، همچون شیرین عبادی یا مهرانگیز کار نیز با موضعگیری در مورد نقش ومطالبات زنان در جنبش سبز، جلوههای دیگری از حضور پرشور آنان در مبارزه کنونی را نمایان سازند.
مهیندخت مصباح
تحریریه: فرید وحیدی