دلایل تأخیر در اعدام عبدالحمید ریگی • مصاحبه
۱۳۸۹ خرداد ۳, دوشنبهعبدالستار دوشوکی، تحلیلگر مسائل قومی و منطقه در مصاحبه با دویچهوله، از دلایل این اعدام، چگونگی قتل همسر و برادر همسر عبدالحمید ریگی و زمینههای فعالیت جندالله در سیستان و بلوچستان میگوید.
دویچهوله: سال گذشته اعلام شد که اجرای حکم عبدالحمید ریگی به تعویق افتاده، ولی زماندیگری برای آن قید نشد. فکر میکنید علت اعدام ایشان در روز گذشته چه میتواند باشد؟ اتفاق جدیدی افتاده بود؟
عبدالستار دوشوکی:
این اعدام به دلایل امنیتی، اطلاعاتی و تبلیغاتی به عقب افتاده بود. در واقع پس از دو سال، با انواع تخلیه اطلاعاتی و همکاریهای تبلیغاتی، دلیلی برای نگاهداشتن عبدالحمید ریگی نبود. ماموران اطلاعاتی در عین حال میخواستند اطلاعات عبدالمالک ریگی را نیز با اطلاعات برادرش تطبیق دهند. یکی دیگر از این دلایل، پاسخ به اعتراض و فشار خانوادههای کشتهشدگان در تاسوکی و دارزین بود. باید آنها را هم راضی میکردند.آقای عبدالحمید ریگی مصاحبه تلویزیونی مفصلیهم علیه برادرش عبدالمالک کرده بود. بسیاری فکر میکردند او به دلیل همکاریهای امنیتی امان گرفته است.
روشن است که اینگونه مصاحبهها، جنبه تبلیغاتی و ساختگی دارند. این ثابت شده که مصاحبهها ارزش حقوقی و حقیقی ندارند، اما مسلما ایشان در رابطه با دو برادرش در جندالله اطلاعاتی داده بود. ماموران امنیتی میخواستند اطلاعات را تطبیق دهند و وقتی متوجه شدند که وی کاملا تخلیه اطلاعاتی شده، نگاهداریاش را غیرضروری و بیارزش دانستند.دادگستری استان از جمله اتهامات ایشان را بمبگذاری درمسجد حضرت علی عنوان کرده است، اما این انفجار زمانی روی داد که عبدالحمید در زندان بود.
این از شگردهای جمهوری اسلامی است و در تهران هم مشاهده شده. ما در محاکمات پس از انتخابات دیدیم کسانی را دادگاهی و اعدام کردند که اصلا پیش از حوادث انتخابات دستگیر شده بودند. اما عبدالحمید ریگی به اندازه کافی در عملیات نظامی و خشونتطلبانه شرکت داشتهو خودش هم این را اعتراف کرده است. هرچند این اعترافها در هیچ دادگاه صالح صورت نگرفته، اما من با استناد به نوشته عبدالرئوف ریگی برادر دیگر این خانواده میگویم که عبدالحمید، دستکم همسر خود را به ظن اینکه جاسوس جمهوری اسلامی بود، کشته است.
این قتل در کیفرخواست عبدالحمید ریگی هم بوده است. از چند و چون آن اطلاع دارید؟
این قتل داستانی وحشتناک و غمانگیز دارد. ایشان قبل از ورود به جندالله و پس از جدایی از زن اول خود که بلوچ بود، با دختری تهرانی آشنا میشود و با او عروسی میکند. بعد از همسرش میخواهد که به مرز پاکستان بروند و به جندالله بپیوندند. همسرش اول خیلی مخالفت کرده و در نهایت با دو فرزند و برادرش نزد او میرود. گروه جندالله نتیجه گرفته بود که اینها عامل جمهوری اسلامی هستند و برای جاسوسی آمدهاند. از عبدالحمید خواستند که همسرش را خودش نابود کند. برادر همسرش را سایر افراد جندالله کشتند و زنش را خودش، در خواب به قتل رساند.
شرح این ماجرا را عبدالرئوف ریگی، عضو دیگر جندالله نوشته که آزاد است و بهعنوان یکی از مسئولان این گروه در پاکستان بهسر میبرد. او در توجیه این قتل، ماجرا را تعریف کرده است. برای من اما بسیار مشکل است این را بپذیرم. عبدالحمید ریگی خودش خواسته، زنش نزدش برود. اگر به او شک داشت، میتوانست او را رها کند. دو بچه کوچک هم داشتند که دیگر کسی از آنها خبر ندارد. جندالله معتقد بود که زن عبدالحمید و برادرش با خودشان سم آورده بودند تا مسئولان این گروه را بکشند.
جندالله چه میخواهد و چه هدفی را دنبال میکند؟
آنها طبق گفتههای خود با تبعیض و توسعه نیافتگی در بلوچستان مبارزه میکنند. میگویند اگر جمهوری اسلامی، اجازه فعالیت سیاسی را به آنها بدهد، اسلحه را زمین میگذارند. میگویند ما برای حق طلبی سنیها و بلوچها فعالیت میکنیم. طبق گفتههای مقامات جمهوری اسلامی، صدها نفر از طرفداران آنها در زندان هستند یا اعدام شدهاند. این نشان میدهد که اینها طرفدار دارند. در عین حال رهبران مذهبی بلوجستان با روشهای جندالله مخالف هستند. اما من سوال میکنم که چه زمینههایی باعث جذب جوانان به جندالله میشود؟ چه چیزی دربلوچستان هست؟ این را باید مسئولان جواب دهند و به علتها بپردازند. متاسفانه در سیستان و بلوچستان، ظلم و تعقیب و تبعیض و سرکوب و نابرابری وجود دارد. محرومیتهای اقتصادی و اجتماعی بسیار زیاد است.
با این توضیحات، آیا این اعدام موجب ناآرامی و اعتراض در منطقه خواهد شد؟
جندالله حدود سه هفته پیش هم عملیاتی در سراوان انجام داده است، اما بعید میدانم که عملیات انتقامجویانهای در این زمینه صورت گیرد. جندالله در رابطه با دستگیری عبدالمالک ریگی نیز نتوانست کاری انجام دهد. احتمال اقدامهای تلافیجویانه هست، اما با توجه به کنترلها و نظارت شدید ماموران امنیتی و انتظامی بسیار بعید به نظر میرسد.
مصاحبهگر: مهیندخت مصباح
تحریریه: شهرام احدی