درخواست برای آزادی روزنامهنگاران در بند • مصاحبه
۱۳۸۹ فروردین ۲۲, یکشنبهدر نامه سرگشادهای که روز شنبه (۲۱ فروردین) خطاب به رئیس قوه قضاییه، صادق آملی لاریجانی، انتشار یافته، به دستگیریهای گسترده پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته اشاره شده و اینکه در آن میان دهها روزنامهنگار منتقد هم بازداشت شدهاند. امضا کنندگان نامه که ۱۰۹ روزنامهنگار و وبنگار و ۱۴ وکیل حامی روزنامهنگاران در بند هستند، به موارد متعدد فشار بر مطبوعات و روزنامهنگاران پرداختهاند، از جمله موارد متعدد توقیف روزنامهها و نشریات، فیلتر وبسایتها، پلمپ دفتر "انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران" در ماههای پیش و "بازداشت موقت" دبیر این نهاد صنفی، بدرالسادات مفیدی، حدود چهار ماه پیش.
از جملهی امضاکنندگان این نامه، محمد بستهنگار، ژیلا بنییعقوب، مهدی تاجیک، رضا خجسته رحیمی، تقی رحمانی، فرزانه روستایی، علی مزروعی، علی اصغر سیدآبادی، نعمت احمدی، نسرین ستوده، عبدالفتاح سلطانی، صالح نیکبخت و شیرین عبادی هستند. امضاکنندگان نامه ضمن تاکید بر وظیفه اطلاعرسانی روزنامهنگاران به جامعه، خواستار آزادی روزنامهنگاران دربند شدهاند.
همچنین بیش از ۳۵۰۰ نفر از مردم سراسر دنیا که در میان آنها شخصیتهایی نامدار از روزنامه نگاران، نویسندگان و فعالان حقوق بشر دیده میشوند، درخواستنامهای را خطاب به رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای، امضا کردهاند و در آن از وی خواستهاند، دستور آزادی روزنامهنگاران، نویسندگان و وبنگاران در بند را صادر کند. این درخواستنامه ازسوی ۱۶ نهاد بینالمللی مدافع آزادی بیان تهیه شده است، از جمله کمیته دفاع از روزنامهنگاران در نیویورک، سازمان گزارشگران بدون مرز، انجمن بینالمللی قلم، اتحادیه جهانی ناشران و فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران.
در میان امضاکنندگان این درخواستنامه، نام چهرههایی به چشم میخورند چون مارتین آمیس (نویسنده انگلیسی)، جان لی آندرسن (نویسنده آمریکایی)، مارگرت آتوود (نویسنده کانادایی)، ماریو وارگاس یوسا (نویسنده و سیاستمدار پرویی)، توماس فریدمن (ژورنالیست آمریکایی)، احمد رشید (روزنامهنگار و نویسنده پاکستانی)، جان استوارت (نویسنده و بازیگر آمریکایی) و نادین گوردیمر (نویسنده آفریقای جنوبی).
در باره روزنامهنگاران دربند و درخواست آزادی آنان، با محمدعلی دادخواه، از وکیلان مدافع این روزنامهنگاران، مصاحبه کردهایم.
دویچهوله: آقای دادخواه، شما از وکلای مدافع روزنامهنگاران ایرانی دربند هستید و نامتان در پای نامهی خطاب به رییس قوهی قضاییه برای آزادی این روزنامهنگاران آمده است. چه چیزی شما را برانگیخته که نامه به آقای لاریجانی را امضا کنید؟
محمدعلی دادخواه: ضمن سلام به همهی حقجویان و حقطلبان! باید به این نکته توجه کنیم که کار خبرنگار چیست؟ خبرنگار یعنی چشم جامعه، خبرنگار یعنی گوش جامعه. خبرنگاران ناظرانی هستند که در هنگام غیبت ما میتوانند ما را از وقایع آگاه سازند. پس وظیفهی خبرنگاری، آگاهی و اطلاع مردم است. چرا باید آنها در بند باشند؟
مضافاً بر اینکه، اینها خبرنگارانی بودند که از ساختار این جامعه، دستور، مجوز و پروانه برای کار گرفته بودند. بر این مبادی، باید مطابق نظام صنفیشان و مواردی که قانونی است با آنها رفتار کرده، برخورد شود و زندان کردن آنها مفهومی ندارد.
فارغ از اینها، بعضی از این زندانیان در شرایط بدی هستند؛ از جمله خانم مفیدی که آنطور که خویشاونداناش در مراجعه به دفتر من دیشب ذکر میکردند، داروهایی را که برای بیماری خونیاش نیاز دارد، به او نمیدهند. من استدعا میکنم جناب دادستان دستور بدهند که داروهای ایشان در دسترساش قرار بگیرد، زیرا در هر صورت، رفتار با زندانی نباید طوری باشد که مشکلات متعددی برای زندانی بهوجود بیاورد.
بر این مبادی، ما فکر میکنیم با توجه به ساختار قانونی که باید بر رفتار حرفهای خبرنگاران بار باشد، زندانی کردن آنان دور از حیثیت، شخصیت و کار حرفهای آنان است. لذا انتظار داریم که آقای لاریجانی، در جهت اجرای قانون و توجه به عدالت و برخورداری از این موضوع که خبرنگاران گوش و چشم و آگاهگران جامعه هستند، اتخاذ تصمیم کنند که آنها به آغوش خانواده و کار حرفهای خود بازگردند.
ضمن اینکه در نگرش جهانی و از پنجرهی بینالمللی، برای جامعهی ما این قابل تحمل نیست و یک سرشکستگی است که خبرنگاران ما فقط به حوزهی زندان آگاه باشند و از رخدادهای متعدد جامعه بیخبر!
اتهامات این روزنامهنگاران را چه عنوان کردهاند؟
اتهامات متعددی که برای آنها نام میبرند، از آن نوع اتهاماتی که نسبت به افراد دیگر هم جاری میشود؛ از جمله تشویش اذهان عمومی، اقدام علیه امنیت کشور و… اما ما میدانیم که بازداشت موقت بدترین نوع بازداشت است. در شرایطی که کسانی که مبادرت به حمل بدترین مواد میکنند و در مظان بدترین اتهامات هستند، با قرار وثیقه، با قرار کفالت و یا با قرار شرافت، آزاد میشوند، نباید اجازه بدهیم که روزنامهنگاران هم با همین قرارها در زندان بمانند.
باید این رخصت و فرصت فراهم شود که آنها بهطور آزادانه، به همراه وکیل بتوانند از این اتهامات دفاع کنند. زندان بودن آنها و آزاد بودنشان هیچ فرقی در هنگام دفاع و رسیدگی به پرونده ندارد، جز اینکه بیسبب ما آنها را در مشکلات بزرگتری گرفتار ساختهایم.
در مورد رسیدگی به پرونده و برگزاری دادگاه برای آنها، میتوانید توضیحی بدهید که تا کنون چگونه پیش رفته است؟
اصل ۱۶۸ قانون اساسی در خصوص جرایم مطبوعاتی قائل به سه ممیزه شده است: نخست اینکه باید در دادگاه عمومی رسیدگی شود. لذا دادگاههای انقلاب فاقد صلاحیت ذاتی در خصوص این پروندهها هستند. دوم اینکه اعلام شده دادگاههای آنان باید با حضور هیأت منصفه برگزار شود. لذا اگر هیأت منصفه نباشد، رعایت قانون اساسی در این خصوص نادیده گرفته شده است. سوم اینکه باید به طور علنی به این موارد رسیدگی شود. پس اگر این موضوع هم مورد توجه قرار نگیرد، باز هم به قانون اساسی بیتوجهی شده است. من انتظار و امید آن را دارم که از ناحیهی قوهی قضاییه نسبت به این اقدامات اساسی توجه شود تا حقوق خبرنگاران ضایع نگردد.
آقای دادخواه، چرا برخی روزنامهنگاران حتی نتوانستند برای ایام نوروز به مرخصی بیایند؟
این برخورد قاعدتاً یک تبعیض تلقی میشود. چون نهایتا باید وقتی یک عنوان برخورداری از امتیازاتی برای زندانیان مطرح میشود، نوعی باشد؛ یعنی نه اینکه برای یک نفر این دریچه باز شود و برای نفر دیگری گشوده نگردد. قاعدتاً باید این ایراد را گرفت که با توجه به اینکه بسیاری از این جرایم مشابه بودهاند و خبرنگاران تقریبا همزمان دستگیر شدهاند، این تفاوت چه علتی دارد. چون نهایتا با توجه به موازین قانونی که قانون نوعی و کلی است، نباید چنین تبعیضی بهچشم بخورد.
ناظران مسائل سیاسی و مسائل حقوق بشر ایران میگویند، از بیرون که نگاه میکنیم و دادگاهها و لیست زندانیان را در برابر خودمان میگذاریم، حس میکنیم یک شاخص فشارهای سال گذشته نسقکشی از روزنامهنگاران بوده است. شما با این برآورد موافق هستید؟
این نحو تفکیک و تقسیم امر دیگری است. اما نهایتاً در یک جامعهی مترقی، آزاد و قانونمند، هیچ گروهی، اعم از وکلا یا خبرنگاران، نباید تحت فشار قرار بگیرند. قانون کلی است و عدالت باید زمینهی قانون باشد. هرکدام از این موارد را ما از دست بنهیم، یعنی به حقوق ملت بیاحترامی کردهایم.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: بابک بهمنش