داوریها و پیشداوریها در شرق و غرب آلمان پس از ۲۵ سال وحدت
۱۳۹۴ مهر ۱۰, جمعهاگرچه رهبری و مدیریت بخشهای گوناگون سیاست و اقتصاد آلمان به طور عمده در دست شهروندان سابق آلمان غربی است، اما صدراعظم و رئیس جمهور آلمان متحد بزرگ شده آلمان شرقی سابق، جمهوری دمکراتیک آلمان، هستند.
این واقعیت برخی اوقات فراموش میشود، شاید چون با وجود آنکه دو شهروند آلمان شرقی سابق هم اکنون و پس از گذشت ۲۵ سال از تاریخ وحدت دو آلمان در رأس قدرتاند، جدایی میان مردم دو بخش شرق و غرب این کشور هنوز برطرف نشده است.
شهروندان شرق و غرب آلمان به مدت ۴۵ سال از هم جدا بودند. سالیان دراز جدایی و زندگی در چارچوب نظامهای سیاسی و اقتصادی بسیار متفاوت، پس از گذشت ۲۵ سال از وحدت آلمان نیز هنوز تاثیرات خود را آشکارا نشان میدهد.
تحقیقی که انستیتوی جمعیت و توسعه برلین انجام داده میگوید که وحدت آلمان غربی و آلمان شرقی هنوز در ذهن شهروندان آلمانی صورت نگرفته است. عنوان این تحقیق جدید عبارت است از "چگونه وحدت صورت می گیرد - تا چه حد آلمان تقسیم شده، وحدت پذیرفته است".
بر اساس تحقیق مزبور، حدود نیمی از مردم آلمان معتقدند که وجوه افتراق شرق و غرب این کشور بیش از وجوه اشتراک آنهاست. نزدیک به یک چهارم مردم شرق آلمان، آلمانی های غرب این کشور را "از خود راضی" میدانند. به نظر مردم غرب آلمان، آلمان شرقیها بیش از هر چیز "پرتوقع" و "ناراضی" هستند. با این همه، یک وجه اشتراک وجود دارد: هر دو گروه آلمان شرقیها و آلمان غربیها معتقدند که گروه دیگر فکر میکند همه چیز را بهتر میداند و همه کار را بهتر انجام میدهد.
"ضرورت بیش از یک نسل کار برای رسیدن به وحدت"
اینکه آلمان شرقیها و آلمان غربیها چه تصویری از خود و دیگری دارند تنها یکی از ۲۵ عرصهای است که تحقیق یاد شده به آن پرداخته است.
هدف این تحقیق پاسخگویی به این پرسش بوده که آلمان که زمانی به دو بخش تقسیم شده بود تا چه حد یکی شده است. انستیتوی جمعیت و توسعه برلین در گزارش خود درباره نتیجه این تحقیق مینویسد: «گرچه در چند عرصه شکوفایی پدید آمده، اما به هیچ وجه نمی توان از تطبیق شرق و غرب با یکدیگر سخن گفت.» البته چنین تطبیقی احتمالا به دلایل ساختاری هیچگاه به طور کامل صورت نخواهد گرفت.
راینر کلینگهولتس، مدیر انستیتوی برلین، میگوید: «نتیجه این پژوهش خود ما را هم متعجب کرد. در مورد رشد جمعیت، نیروی اقتصادی، مالکیت، ارث یا بزرگی واحدهای کشاورزی همه جا هنوز مرزهای قدیمی به چشم میخورد.»
طبق پژوهش یاد شده، مردم آلمان شرقی مدتی طولانیتر از مردم آلمان غربی کار میکنند، اما درآمدشان کمتر از آنهاست، یعنی به طور متوسط فقط سه چهارم درآمد آنها را دارند. در برابر، میزان بازدهی در غرب آلمان بیشتر است. انستیتوی برلین علت این تفاوت را واحدهای کوچک اقتصادی میداند که پس از فروپاشی جمهوری دمکراتیک آلمان به وجود آمدند.
تحقیق انستیتوی جمعیت و توسعه برلین همچنین نشان می دهد که غرب آلمان در زمینههای اشتغال زنان و نگهداری از کودکان آشکارا از شرق آلمان عقب است.
اما شرق و غرب آلمان در زمینههای امید به زندگی، سطح مدرک تحصیلی، عادتهای مصرفی و شمار فرزندان به هم نزدیک شدهاند.
راینر کلینگهولتس نتیجه میگیرد: «وحدت کنشی نیست که تنها با اراده سیاسی بتوان به آن رسید، بلکه فرآیندی است که برای طی کردن آن، دست کم هنوز یک نسل دیگر باید بگذرد.»