بیانیهی ملیـ مذهبیهای ایران: فکری به حال ایران کنید
۱۳۸۸ اسفند ۲۹, شنبهدکتر احمد صدر حاج سیدجوادی، از بنیانگذاران نهضت آزادی ایران، مهندس عزتالله سحابی، رهبر شورای فعالان ملی مذهبی ایران، حسین شاهحسینی، از فعالان ملی و اعظم طالقانی، فعال ملی ـ مذهبی با انتشار بیانیهای در ۲۸ اسفندماه با اشاره به حوادث پیش و پس از انتخابات و اوضاع کنونی نسبت به آیندهی ایران ابراز نگرانی کردهاند.
در این بیانیه وضعیت کنونی ایران «بحرانی ملی» و علت اصلی آن «عملکرد دولت محمود احمدینژاد» خوانده شده است.
این بیانیه کارکرد دولت احمدینژاد را «مخرب» ارزیابی و تأکید کرده که دامنههای این تخریب عرصههای مدیریتی، اخلاقی، اقتصادی و سیاست خارجی را فرا گرفته است.
بیانیه به «انزوا و خصومتی» اشاره میکند که ناشی از سیاستهای احمدینژاد است و در طول تاریخ ایران «بینظیر و بیسابقه» بوده است.
در پایان از مقامات، مسئولان و نمایندگان مجلس خواسته شده که چارهای برای این وضع بیندیشند.
حسن شریعتمداری، از تحلیلگران و فعالان سیاسی ایرانی ساکن هامبورگ آلمان، نظراتش را در بارهی این بیانیه شرح داده است.
******
دویچهوله: آقای شریعتمداری، جمعی از "ملی- مذهبیها" در بیانیههای که روز ۲۸ اسفند منتشر شد، از مسئولان خواستند که فکری به حال ایران بکنند. چه نگرانیای از سوی آنها باعث انتشار این بیانیه شده است؟
حسن شریعتمداری: ملی- مذهبیها در بیانیهی اخیر خود به عللی که باعث اعتراضات مردم به تقلب انتخاباتی شد پرداختند و همچنین به زمینههای گرد آمدن عدهی زیادی از مردم حول یک جنبش مطالباتی که پس از برآمدن آقای احمدینژاد از درون انتخاباتی زمینهسازی شده و از قبل معلوم به وجود آمد.
آنها علت این اعتراضات را نه فقط در انتخابات، بلکه در رویهای میدانند که آقای احمدینژاد در طول ریاست جمهوری خود اتخاذ کرده است. آنها بحرانهایی را که آقای احمدینژاد در زمینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بهوجود آورده برمیشمارند و نتیجه میگیرند که مملکت در وضعی است که بزرگان و دستاندرکاران برای نجات آن باید فکر اساسی بکنند.
در این بیانیه، عملکرد دولت آقای احمدینژاد برای منافع ملی ایران مخرب تلقی شده است. آیا شما هم با این نظر موافقاید؟
بله؛ نه تنها عملکرد آقای احمدینژاد، بلکه عملکرد گروهی که آقای احمدینژاد سخنگوی آنان است نیز مخرب است. یعنی برآمدن نیروهای نظامی و امنیتی از درون جمهوری اسلامی برای رسیدن به قدرت، همان پروسهی مخربی است که منافع ملی ما را به شدت به خطر انداخته است. آقای احمدینژاد نیز مهرهای در دست آنان است و البته شخص ایشان هم خصوصیات بسیار مخربی دارد.
ولی علاوه بر آقای احمدینژاد گروه زیادی که ایشان نمایندگی آنان را بر عهده دارد نیز مملکت را مانند یک پادگان نظامی شخصی میدانند که بیتوجه به قانون و مقررات و منافع مردم هرکاری دلشان خواست میتوانند در آن انجام بدهند. مملکت را در آستانهی ورشکستگی اقتصادی و رودررویی با دیگر کشورها قرار دادهاند. از لحاظ سیاسی نیز کشور را دچار بحرانی کردهاند که برون رفت از آن بسیار مشکل بهنظر میرسد.
شما عملکرد دولت آقای احمدینژاد را مخرب تلقی کردید، سیاست ایشان در کدام عرصه بیش از همه مخرب بوده است؟
خیلی سخت بتوان عرصهای را به عرصههای دیگر رجحان داد. ایشان به قدری در همهی عرصهها کارهای عجیب و غریب انجام داده که این مقایسه بسیار مشکل است.
برای نمونه، آقای احمدینژاد در عرصهی اقتصادی، هیچکدام از شاخصهای ادارهی سالم اقتصاد را رعایت نکرده است. همانطور که در این بیانیه آمده است، سازمان برنامه و بودجه را منحل کرده، صندوق ذخیرهی ارزی را در اختیار گرفته، مقدار زیادی بدهی به صندوق دولت تحمیل کرده، دولت را به بانک مرکزی مقروض کرده، اسکناس بیمحل چاپ کرده، تورم را بسیار افزایش داده و اصولا قواعد اقتصاد را رعایت نکرده است.
در عرصهی سیاست، ایشان حتی آن مقدار از دمکراسی درونگروهی را که در جمهوری اسلامی وجود داشت و گردش بین نخبگان جناحهای مختلف را ممکن میکرد تحمل نکرد؛ این تعادل بازی را بر هم زده و سیاست را تیول نظامیان و نیروهای امنیتی کرده است. در نتیجه نظام را با بحران بین خودیترین خودیهایش مواجه ساخته که در حقیقت تبدیل به یک بحران ملی هم شده است.
در عرصهی سیاست خارجی، صحبتهایی که ایشان به دور از هر منطق دیپلماتیک به زبان میآورد و لحن تهاجمی او و سرداران دیگر برآمده از نظام ایشان مملکت را در خطر رودررویی با قدرتهای بزرگ قرار داده است. مسابقهی تسلیحاتیای هم که پیش آورده، خارج از توان ماست و ممکن است ما را به چالش بزرگی بکشاند که هستیمان را در معرض نابودی قرار بدهد.
بنابراین، من کاملا به این دوستان ملی- مذهبی حق میدهم که وجود ایشان و نیروهای نظامی و امنیتی را از هر خطر دیگری بزرگتر میدانند. صرفنظر از حقوق شهروندی و اعتراض به تقلب انتخاباتی که خواست مردم است، اصولا وجود ایشان و نظامیان و نیروهای امنیتی در قدرت، خطر دائمیای است که حتی با صرفنظر کردن از حقوق شهروندی و تقلب انتخاباتی، از سر منافع ملی ایران رفع نخواهد شد و همچنان خطر بزرگی باقی خواهد ماند.
آقای شریعتمداری، شما از جمله به عملکرد مخرب دولت در سیاست خارجی اشاره کردید. با توجه به وضعیت فعلی ایران و تهدیدهای خارج، آیا این امکان وجود دارد که تمامیت ایران در خطر قرار بگیرد؟
هنوز بسیار زود است که از خطر جنگ صحبت کرد و امیدوارم که پیش نیاید. راهی که آقای احمدینژاد میرود، در نهایت راه برخورد نظامی است. ولی بعد از جریانات عراق، یک منطق و خرد جمعی بر غرب مستولی شده. آنها سعی میکنند به جای حمله ابتدا با محاصرهی اقتصادی و سیاستهای سختتر ایران را به سر میز مذاکرهی جدی بکشانند تا بلکه مشکلات را از راه مذاکره حل کنند. ولی اگر این راهها هم به نتیجه نرسد، دیر یا زود خطر رودررویی نظامی ایران را تهدید میکند.
در این بیانیه، به طور مشخص از باجدهی به فرصتطلبانی مانند روسیه، چین و ونزوئلا نام برده شده است. نظر شما در این باره چیست؟
ایزوله شدن از سوی غرب، یک نتیجهی قهری دارد و آن این است که ایران در دام کشورهایی مانند چین و روسیه بیفتد که اجناس مصرفی و تکنولوژی بسیار نازلی دارند که عقبمانده و غیرقابل قیاس با تکنولوژی غربی است و صنایع ایران گرفتار عقبماندگی مزمنی شود که دههها باید طول بکشد تا از این چرخه بیرون بیاید. صنایع نظامی ایران هم بدون جهت وارد یک مسابقهی تسلیحاتی و برآورد کارآمدی اسلحههای روسی و چینی در مقابل اسلحههای غربی بشود.
از سوی دیگر، چون ما در جهان دیپلماتیک ایزوله هستیم، مجبوریم جذب کشورهایی مانند سوریه، ونزوئلا و کشورهای دیگری شویم که در صحنهی سیاست هیچ اثری برای ما جز ماجراجویی در لبنان یا در کشورهای امریکای لاتین ندارند تا اینها منابع ما را بگیرند و با مداهنهگویی و چربزبانی، آقای احمدینژاد را که بسیار به اینگونه سخنان نیاز دارد، اغوا کنند. این خطری است که وجود دارد و دوستان ما بسیار درست متذکر شدهاند.
در پایان این بیانیه، از مقامات کشور و نمایندگان مجلس خواسته شده که فکری به حال ایران بکنند. آیا مجلس آنقدر توانمند هست که بتواند این وضعیت را سامان بدهد؟
خیر؛ نویسندگان بیانیه نیز میدانند که مجلس در چنین وضعی نیست. ولی بالاخره مجلس جایی است که این وظیفه را دارد و آنها این وظیفه را باید به کسانی که ولو به غلط خود را نمایندگان مردم میدانند، گوشزد کنند.
بالاخره مجلس در سلسله مراتب قدرت به مردم نزدیکتر از بقیه است و اگر هم چنین افرادی در آن حضور ندارند، دستکم وجدان ملیشان بیدار شده و گوشزد شود که نمایندهی منافع ملی و مردم ایران هستند و باید به این مهم اقدام کنند.
به نظر من، این خطاب هم صحیح است. با وجود این که نویسندگان نامه، خود خوب میدانند که مجلس در حال حاضر در چنین وضعیتی قرار ندارد.
مصاحبهکننده: فریبا والیات
تحریریه: بهمن مهرداد
برای شنیدن این مصاحبه میتوانید به فایل صوتی زیر مراجعه کنید.