بازداشت مجدد تقی رحمانی
۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۷, سهشنبهتقی رحمانی صبح روز سهشنبه ۲۷ اردیبهشت، در حالیکه کمتر ۴۸ ساعت از آزادی او میگذشت بار دیگر زندانی شد. به آقای رحمانی گفته شده بود که بایستی روز سهشنبه برای امضای صورتجلسه آزادی خود به دادسرای مستقر در زندان اوین برود.
نرگس محمدی همسر تقی رحمانی، با تأیید این خبر به دویچه وله گفت: «آقای رحمانی ساعت دهونیم صبح به دادسرا رفت ولی دیگر برگشت. بچهها هم از ظهر خیلی بیقراری میکنند و سراغ پدرشان را میگیرند و ...» این گفتگوی تلفنی پس از چند لحظه قطع و شماره خانم محمدی از دسترس خارج شد. هنوز علت بازداشت دوباره تقی رحمانی مشخص نشده است.
"کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران" در گزارشی درباره بازداشت مجدد تقی رحمانی احتمال داده که بین نهادهای امنیتی ایران درباره آزادی آقای رحمانی اختلافنظر وجود داشته و این احتمال وجود دارد که وی از سوی وزارت اطلاعات آزاد شده، اما یکی دیگر از نهادها اقدام به بازداشت دوباره کرده باشد.
نامههایی بیپاسخ به دادستان، از زندان تا زندان
تقی رحمانی، فعال ملی مذهبی برای آخرین بار شامگاه ۲۰ بهمن سال ۸۹ با هجوم مأموران امنیتی به منزل مسکونیاش دستگیر شده بود. نرگس محمدی روزنامهنگار و فعال حقوق بشر که در طول مدت حبس همسرش تنها دوبار اجازه یافته بود با وی ملاقات کند گفت که ۴ اتهام به تقی رحمانی نسبت داده شده است اما وی در مورد آنها چیزی نمیداند. نرگس محمدی، نایبرییس کانون مدافعان حقوق بشر با نوشتن ۵ نامه به دادستان خواستار پیگیری وضعیت همسرش شد. تقی رحمانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ یکی از مشاوران مهدی کروبی بود که پس از اعلام نتایج انتخابات دستگیر و پس از چند روز آزاد شد.
تقی رحمانی نویسنده و پژوهشگر در نوشتههای خود به نوگرایی دینی و تاریخ سیاسی ایران میپردازد و از منتقدان شیوه اعمال حکومت دینی در ایران به شمار میآید. این فعال سیاسی سال ۱۳۸۵ در حالیکه در زندان به سر میبرد جایزه معتبر هلمن همت را از سازمان دیدهبان حقوق بشر دریافت کرد. تقی رحمانی در سالهای پس از انقلاب اسلامی، مجموعاً بیش از ۱۵ سال را در زندان گذراند.
پس از دستگیری آقای رحمانی در شامگاه ۲۰ بهمن ماه سال گذشته، نرگس محمدی، همسر وی و نایبرئیس کانون مدافعان حقوق بشر در نامهای به دادستان تهران نوشت: ماموران امنیتی در ورودی خانه او را با دیلم شکستند و بدون گفتن کلمهای یا صدایی در حالی وارد منزل او شدند که نه او لباس مناسبی بر تن داشته و نه حجابی بر سر و از دادستان تهران پرسیده که «آیا زنان این سرزمین، بر مردان حکومت حلال شدهاند؟»